امام علی(ع)
 
 

اوصاف بدنی علی (ع) در کتاب کشف الغمه نوشته شده است که بدر الدین لؤلؤ عامل موصل از بعضی علما درخواست کرد تا احادیث صحیح و گوشه ای از آنچه درباره فضایل و صفات علی (ع) نقل شده است استخراج کنند.این صفات بر«انوار شمع اثنی عشر»نوشته و به آرامگاه آن حضرت برده شد.وی می گوید: «من این شمع را دیدم ».آنچه در اوصاف علی (ع) می آید مطالبی است که از کتاب صفین و از جابر و ابن حنفیه و دیگران و نیز از کتاب استیعاب نقل شده است.بدر الدین با خواندن این صفات گفت: او (علی) نکوترین کسی است که صفاتش را دیده است.ما با استفاده از مجموع این روایات به خصوصیات برجسته آن امام همام اشاره می کنیم. علی (ع) مردی میانه بالا بود.اندکی کوتاه و چاق.چشمانی سیاه و گشاده داشت.در نگاهش عطوفت و مهربانی موج می زد.ابروانش کشیده و پیوسته بود.صورتی زیبا داشت و از نیکو منظرترین مردم به شمار می آمد.رنگ صورتش گندمگون بود.چهره ای گشاده و بشاش داشت.به جز موهای اطراف سرش، موی دیگری نداشت و سرش طاس بود و از پشت همچون تاجی می درخشید.گردنش از سپیدی به درخشش ابریقی نقره ای مانند بود.ریشی انبوه داشت و بالای آن زیبا می نمود.گردنش ستبر و شانه هایش همچون شانه های شیری ژیان، فراخ بود. در روایتی دیگر ذکر شده است: شانه هایش مانند شانه های شیری قوی جثه، پهن بود. بازوان نیرومندش، از شدت درهم پیچیدگی عضلات از ساعدش قابل تمیز نبود.مچها و نیز پنجه هایی قوی و قدرتمند داشت. در روایتی دیگر نیز آمده است: آن حضرت انگشتانی باریک و ساعد و دستی نیرومند داشت.و چنان قوی بود که اگر دست کسی را می گرفت، بر او مستولی می شد و طرف مقابل قدرت نفس کشیدن را از دست می داد.شکمی بزرگ و پشتی قوی داشت.سینه وی فراخ و پرمو بود و سر استخوانهای او که در مفصل با یکدیگر جفت شده بودند، بزرگ می نمود.عضلاتی پر پیچ و تاب و ساقهایی کشیده و باریک داشت.بزرگی عضله دست و پای او بهنجار و موزون بود و هنگام راه رفتن اندکی به جلو متمایل می شد.چون به میدان کارزار روی می آورد، با هروله و شتاب می رفت.نیرومند و شجاع بود و در رویارویی با هر کسی، پیروز می شد.به راستی خداوند او را با عز و نصر خود تایید کرده بود. مغیره در این باره گفته است: علی (ع) همچون شیر بود، بلکه از شیر قوی تر و اندامش از اندام او بهنجارتر می نمود. آن حضرت را با الفاظی همچون اصلع (طاس و بی مو) ، اجلح (کسی که جلوی سر او کم مو باشد) ، انزع (مردی که موی پیشانیش از هر دو طرف رفته) و بطین (شکم بزرگ) بسیار توصیف کرده اند که ذکر آن نیز گذشت. در کتاب فائق آمده است که ابن عباس می گوید: من زیباتر از طرفین پیشانی علی (ع) ندیده ام.شرصتان (طرفین پیشانی) از شرص و به معنای جذب و کشیدن است.گویا مو کشیده شده و جای آن معلوم می شود.آیا به وجه تسمیه مو به نزعه نمی نگری و نمی بینی لغات جذب و نزع همه از یک رشته سرچشمه می گیرند؟! منابع مقاله: سیره معصومان ج 3، امین، سید محسن

ارسال شده در تاریخ : جمعه 28 تير 1392برچسب:, :: 11:37 :: توسط : خادم شما

همسران علی (ع) نخستین همسر آن حضرت، فاطمه زهرا (ع) دخت گرامی پیامبر خدا بوده است.علی (ع) تا زمانی که فاطمه در قید حیات به سر می برد با کس دیگری پیمان زناشویی نبست.پس از وفات فاطمه، آن حضرت با امامه دختر ابو العاص بن ربیع بن عبد العزی بن عبد شمس که فرزند زینب دختر پیغمبر بود ازدواج کرد.ام البنین دختر حزام بن دارم کلابیه، زن دیگری بود که علی (ع) او را به عقد خود درآورد.پس از ام البنین، آن حضرت با لیلی دختر مسعود بن خالد النهشلیة تمیمه دارمیه ازدواج کرد و پس از وی با اسماء بنت عمیس خثعمی پیمان زناشویی بست.اسماء تا قبل از شهادت جعفر بن ابیطالب، همسر وی بود و پس از شهادت جعفر، ابو بکر او را به ازدواج خود درآورد و چون ابو بکر از دنیا رفت، علی (ع) او را به همسری خویش گرفت.یکی دیگر از همسران امیر المؤمنین (ع) ام حبیب دختر ربیعه تغلبیه و موسوم به صهبا بوده است .این زن از قبیله «سبی» بود که خالد بن ولید در عین التمر بر آنها حمله برده و ایشان را به اسیری گرفته بود.خوله دختر جعفر بن قیس بن مسلمه حنفی و یا به قولی دیگر خولة دختر ایاس از دیگر زنان آن حضرت بوده است.همچنین علی (ع) با ام سعد یا ام سعید دختر عروة بن مسعود ثقفی و نیز مخبأة دختر امری القیس بن عدی کلبی پیمان زناشویی بست. منابع مقاله: سیره معصومان، ج 3، امین، سید محسن


ارسال شده در تاریخ : جمعه 28 تير 1392برچسب:, :: 11:35 :: توسط : خادم شما

فرزندان علی (ع) مسعودی در مروج الذهب، شمار اولاد علی (ع) را به بیست و پنج تن رسانده است.شیخ مفید در کتاب ارشاد تعداد آنها را هفده تن از دختر و پسر دانسته و پس از آن گفته است: عده ای از علمای شیعه گویند که فاطمه پس از وفات پیامبر (ص) جنینی که پیامبر او را محسن نامیده بود سقط کرد.بنابر قول این عده، فرزندان آن حضرت هجده تن بوده اند. ابن اثیر گوید: محسن در کودکی وفات یافته است.آیا این محسن که ابن اثیر از او نام برده غیر از آن محسنی است که مفید از آن یاد کرده؟ مسعودی و شیخ مفید فرزندان علی را همراه با ذکر محسن، نام برده و کسان دیگری همچون محمد اوسط و ام کلثوم صغرا بنت صغیر (دختر کوچک) و رملة صغرا را به شمار فرزندان امیر المؤمنین (ع) اضافه کرده اند. اما با توجه به گفتارها و نوشتارهایی که از مورخان و علمای نسابه در دست داریم، چنین می نماید که فرزندان علی (ع) سی و سه تن بوده اند و شاید علت این رقم زیاد آن باشد که مورخان اسم و لقب هر یک از فرزندان را، جداگانه برای دو فرزند ثبت می کرده اند.در حالی که این دو اسم و لقب بر یک تن اطلاق می شده است.نام اولاد امیر المؤمنین علی (ع) به شرح زیر ذکر شده است: 1-حسن 2-حسین. 3-زینب کبرا 4-زینت صغرا. که کنیه او کلثوم است.شیخ مفید گوید: مادر این چهار تن فاطمه بتول دختر پیامبر بزرگ اسلام بوده است. 5-ام کلثوم کبرا (ابن اثیر نام وی را با زینب کبرا آورده است). مسعودی می نویسد: مادر حسن، حسین، محسن، ام کلثوم کبرا و زینب کبرا، حضرت فاطمه زهرا دختر پیغمبر اسلام (ص) است. می توان میان قول مفید که زینب صغرا مکنی به ام کلثوم را ذکر کرده و نظر ابن اثیر و مسعودی که وی را ام کلثوم کبرا نامیده اند، جمع به عمل آورد و به این ترتیب که نام وی به نسبت زینب کبرا، زینب صغرا و به نسبت ام کلثوم صغرا که بعدا نام او را ذکر خواهیم کرد و از مادری غیر از فاطمه زهرا به دنیا آمده، ام کلثوم کبرا بوده است. 6-محمد اوسط، مادر وی امامه دختر ابو العاص بوده است.شیخ مفید و مسعودی متذکر نام او نشده اند. 7-8-9-10-عباس، جعفر، عبدالله، عثمان که همگی جزو شهدای کربلا بوده اند.مادر این چهار تن ام البنین کلابی است که مسعودی وی را ام البنین دختر حزام وحیدیة معرفی کرده و عثمان را در شمار این چهار تن ذکر نکرده است. 11-محمد اکبر، مکنی به ابو القاسم و معروف به ابن حنفیه که مادر وی خوله حنفی بوده است . 12-محمد اصغر مکنی به ابو بکر، بعضی از مورخان پنداشته اند که ابو بکر و محمد اصغر نام دو تن از فرزندان علی بوده ولی ظاهرا چنین برمی آید که این هر دو، نام یک تن باشد. 13-عبد الله و عبید الله که هر دو در کربلا به شهادت رسیده اند.مادر این دو تن لیلی دختر مسعود نهشیلی است. 14-یحیی که مادر وی اسماء بنت عمیس است. 15-16-عمر و رقیه که دوقلو بوده اند.مادر این دو ام حبیب، صهبا، دختر ربیعه تغلبی است .عمر هشتاد و پنج سال زندگی کرد. 17-18-19-ام الحسن و رمله کبرا و ام کلثوم صغرا، مادر ایشان ام سعد دختر عروة بن مسعود ثقفی است.شیخ مفید و مسعودی تنها به ذکر نام ام الحسن و رملة بسنده کرده اند و آن را با ذکر کلمه کبرا آشکارتر نساخته اند. 20-دختری که در کودکی جان سپرده است.مادر وی مخباة کلبی است و شیخ مفید و مسعودی متذکر نام او نشده اند. 21-ام هانی، 22.میمونه، 23.زینب صغرا.در کتاب عمدة الطالب آمده است که مادر وی (زینب صغرا) ام ولد (کنیز) بوده و در خانه محمد بن عقیل بن ابیطالب به سر می برده است. 24-رملة صغرا، شیخ مفید و مسعودی از او نام نبرده اند. 25-رقیه صغرا، مسعودی از او یادی نکرده است. 26-فاطمه، 27.اسامه، 28.خدیجه، 29.ام الکرام، مسعودی گوید ام الکرام همان فاطمه است . 30-ام سلمه، 31.ام ابیها، مسعودی از او یاد کرده است. 32-جمانة مکناه به ام جعفر. 33-نفیسه، درباره نام مادر او پراکنده گویی کرده اند. منابع مقاله: سیره معصومان، ج 3، امین، سید محسن


ارسال شده در تاریخ : جمعه 28 تير 1392برچسب:, :: 11:31 :: توسط : خادم شما

ازدواج علی(ع) با فاطمه(س) حضرت علی - علیه السلام، بنابر امر الهی وسنت حسنه اسلامی، بر آن می شود که در بحران جوانی به کشتی زندگانی خود سکونت و آرامش بخشد. اما شخصیتی چون حضرت علی - علیه السلام هرگز در همسرگزینی به یک آرامش نسبی وموقت اکتفا نمی کند وآفاق دیگر زندگانی را از نظر دور نمی دارد. از این رو خواستار همسری می شود که از نظر ایمان وتقوی ودانش وبینش ونجابت واصالت، «کفو» وهمشان او باشد. چنین همسری جز دختر رسول خدا حضرت فاطمه زهرا - علیها السلام - که به همه خصوصیات او از هنگام تولد تا آن زمان کاملا آشنایی داشت، کسی دیگر نبود. خواستگاران حضرت زهرا - علیها السلام - پیش از حضرت علی - علیه السلام افرادی مانند ابوبکر وعمر آمادگی خود را برای ازدواج با دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اعلام کرده بودند وهر دو از پیامبر یک پاسخ شنیده بودند وآن اینکه در باره ازدواج زهرا منتظر وحی الهی است. آن دو که از ازدواج با حضرت زهرا نومید شده بودند با سعد معاذ رئیس قبیله اوس به گفتگو پرداختند وآگاهانه دریافتند که جز حضرت علی - علیه السلام کسی شایستگی ازدواج با حضرت زهرا - علیها السلام - را ندارد ونظر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز به غیر او نیست. از این رو دسته جمعی در پی حضرت علی - علیه السلام رفتند وسرانجام او را در باغ یکی از انصار یافتند که با شتر خود مشغول آبیاری نخلها بود. آنان روی به علی کردند وگفتند: اشراف قریش از دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خواستگاری کرده اند وپیامبر در پاسخ آنان گفته است که کار زهرا منوط به اذن خداست و ما امیدواریم که اگر تو (با سوابق درخشان وفضایلی که داری) از فاطمه خواستگاری کنی پاسخ موافق بشنوی واگر دارایی تو اندک باشد ما حاضریم تو را یاری کنیم. با شنیدن این سخنان دیدگان حضرت علی - علیه السلام را اشک شوق فرا گرفت وگفت: دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مورد میل وعلاقه من است. این را گفت ودست از کار کشید وراه خانه پیامبر را، که در آن وقت نزد ام سلمه بسر می برد، در پیش گرفت. هنگامی که در خانه رسول اکرم را کوبید پیامبر فورا به ام سلمه فرمود: برخیز و در را باز کن که این کسی است که خدا ورسولش او را دوست می دارند. ام سلمه می گوید: شوق شناسایی این شخص که پیامبر او را ستود آنچنان بر من مستولی شد که وقتی برخاستم در را باز کنم نزدیک بود پایم بلغزد. من در را باز کردم وحضرت علی - علیه السلام وارد شد ودر محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نشست، اما حیا وعظمت محضر پیامبر مانع از آن بود که سخن بگوید، لذا سر به زیر افکنده بود وسکوت بر مجلس حکومت می کرد. تا اینکه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سکوت مجلس را شکست وگفت: گویا برای کاری آمده ای؟ حضرت علی - علیه السلام در پاسخ گفت: پیوند خویشاوندی من با خاندان رسالت وثبات وپایداریم در راه دین وجهاد وکوششم در پیشبرد اسلام بر شما روشن است. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: تو از آنچه که می گویی بالاتر هستی. حضرت علی - علیه السلام گفت: آیا صلاح می دانید که فاطمه را در عقد من در آورید؟ (1) حضرت علی - علیه السلام در طرح پیشنهاد خود بر تقوا وسوابق درخشان خود در اسلام تکیه می کند واز این طریق به همگان تعلیم می دهد که ملاک برتری این است نه زیبایی وثروت ومنصب. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از اصل آزادی زن در انتخاب همسر استفاده کرد ودر پاسخ حضرت علی - علیه السلام فرمود: پیش از شما افراد دیگری از دخترم خواستگاری کرده اند ومن درخواست آنان را با دخترم در میان نهاده ام ولی در چهره او نسبت به آن افراد بی میلی شدیدی احساس کرده ام. اکنون درخواست شما را با او در میان می گذارم، سپس نتیجه را به شما اطلاع می دهم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وارد خانه زهرا - علیها السلام - شد و او برخاست و ردا از دوش آن حضرت برداشت وکفشهایش را از پایش در آورد وپاهای مبارکش را شست وسپس وضو ساخت ودر محضرش نشست. پیامبر سخن خود را با دختر گرامیش چنین آغاز کرد: علی فرزند ابوطالب از کسانی است که فضیلت ومقام او در اسلام بر ما روشن است ومن از خدا خواسته بودم که تو را به عقد بهترین مخلوق خود در آورد واکنون او به خواستگاری تو آمده است; در این باره چه می گویی؟ در این هنگام زهرا - علیها السلام - در سکوت عمیقی فرو رفت ولی چهره خود را از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برنگرداند وکوچکترین ناراحتی در سیمای او ظاهر نشد. رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از جای برخاست وفرمود: «الله اکبر سکوتها اقرارها» یعنی: خدا بزرگ است;سکوت دخترم نشانه رضای اوست. (2) همشانی روحی وفکری واخلاقی درست است که در آیین اسلام هر مرد مسلمان کفو وهمشان مسلمان دیگری است وهر زن مسلمان که در عقد مرد مسلمانی در آید با همشان خود پیمان زناشویی بسته است، ولی اگر جنبه های روحی وفکری را در نظر بگیریم بسیاری از زنان همشان برخی مردان نیستند و بالعکس. مردان مسلمان شریف واصیل که از ملکات عالی انسانی وسجایای اخلاقی ودانش وبینش وسیع برخوردارند باید با زنانی پیمان زناشویی ببندند که از نظر روحیات وسجایای اخلاقی همشان ومشابه آنان باشند. این امر در باره زنان پاکدامن وپرهیزگار که از فضایل اخلاقی واندیشه وبینش بلند برخوردارند نیز حکمفرماست. هدف عمده ازدواج، که برقراری سکونت وآرامش خاطر در طول زندگی است، جز با رعایت این نکته تامین نمی شود وتا یک نوع مشابهت اخلاقی ومحاکات روحی وجذبه روانی بر محیط زندگی سایه نگستراند پیوند زناشویی فاقد استواری لازم خواهد بود. با توجه به این بیان، حقیقت خطاب الهی به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روشن می شود که فرمود: «لو لم اخلق علیا لما کان لفاطمة ابنتک کفو علی وجه الارض » (3) اگر علی را نمی آفریدم، برای دختر تو فاطمه هرگز در روی زمین همشانی نبود. به طور مسلم مقصود از این کفویت همشانی مقامی وروحی است. هزینه عقد وعروسی تمام دارایی حضرت علی - علیه السلام در آن زمان منحصر به شمشیر وزرهی بود که می توانست به وسیله آنها در راه خدا جهاد کند وشتری نیز داشت که با آن در باغستانهای مدینه کار می کرد وخود را از میهمانی انصار بی نیاز می ساخت. پس از انجام خواستگاری ومراسم عقد وقت آن رسید که حضرت علی - علیه السلام برای همسر گرامی خود اثاثی تهیه کند وزندگی مشترک خود را با دختر پیامبر آغاز کند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پذیرفت که حضرت علی - علیه السلام زره خود را بفروشد وبه عنوان جزئی از مهریه فاطمه - علیها السلام - در اختیار پیامبر بگذارد. زره به چهارصد درهم به فروش رفت. پیامبر قدری از آن را در اختیار بلال گذاشت تا برای زهرا عطر بخرد وباقیمانده را به عمار یاسر وگروهی از یاران خود داد تا برای فاطمه وعلی لوازم منزل تهیه کنند. از صورت جهیزیه حضرت زهرا - علیها السلام - می توان به وضع زندگی بانوی بزرگوار اسلام به خوبی پی برد. فرستادگان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از بازار باز گشتند وآنچه برای حضرت زهرا - علیها السلام - تهیه کرده بودند به قرار زیر بود: 1 - پیراهنی به بهای هفت درهم; 2 - یک روسری به بهای یک درهم; 3 - قطیفه مشکی که تمام بدن را نمی پوشانید; 4 - یک تخت عربی از چوب ولیف خرما; 5 - دو تشک از کتان مصری که یکی پشمی ودیگری از لیف خرما بود; 6 - چهار بالش، دو تا از پشم ودو تای دیگر از لیف خرما; 7 - پرده; 8 - حصیر هجری; 9 - دست آس; 10 - طشت بزرگ; 11 - مشکی از پوست; 12 - کاسه چوبی برای شیر; 13 - ظرفی از پوست برای آب; 14 - آفتابه; 15 - ظرف بزرگ مسی; 16 - چند کوزه; 17 - بازوبندی از نقره. یاران پیامبر وسایل خریداری شده را بر آن حضرت عرضه کردند وپیامبر، در حالی که اثاث خانه دختر خود را زیر ورو می کرد، فرمود: «اللهم بارک لقوم جل آنیتهم الخزف ». یعنی: خداوندا، زندگی را بر گروهی که بیشتر ظروف آنها را سفال تشکیل می دهد مبارک گردان. (4) مهریه حضرت زهرا - علیها السلام - مهریه دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پانصد درهم بود که هر درهم معادل یک مثقال نقره بود. (هر مثقال 18 نخود است). مراسم عروسی دختر گرانمایه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در کمال سادگی وبی آلایشی برگزار شد. یک ماه از عقد پیمان زناشویی می گذشت که زنان رسول خدا به حضرت علی گفتند: چرا همسرت را به خانه خویش نمی بری؟ حضرت علی - علیه السلام در پاسخ آنان آمادگی خود را اعلام کرد. ام ایمن شرفیاب محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شد وگفت: اگر خدیجه زنده بود دیدگان او از مراسم عروسی دخترش فاطمه روشن می شد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وقتی نام خدیجه را شنید چشمان مبارکش از اشک پر شد وگفت: او مرا هنگامی که همه تکذیبم کردند تصدیق کرد ودر پیشبرد دین خدا یاریم داد وبا اموال خود به گسترش اسلام مدد رساند. (5) ام ایمن افزود: دیدگان همه را با اعزام فاطمه به خانه شوهر روشن کنید. رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دستور داد که یکی از حجره ها را برای زفاف زهرا آماده سازند واو را برای این شب آرایش کنند. (6) زمان اعزام عروس به خانه داماد که فرا رسید، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم حضرت زهرا را به حضور طلبید. زهرا - علیها السلام - ، درحالی که عرق شرم از چهره اش می ریخت، به حضور پیامبر رسید واز کثرت شرم پای او لغزید ونزدیک بود به زمین بیفتد. در این موقع پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در حق او دعا کرد وفرمود: «اقالک الله العثرة فی الدنیا و الآخرة ». خدا تو را از لغزش در دو جهان حفظ کند. سپس چهره زهرا را باز کرد ودست او را در دست علی نهاد وبه او تبریک گفت وفرمود: «بارک لک فی ابنة رسول الله یا علی نعمت الزوجة فاطمة ». سپس رو کرد به فاطمه وگفت: «نعم البعل علی ». آنگاه به هر دو دستور داد که راه خانه خود را در پیش گیرند وبه شخصیت برجسته ای مانند سلمان دستور داد که مهار شتر زهرا - علیها السلام - را بگیرد و از این طریق جلالت مقام دختر گرامیش را اعلام داشت. هنگامی که داماد وعروس به حجله رفتند، هر دو از کثرت شرم به زمین می نگریستند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم وارد اطاق شد وظرف آبی به دست گرفت وبه عنوان تبرک بر سر وبر اطراف بدن دخترش پاشید وسپس در حق هر دو چنین دعا فرمود: «اللهم هذه ابنتی و احب الخلق الی اللهم و هذا اخی واحب الخلق الی اللهم اجعله ولیا و. . . ». (7) پروردگارا، این دختر من ومحبوبترین مردم نزد من استت. پروردگارا، علی نیز گرامی ترین مردم نزد من است. خداوندا، رشته محبت آن دو را استوارتر فرما و. . . . پی نوشت ها: 1 - حضرت علی - علیه السلام در امر خواستگاری از یک سنت اصیل پیروی می کند. در حالی که هاله ای از حیا او را فرا گرفته است. شخصا وبی هیچ واسطه ای اقدام به خواستگاری می کند; واین نوع شجاعت روحی توام با عفاف، شایان تقدیر است. 2 - کشف الغمة، ج 1، ص 50. 3 - بحار الانوار، ج 43، ص 9. 4 - بحار الانوار، ج 43، ص 94; کشف الغمة، ج 1، ص 359. بنابه نوشته کتاب اخیر، همه اثاث منزل حضرت زهرا - علیها السلام - به 63 درهم خریداری شد. 5 - بحار، ج 43، ص 130. 6 - همان، ص 59. 7 - بحار، ج 43، ص 96.


ارسال شده در تاریخ : جمعه 28 تير 1392برچسب:, :: 11:30 :: توسط : خادم شما

عقد اخوت (پیمان برادری) چنانکه در خلال گفتارهای پیش گذشت، قبل از ورود رسول خدا(ص)به شهر یثرب اختلافات ریشه داری میان دو تیره ساکن این شهر حکومت می کرد و هر چند وقت یک بار این دو تیره یعنی اوس و خزرج به جان هم می ریختند و پس از کشت و کشتار و ویرانی های زیادی که به بار می آوردند برای مدتی دست از جنگ می کشیدند. در کنار این دو قبیله جمعی از یهود نیز که از طوایف مختلفی چون «بنی قینقاع »، «بنی النضیر»، «بنی قریظة »، «بنی ثعلبة »و دیگران بودند در طول سالها یا قرنهای متمادی تدریجا بدین شهر هجرت کرده و زمینهای بسیاری در شهر و اطراف آن خریداری نموده و به کار تجارت و صنعت مشغول شده بودند و چون از نظر تمدن و فرهنگ و صنعت و بخصوص هوش و استعداد در جمع ثروت بر ساکنان یثرب فزونی داشتند کم کم ثروت و تجارت و اقتصاد و بازار آن شهر را در اختیار خود درآورده و قبضه کرده بودند، و خود این یهودیان یک عامل مؤثری برای ایجاد اختلاف و دامن زدن به آتش تفرقه بودند زیرا سود و بهره و آسایش آنها در این کار بود. رسول خدا(ص)برای پایان دادن به اختلاف میان دو قبیله اوس و خزرج و کوتاه کردن دست یهود غارتگر به کمک وحی الهی قراردادها و طرحهایی تدوین کرد که به عقیده مورخان و دانشمندان محکمترین پایه پیشرفت اسلام با همین طرحها و قراردادها پی ریزی شد (1) و پس از چندی از همین مردم مختلف العقیده و ناتوان، امت واحد و ملتی نیرومند تشکیل داد و شهر یثرب به صورت بزرگترین پایگاه سیاسی و نظامی جزیرة العرب درآمد، و بدین وسیله اسلام در سراسر جهان توسعه یافت. و از جمله کارهای لازم و مهمی که انجام شد پیمان برادری و اخوتی بود که آن حضرت میان مهاجر و انصار بست و بدین ترتیب مهاجرین را که احساس غربت و بی کسی می کردند از پریشانی رهایی بخشید (2) و خود نیز در این پیمان اخوت شرکت جسته و علی(ع)را به عنوان برادر خویش انتخاب کرد، و بدو که در مراسم مزبور ایستاده بود و برادر شدن یک یک از مهاجر و انصار را نظاره می نمود رو کرده و فرمود: - تو هم برادر من باش. و این یکی از موارد استثنایی بود که میان دو نفر که هر دو مهاجر بودند عقد اخوت و برادری بسته می شد. (3) پی نوشت ها: 1. برای اطلاع کامل از متن قراردادها به کتابهایی چون سیره ابن هشام و غیره مراجعه شود. 2. در قضیه این پیمان که پیغمبر اسلام(ص)بست داستان جالبی در تاریخ ذکر شده که حکایت از روح فداکاری و کمال ایمان مسلمانان صدر اسلام می کند و با اینکه بنای این کتاب بر اختصار است دریغم آمد آن را در پاورقی ذکر نکنم و آن این است که ابن اثیر و دیگران نقل کرده اند. از جمله کسانی را که رسول خدا(ص)در این پیمان مقدس میان آن دو عقد اخوت بست سعد بن ربیع - از انصار مدینه - با عبد الرحمن بن عوف - از مهاجرین مکه - بود، و چون مراسم این پیمان به پایان رسید سعد بن ربیع رو به عبد الرحمن کرده گفت: - برادر!من اموالی دارم که همه را با تو نصف می کنم، و دو زن هم دارم، اکنون بنگر کدام یک از این دو زن را تو بیشتر دوست داری تا من او را طلاق دهم و پس از گذشتن عده طلاق وی، تو او را به همسری خویش در آوری و با او ازدواج کنی؟عبد الرحمن از او تشکر کرده و در حق او دعا کرد و گفت: خدا در مال و خاندانت برکت دهد، مرا بدانها نیازی نیست، فقط راهی برای کسب و کار به من نشان بده، تا من روزی خود را از کسب و کار تحصیل کنم، و سعد به دنبال این تقاضای عبد الرحمن ترتیبی داد تا او به کسب و کار مشغول گردید و بعدها یکی از ثروتمندان مدینه شد. 3. اختلاف است که شماره افرادی که در آن روز میان آنها این پیمان بسته شد جمعا چند نفر بودند، مقریزی گفته: پنجاه نفر از مهاجر و پنجاه نفر از انصار بودند، و از ابن جوزی نقل شده که گفته است: من بررسی و تحقیق کرده ام و مجموع افرادی را که رسول خدا(ص)در آن روز میان آنها پیمان برادری بست صد و هشتاد و شش نفر بودند و این جریان پنج ماه و به قولی هشت ماه پس از ورود به مدینه انجام شد. ضمنا باید دانست که این پیمان را رسول خدا(ص)دو بار یکی در مکه و میان مسلمانان مکه و قریش و دیگری در مدینه و میان مهاجرین از یک طرف و انصار از یک سو بست، و در هر دو مرتبه علی بن ابیطالب را برادر خود گردانید. و بد نیست بدانید که در پیمان برادری مکه از جمله حمزه را با زید بن حارثة و ابو بکر را با عمر، عثمان را با عبد الرحمن بن عوف، زبیر را با عبد الله مسعود، عبیدة بن حارث را با بلال و مصعب بن عمیر را با سعد بن ابی وقاص برادر ساخت. و در پیمان مدینه نیز از جمله حمزه را با زید، جعفر بن ابیطالب را که در حبشه به سر می برد با معاذ بن جبل، ابو بکر را با خارجة بن زید، عمر را با عتبان بن مالک، عثمان را با اوس بن ثابت، ابو عبیدة جراح را با سعد بن معاذ، عمار بن یاسر را با حذیفة بن یمان، سلمان فارسی را با ابو درداء و ابوذر را با منذر بن عمرو. . . برادر ساخت. و این را هم بدانید که داستان پیمان برادری و اخوت علی(ع)را با رسول خدا(ص)در مکه و مدینه بیش از بیست نفر از سیره نویسان و محدثین اهل سنت در کتابهای خود نقل کرده اند. که برای اطلاع بیشتر می توانید به کتاب الصحیح من السیره، ج 3، ص 60، احقاق الحق و کتابهای دیگر مراجعه کنید.


ارسال شده در تاریخ : جمعه 28 تير 1392برچسب:, :: 11:27 :: توسط : خادم شما

زندگی در خانه پیامبر هنگامی که مادر حضرت علی علیه السلام نوزاد را خدمت پیامبر آورد با علاقه شدید آن حضرت نسبت به کودک روبرو شد. پیامبر از وی خواست که گهواره حضرت علی را در کنار رختخواب او قرار دهد از این جهت، زندگانی امام از روزهای نخست با لطف خاص پیامبر توام شد. نه تنها پیامبر گهواره حضرت علی را در موقع خواب حرکت می داد، بلکه در مواقعی از روز بدن او را می شست وشیر در کام او می ریخت، ودر موقع بیداری با او با کمال ملاطفت سخن می گفت.گاهی او را به سینه می فشرد ومی گفت: این کودک برادر من است ودر آینده ولی ویاور ووصی وهمسر دختر من خواهد بود. به سبب علاقه ای که به حضرت علی داشت هیچ گاه از او جدا نمی شد وهر موقع از مکه برای عبادت به خارج شهر می رفت حضرت علی علیه السلام را همچون برادر کوچک یا فرزند دلبندی همراه خود می برد. (1) هدف از این مراقبتها این بود که دومین ضلع مثلث شخصیت حضرت علی علیه السلام، که همان تربیت است، به وسیله او شکل گیرد وهیچ کس جز پیامبر در این شکل گیری مؤثر نباشد. امیر مؤمنان در سخنان خود خدمات ارزنده پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را یاد کرده، می فرماید: و قد علمتم موضعی من رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بالقرابة القریبة والمنزلة الخصیصة، وضعنی فی حجره و انا ولد یضمنی الی صدره و یکنفنی فی فراشه و یمسنی جسده و یشمنی عرفه و کان یمضغ الشی ء ثم یلقمنیه. (2) شماای یاران پیامبر، از خویشاوندی نزدیک من با رسول خدا ومقام (احترام)مخصوصی که نزد آن حضرت داشتم کاملا آگاه هستید ومی دانید که من در آغوش پر مهر او بزرگ شده ام; هنگامی که نوزاد بودم مرا به سینه خود می گرفت ودر کنار بستر خود از من حمایت می کرد ودست بر بدن من می مالید، ومن بوی خوش او را استشمام می کردم، و او غذا در دهان من می گذاشت. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم حضرت علی (ع) را به خانه خود می برد از آنجا که خدا می خواهد ولی بزرگ دین او در خانه پیامبر بزرگ شود وتحت تربیت رسول خدا قرار گیرد، توجه پیامبر را به این کار معطوف می دارد. مورخان اسلامی می نویسند: خشکسالی عجیبی در مکه واقع شد.ابوطالب، عموی پیامبر، با عایله وهزینه سنگینی روبرو بود. پیامبر با عموی دیگر خود، عباس، که ثروت ومکنت مالی او بیش از ابوطالب بود به گفتگو پرداخت وهر دو توافق کردند که هرکدام یکی از فرزندان ابوطالب را به خانه خود ببرد تا در روزهای قحطی گشایشی در کار ابوطالب پدید آید. از این جهت عباس، جعفر را وپیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم حضرت علی را به خانه خود بردند. (3) این بار که امیر مؤمنان به طور کامل در اختیار پیامبر قرار گرفت از خرمن اخلاق وفضایل انسانی او بهره های بسیار برد وموفق شد تحت رهبری پیامبر به عالیترین مدارج کمال خود برسد. امام -علیه السلام در سخنان خود به چنین ایام ومراقبت های خاص پیامبر اشاره کرده، می فرماید: ولقد کنت اتبعه اتباع الفصیل اثر امه یرفع لی کل یوم من اخلاقه علما ویامرنی بالاقتداء به. (4) من به سان بچه ناقه ای که به دنبال مادر خود می رود در پی پیامبر می رفتم; هر روز یکی از فضایل اخلاقی خود را به من تعلیم می کرد ودستور می داد که ازآن پیروی کنم. منابع مقاله: فروغ ولایت، سبحانی، جعفر؛ پی نوشت ها: 1- کشف الغمة، ج 1، ص 90. 2- نهج البلاغه عبده، ج 2، ص 182، خطبه قاصعه. 3- سیره ابن هشام، ج 1، ص 236. 4- نهج البلاغه عبده، ج 2، ص 182.


ارسال شده در تاریخ : جمعه 28 تير 1392برچسب:, :: 11:19 :: توسط : خادم شما

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

درباره وبلاگ
به وبلاگ خود خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان امام علی(ع) و آدرس moolaali.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 32
بازدید هفته : 110
بازدید ماه : 106
بازدید کل : 40058
تعداد مطالب : 36
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

دریافت کد بارش برف