امام علی(ع)
 
 

كساني كه به طرف عقربه هاي ساعت امضاء مي‌كنند انسان‌هایي منطقي هستند .

   كساني كه بر عكس عقربه‌هاي ساعت امضاء مي‌كنند د ير منطق را قبول مي‌كنند وبيشتر غير منطقي هستند.

  كساني كه از خطوط عمودي استفاده مي‌كنند لجاجت و پافشاري در امور دارند. 

  كساني كه از خطوط افقي استفاده مي‌كنند ا نسان‌هاي منظّمی هستند.

  كساني كه با فشار امضاء مي‌كنند در كودكي سختي كشيده‌ا ند.

  كساني كه پيچيده امضاء مي‌كنند شكّاك هستند.

  كساني كه در امضاي خود اسم و فاميل مي‌نويسند خودشان را در فاميل برتر مي‌دانند.

  كساني كه در امضاي خود فاميل مي‌نويسند داراي منزلت هستند.

  كساني كه اسمشان را مي‌نويسند و روي اسمشان خط مي‌زنند شخصيت خود را نشناخته‌اند.

  كساني كه به حالت دايره و بيضي امضاء مي‌كنند ، كساني هستند كه مي‌خواهند به قله برسند.

 بي شك بيان مطالب افكار مختلف ، نشانه ي تائيد آن نمي باشد.


ارسال شده در تاریخ : شنبه 12 مرداد 1392برچسب:, :: 4:40 :: توسط : خادم شما

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

دوست یعنی چه؟در معنای لغوی یعنی دوس.و به هم پیوستن دو نفر را دوست میگویند .

ویژگی یه دوست؟

1.وقتی کنار او مینشینیم احساس راحتی میکنیم.2.وقتی کنار او هستی دوست داری همیشه کنارش باشی.

3.زیاد به او توجه میکنیم.

4.دوستی را آشکار میکنیم.

5.در سختی کنار او باشی.

6.به یک بهانه میخواهی با او حرف بزنی.

7.دوست دارد به او پیام دهد.


قانون دوستی!

1.دوستی را آشکار کنیم

2.در نوع سلام از بقیه گرم تر باشد

3.رازدار و امانت دار باشد

4.در سختی به او برسیم

5.به عقیده ی هم اعتقاد داشته باشیم

6.به وعده ها و قولهایمان عمل کنیم

7.وقت شناس باشیم

8.هر روز یکبار او را ببنیم

9.نسبت به دیگران وایش را بیشتر داشته باشیم

10.فریب کار نباشیم

11.مسافرت که میرویم یک چیز کوچکی برایش بیاوریم

12.اگر پیام داد جوابش را بدهیم

13.به فکرش(یادش)باشیم

14.لطمه روی درس نخورد

15.بیش از 2ساعت کنار او نباشیم
16.اگر عیبش را به او بگوییم خوشش بیاید

17.درد دل کنیم

18.قهر نکنیم ولی ناراحت بشیم

19.او را راهنمایی کنیم

20.حال و احوال او را بپرسیم

21.حاشیه دار نباشد


علت چرا اینکه بایدانتخاب دوست داشته باشیم؟

*اگر دوست نداشته باشیم دیوانه میشویم

*در انتخاب دوست سعی کنیم دقت کنیم زیرا از انتخاب همسر هم مهمتر میباشد.همسر برای 20سال میتواند باشد ولی دوست برای تمام عمر است.


انواع دوست

ما دونوع دوست داریم:1.فرعی 2.اصلی

1.فرعی:

1.کار ساز و عمری  2.شرساز  3.بی تفاوت  4.موقت

2.اصلی:

1.دوست هم سن وسال خود  2.بالاتر از خودت  3.پدر و مادر


سوال؟

دوستی را که انتخاب میکنیم چه کار کنیم!

*پایه دوست باشیم

*عهد و پیمان ببندیم

اگر دوست بد بود چه کار کنیم!

کم کم از او دور میشویم.

*در ضمن ما فقط میتوانیم یک دوست داشته باشیم بقیه عشقی است.

راستی اگر سوالی دارید بپرسید چون بحث دوستی گسترده است و در این مطالب نمیتوان توضیح داد.باتشکر

 


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 30 تير 1392برچسب:, :: 19:48 :: توسط : خادم شما

چهل حدیث در فضایل امیر مومنان علیه السلام مقدمه امام سجاد علیه السلام فرمود: الا و ان ابغض الناس الی الله من یقتدی بسنة امام و لا یقتدی باعماله (1) . هشدار که منفورترین مردم نزد پروردگار،کسی است که شیوه امامی را پیروی کند ولی از سیره عملی او پیروی ننماید. برای «چگونه بودن »نیاز به الگو داریم و نقش الگو در تربیت چنان روشن است که نیازی به بیان و توضیح نیست. آنچه در این الگوگیری و اسوه یابی و تاسی به اخلاق اولیاء الهی کارساز است،آشنایی با جزئیات صفات ورفتار آنان،نه کلیات.خوشبختانه در کتب حدیث و سیره،نمونه های رفتاری پیامبر و امامان بصورت ریز و جزئی آمده است که آشنایی با آنها بسیار سودمند است و گامی جهت خودسازی و تعالی بخشیدن به جامعه است. انسان در دید ژرف نگر اسلام،بیابانگردی سرگردان و گمگشته ای در تاریکزار زندگی نیست.او کشتی شکسته ای شوربخت و نا امید و اسیر موجهای بیم زا و هراس آفرین نمی باشد. بلکه موجودی مسؤول است که با مقصد و مقصودی مشخص با زاد و توشه ای کامل و راهنمایانی درونی و برونی به سفری پرداخته که از صحرای عدم آغاز می شود و تا بار یافتن به لقاء الهی ادامه دارد. تمامی نیروهای خلقت،انسان را در این سفر صادقانه یاری می کنند و خداوند با لطف بیکران خویش از راههای گوناگون[به هدایت]پرداخته است و بهترین جایگاه جاودانه را در سرای آخرت برای او مهیا کرده است. انسان برای به دست آوردن نیکبختی خویش و سعادتمندی جامعه و رضایت خداوند باید در طول این سفر چگونه زیستن را بیاموزد و این آموزه های را در زندگی خویش بکار بگمارد. اسلام عزیز برای پاسخگویی بدین سؤال بسیار اساسی دو شیوه را دنبال کرده است: الف:بیان احکام و دستورهای زندگی از آغاز تا فرجام ب:ارائه الگوهای تربیتی و نمونه های عینی کمال بر اساس همین شیوه دوم در قرآن مجید بارها از پیامبران و دیگر انسانهای والا سخن به میان آمده،و از جنبه های الگویی آنان ستایش شده تا دیگران نیز به آنان تاسی بجویند. در مکتب حیاتبخش تشیع(اسلام راستین)معرفی این الگوهای الهی گسترده تر است و پیشوایان معصوم که بهترین اسوه های و الگوهای زندگی اند فرا روی چشمان باز و دلهای آگاه قرار دارد تا آنانکه مسؤولیت الهی و رسالت انسانی خویش را درک کرده اند و تصمیم برای رسیدن به چکادهای فرازمند فضیلت و کمال دارند با درس گرفتن از آنان زیستنی شرافتمندانه که سعادت دنیا و آخرت را تامین می کند در پیش گیرند. رسول خدا صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام،اسوه بشریت اند و تبعیت عملی از آنان رهنمون کمالجویان است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: ادبنی ربی فاحسن تادیبی(2) خداوند مرا تادیب کرده و ادبم را نیکو ساخته است. ویژگی سیره معصومین در این است که مورد پسند و قبول پروردگار است و با اطمینان می توان از آن پیروی کرد.اکنون به عنوان نمونه ای از دریای مواج و گرانقدر روایات،چهل حدیث از سیره هر یک از معصومین علیهم السلام به پیشگاه امت اسلامی عرضه می شود. امید که همه ما را چراغ راه و رهتوشه سفری باشد برای رسیدن به سعادت دنیا و نیکبختی آخرت. در این چهل حدیث،از میان انبوه روایات مربوط به سیره امام علی علیه السلام به گزینش پرداخته ایم و از آن بوستان باصفا و دل انگیز،دسته گلی برای شما چیده و ارمغان آورده ایم، باشد که مطالعه آن،چشم دلمان را روشنتر سازد و رفتار ولی الله اعظم،الگوی زیستن ما شود و رشته جانمان به عشق علوی پیوسته تر گردد،تا از این راه به آن «مدار حق و عدالت »نزدیکتر شویم. فصل اول:همراه با برادر 1- پرورده دامان رسول و قال علی علیه السلام: و قد علمتم موضعی من رسول الله بالقرابة القریبة و المنزلة الخصیصة،وضعنی فی حجره و انا ولد یضمنی الی صدره،و یکنفنی الی فراشه،و یمسنی جسده،و یشمنی عرفه،و کان یمضغ الشیی ء ثم یلقمنیه،و ما وجد لی کذبة فی قول و لا خطلة فی فعل. نهج البلاغه،الخطب:190 حضرت علی علیه السلام می فرماید: ...شما خود در پیوند با رسول خدا صلی الله علیه و آله،هم بدلیل خویشاوندی و هم به سبب موقعیت ویژه من،جایگاه مرا می شناسید.او مرا از روزگاری که نوزادی بودم در دامن خود می نشاند و بر سینه می چسباند،در بستر خویش می خواباند و بدنش را به بدنم می سایید و از عطر دلپذیرش بهره مندم می ساخت لقمه را می جوید و در دهانم می گذاشت و هرگز در گفتارم دروغی نشنید و در رفتارم لغزش و سبکسری ندید. 2- محرم راز قال علی علیه السلام: کانت لی من رسول الله صلی الله علیه و آله منزلة لم یکن لا حد من الخلائق انی کنت آتیه کل سحر فاسلم علیه. -و فی حدیث-فان کان قائما یصلی سبح بی فکان ذاک اذنه لی و ان لم یکن یصلی اذن لی. مسند احمد 1:85-77 و عن ابی سعید الخدری قال: کانت لعلی من رسول الله صلی الله علیه و آله دخلة لم لا حد الناس. انساب الاشراف 2:98 ح 25حضرت علی علیه السلام فرمود: موقعیتی که من در محضر پیامبر خدا داشتم برای هیچ کس دیگر نبود.من هر روز سحر محضر ایشان می رفتم،بهنگام ورود سلام می دادم و پیامبر خدا اجازه ورود می دادند و اگر هم مشغول نماز بودند با ذکر بلند تسبیح اجازه خود را اظهار می نمودند. ابن سعید خدری نیز می گوید: رفت و آمدی که علی با پیامبر خدا داشت برای هیچ کس دیگر امکان نداشت 3- شیوه آموختن قال علی علیه السلام: کنت اذا سالت رسول الله صلی الله علیه و آله اعطانی و اذا سکت ابتدانی. المصنف 6:368 ح 32061 حضرت علی علیه السلام فرمود: هرگاه از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله سؤال می کردم،خواسته ام را پاسخ می داد و اگر من سکوت می کردم او خود پیشگام می شد و از دانش خود بهره مندم می ساخت. 4- قرآن شناس قال علی علیه السلام: و الله ما نزلت آیة الا و قد علمت فیما نزلت و این نزلت،ان ربی وهب لی قلبا عقولا و لسانا سؤلا. انساب الاشراف 2:98 ح 27 حضرت امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: بخدا سوگند آیه ای از قرآن کریم نازل نشده است مگر اینکه من می دانم در چه موضوعی و در کجا نازل شده است،زیرا پروردگارم به من دلی اندیشمند-ژرف اندیش-و زبانی پرسشگر عنایت کرده است. 5- در رکاب نور عن بریدة الاسلمی قال: کنا اذا سافرنا مع النبی صلی الله علیه و آله کان علی علیه السلام صاحب متاعه یضمه الیه فاذا نزلنا یتعاهد متاعه فان رای شیا یرمه رمة،و ان کانت نعل خصفها. بحار الانوار 37:303 بریده اسلمی گوید: هرگاه که با پیامبر صلی الله علیه و آله به سفر می رفتیم،علی علیه السلام مسؤول توشه و بار پیامبر بود،آنها را از خودش جدا نمی کرد،و هنگامی که در جایی منزل می کردیم توشه و اثاث پیامبر را وارسی نموده و اگر نیاز به ترمیم و اصلاح داشت اصلاح می کرد و اگر کفش و نعلین پیامبر نیاز به تعمیر و دوخت داشت آن را انجام می داد. 6- پاسدار پیامبر قال موسی بن سلمة:سئلت جعفر بن عبد الله بن الحسین عن اسطوان علی بن ابی طالب فقال: ان هذه المحرس،کان علی بن ابی طالب علیه السلام یجلس فی صفحتها التی تلی القبر مما یلی باب رسول الله صلی الله علیه و آله یحرس النبی صلی الله علیه و آله. وفاء الوفاء 2:448 موسی بن سلمه می گوید: از جعفر بن عبد الله در مورد یکی از ستون های مسجد النبی صلی الله علیه و آله که منسوب به حضرت علی علیه السلام است پرسیدم،در پاسخ گفت: این همان ستون محرس است که حضرت علی بر پای آن از جانب قبر که در منزل پیامبر بوده می نشست و از پیامبر پاسداری می نمود. 7- صداقت و امانت عن ابی کهمس قال: قلت لابی عبد الله علیه السلام:عبد الله بن ابی یعفور یقرءک السلام! قال:علیک و علیه السلام اذا اتیت عبد الله فاقرءة السلام و قل له: ان جعفر بن محمد یقول لک: انظر ما بلغ به علی علیه السلام عند رسول الله صلی الله علیه و آله فالزمه فان علیا علیه السلام انما بلغ ما بلغ به عند رسول الله صلی الله علیه و آله بصدق الحدیث و اداء الامانة. الکافی 2:104 ح 5ابی کهمس گوید: به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم:عبد الله بن ابی یعفور بر شما درود فرستاد. حضرت فرمود: بر تو و بر او درود باد،وقتی پیش او رفتی سلام مرا به او برسان و بگو:جعفر بن محمد می گفت: نیک بنگر هر آن ویژگی که باعث شد تا علی علیه السلام به آن مقام بلند نزد پیامبر خدا برسد. خود را ملازم آن خصلت نما.و یقین بدان هر مقامی که علی نزد پیامبر یافت تنها و تنها به خاطر راستگویی و امانتداری بود. 8- فدایی پیامبر عن الصادق علیه السلام: ...و الله ما اکل علی بن ابی طالب علیه السلام من الدنیا حراما قط حتی مضی لسبیله و ما عرض له امران کلاهما لله رضا الا اخذ باشدهما علیه فی بدنه-دینه-و ما نزلت برسول الله صلی الله علیه و آله نازلة قط الا دعاه ثقة به و ما اطاق احد عمل رسول الله صلی الله علیه و آله من هذه الامة غیره و ان کان لیعمل عمل رجل کان وجهه بین الجنة و النار یرجو ثواب هذه و یخاف عقاب هذه. الارشاد:255 حضرت صادق علیه السلام فرمود: به خدا سوگند علی بن ابی طالب علیه السلام تا روزی که از این دنیا رفت مال حرامی نخورد و هیچگاه بر سر دو راهی-که هر دو راه مورد خشنودی خدا باشد-قرار نگرفت مگر اینکه پر زحمت ترین آنها را برگزید و هر حادثه مهمی که برای پیامبر خدا پیش می آمد-به دلیل اعتمادی که به علی داشت-از او کمک می گرفت.و در میان این امت هیچ کس نتوانست همانند علی علیه السلام:راه پیامبر را-بی کم و کاست-طی کند و با این همه تلاش و کوشش همواره چون بیمناکان کار می کرد،چشمی به بهشت و چشم دیگر بر آتش داشت،از سویی امیدوار پاداش بهشت و از سوی دیگر هراسناک از کیفر آتش بود. فصل دوم:در صحنه سیاست 9- پشتیبان مظلومان و قال علیه السلام: ...لم یکن لاحد فی مهمز و لا لقائل فی مغمز،الذلیل عندی عزیز حتی اخذ الحق له،و القوی عندی ضعیف حتی اخذ الحق منه.رضینا عن الله قضاءه و سلمنا لله امره. نهج البلاغة،الخطب:37 حضرت علی علیه السلام فرمود: در تمامی زندگی من،نقطه سیاهی نیست تاعیب جویان و اشاره کنندگان با چشم و ابرو و اشاره کنند و سخنی گویند.خوارترین افراد نزد من عزیز است تا حق او را بستانم و نیرومند نزد من ناتوان است تا حق دیگران را از او بازگیرم.ما با تمام وجود به قضای الهی خشنود و در برابر فرمانش تسلیم هستیم. 10- مبارزه مکتبی و قال علیه السلام: اما و الله ان کنت لفی ساقتها حتی تولت بحذا فیرها،ما ضعفت و لا جبنت و ان مسیری هذا لمثلها،فلانقبن الباطل حتی یخرج الحق من جنبه.مالی و لقریش؟و الله لقد قاتلتهم کافرین و لاقاتلنهم مفتونین و انی لصاحبهم بالامس کما انا صاحبهم الیوم. نهج البلاغة،الخطب:33 به خدا سوگند،من همواره در زمره پیشتازان این حرکت بودم تا روزی که جبهه دشمن تار و مار شد و جاهلیت از صحنه بیرون رفت،بی آنکه کم ترین ضعف یا ترسی داشته باشم و امروز نیز در همان راستا قدم بر می دارم و تصمیم دارم باطل را بشکافم تا حق از پهلوی آن بیرون آید. مرا با قریش چه کار؟که دیروز در موضع کفر بودند و با آنان جنگیدم و امروز نیز که گرفتار فتنه و انحراف شده اند به پیکارشان خواهم خاست.من همانگونه که دیروز با آنان برخورد کردم امروز نیز همانم. 11- گناه سازش ناپذیری قالت فاطمه علیها السلام: ...ما الذی نقموا من ابی حسن؟! نقموا-و الله-منه شدة و طاته و نکال وقعته و نکیر سیفه-و قلة مبالاته لحتفه-و تبحره فی کتاب الله و تنمره فی ذات الله. دلائل الامامة:125،الاحتجاج 1:147 حضرت زهرا علیها السلام فرمود: اینان-کارگردانان سقیفه-چه عیبی از ابو الحسن گرفتند؟!که او را برای رهبری جامعه اسلامی صالح ندیدند!-بخدا سوگند عیب او را بر خورد سخت-و بدون مسامحه و سهل انگاری در برابر حق-و مرگبار بودن رویارویی با او و شمشیر بران و بی اعتنایی به مرگ و آگاهی گسترده نسبت به کتاب خدا و گردن فرازی در راه خدا دانسته اند. 12- بصیرت،چراغ راه و قال علیه السلام: الا و ان الشیطان قد جمع حزبه و استجلب خیله و رجله،و ان معی لبصیرتی،ما لبست علی نفسی و لا لبس علی. نهج البلاغة،الخطب:10 حضرت امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: آگاه باشید که اینک شیطان هواداران خود را گرد آورده،نیروهای سواره و پیاده اش را فرا خوانده است.در صورتی که بینش من همواره همراه من بوده و هرگز حقایق را بر خود مشتبه نساخته ام و حقیقت نیز بر من مشتبه نشان داده نشده است-نه خود را فریب داده ام و نه فریب خورده ام-. 13- عدالت اجتماعی و قال علیه السلام: -لما عوتب علی التسویة فی العطاء- اتامرونی ان اطلب النصر بالجور فیمن ولیت علیه؟!و الله ما اطور به ما سمر سمیر و ما ام نجم فی السماء نجما،لو کان المال لی لسویت بینهم فکیف و انما المال مال الله. نهج البلاغة،الخطب:124.آنگاه که حضرت امیر علیه السلام بدلیل رعایت مساوات در تقسیم بیت المال مورد عتاب قرار گرفت فرمود: آیا به من امر می کنید و اصرار می ورزید تا پیروزی را به بهای ستم بر کسانی که سؤولیت سرپرستی آنها بر دوشم نهاده شده است بدست آورم؟! به خدا سوگند که تا روزگار در گردش است و ستارگان آسمان در پی هم حرکت می کنند، چنین کار ناروایی نخواهم کرد.اگر این مال ثروت شخصی من بود در تقسیم آن مساوات را رعایت می کردم،چه رسد به اینکه مال،مال الله است. 14- جنگاور بی باک قال علیه السلام: ...و من العجب بعثهم الی ان ابرز للطعان و ان اصبر للجلاد،هبلتهم الهبول!لقد کنت و ما اهدد بالحرب و لا ارهب بالضرب و انی لعلی یقین من ربی و فی غیر شبهة من دینی. نهج البلاغة،الخطب:22 حضرت امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: ...و از شگفتیهای زمانه این است که-شامیان-به من پیام داده اند که خود را برای مقابله با سرنیزه ها آماده کنم و برای ضربه های شمشیر شکیبا باشم،مادران گریان بسوگشان بنشینند! تاکنون کسی مرا با دعوت به جنگ تهدید نکرده است و از زخمهای نیزه و شمشیر هراسی نداشتم،چرا که بر یقین به پروردگارم تکیه دادم و دینم را زنگار شبهه نیالوده است. 15- شیوه نبرد ...و عرفوا قتلاه-قتلی علی علیه السلام فی لیلة الهریر-بضرباته التی کانت علی و تیرة واحدة، ان ضرب طولا قد و ان ضرب عرضا قط و کانت کانها مکواة. ارشاد القلوب:248 و فی روایة: کانت لعلی علیه السلام:ضربتان:اذا تطاول قد و اذا تقاصر قط.قالوا:و کانت ضرباته ابکارا اذا اعتلی قد و اذا اعترض قط. المناقب 2:83 در صبحگاه لیلة الهریر (3) کشته شدگان به دست حضرت امیر علیه السلام را از نحوه ضربت های حضرت باز می شناختند،زیرا ضربت ها همه یکنواخت بود.اگر شمشیر را از بالا فرود می آورد دو نیم می کرد و اگر از پهلو می زد قطع می کرد.و محل ضربه شمشیر گویی با آهن گداخته داغ شده بود. و گفته اند: همه ضربت های علی علیه السلام همین دو نوع بوده وقتی از حریف بلندتر قرار می گرفت از بالا می زد و دو نیم می کرد و هنگامی که برابر بود از پهلو می زد و قطع می نمود و گفته اند:بر حریف خود بیش از یک ضربه نمی زد. فصل سوم: همگام با مردم 16- یاور درماندگان قال رسول الله صلی الله علیه و آله: یا علی ان الله جعلک تحب المساکین و ترضی بهم اتباعا و یرضون بک اماما. کشف الیقین:310 ح 365 پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: یا علی،خدای متعال تو را چنین قرار داده که بینوایان را دوست می داری و آنان را به عنوان پیروان خویش بپسندی و آنان هم تو را به پیشوایی و امامت بپسندند. 17- پیشتاز عمل قال علی علیه السلام: ایها الناس!انی و الله ما احثکم علی طاعة الا و اسبقکم الیها و لا انهاکم عن معصیة الا و اتناهی قبلکم عنها. نهج البلاغة،الخطب:173 حضرت امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: ای مردم!بخدا سوگند من هرگز شما را به هیچ طاعتی فرا نمی خوانم مگر آنکه خود بر شما-در عمل به آن-پیشی می جویم و از هیچ گناهی بازتان نمی دارم و نهی نمی کنم-مگر آنکه پیش از شما،خود را از عمل به آن باز می دارم. 18- عظمت در سادگی -دخل ضرار بن ضمرة الکنانی علی معاویة فقال له:صف لی علیا،فقال او تعفینی...؟قال:لا اعفیک،قال:اذ لا بد فانه: کان و الله بعید المدی شدید القوی یقول فصلا و یحکم عدلا ینفجر العلم من جوانبه و تنطق الحکمة من نواحیه یستوحش من الدنیا و زهرتها و یستانس باللیل و ظلمته کان و الله غزیر البصیرة طویل الفکرة...یعجبه من اللباس ما قصر و من الطعام ما جشب کان و الله کاحدنا یدنینا اذا اتیناه و یجیبنا اذا سالناه و کان مع تقربه الینا و قربه منا لا نکلمه هیبة له. حلیة الاولیاء 1:84 ضرار بن ضمره یکی از اصحاب ویژه حضرت امیر علیه السلام: بر معاویه وارد شد،معاویه گفت:علی را برای من توصیف کن.ضرار با اصرار معاویه لب به سخن گشود و گفت: بخدا سوگند او دست نایافتنی و دور از دسترس و دارای نیروهای پر توان بود.سخنانی روشنگر می گفت و به عدل حکم می راند،از هر سوی او علم می جوشید و از تمامی رفتار او حکمت می تراوید از دنیا و زیورهای آن وحشت داشت و به شب زنده داری و خلوت شب انس می ورزید.بخدا سوگند او دارای بصیرتی فراوان و اندیشه هایی بلند بود.لباس کوتاه و طعام خشک و بی نان خورش را-که نشانه تواضع و فقر بود-دوست می داشت. بخدا سوگند چونان یکی از خود ما بود،هرگاه نزد او می رفتیم ما را به نزدیک خود فرا می خواند و خواسته های ما را پاسخ می گفت و با این همه مهرورزی و اظهار نزدیکی و یگانگی به دلیل هیبتی که داشت جرات گفتگو با او را نداشتیم. 19- در بازار قال زاذان: انه کان علیه السلام یمشی فی الاسواق وحده و هو ذاک یرشد الضال و یعین الضعیف و یمر بالبیاع و البقال فیفتح علیه القران و یقرء:تلک الدار الاخرة نجعلها للذین لا یریدون علوا فی الارض و لا فسادا و العاقبة للمتقین. (4) . المناقب 2:104زاذان می گوید: حضرت امیر المؤمنین به تنهایی در بازار می گشت و گمشده را راهنمایی و ناتوان را کمک می کرد و بهنگام عبور از پیش فروشندگان و کسبه،قرآن کریم را در برابر آنها می گشود و این آیه را برای آنها می خواند«خانه آخرت-سعادت ابدی-را برای کسانی قرار دادیم که قصد سرکشی و فساد در زمین ندارند و عاقبت-نیک-تنها از آن پرهیزکاران است ». 20- بیزاری از ستم قال علیه السلام: و الله لو اعطیت الاقالیم السبعة بما تحت افلاکها علی ان اعصی الله فی نملة اسلبها جلب شعیرة ما فعلت،و ان دنیاکم عندی لاهون من ورقة فی فم جرادة تقضمها، ما لعلی و نعیم یفنی و لذة لا تبقی! نهج البلاغة،الخطب:222 حضرت علی علیه السلام فرمود: بخدا سوگند اگر اقلیمهای هفت گانه زمین را با هر چه در زیر آسمان آنها است به من دهند تا خدا را در حد گرفتن پوست جوی از دهان موری نافرمانی کنم،نخواهم کرد.چرا که این دنیای شما در نزد من از برگ نیم جویده ای در دهان ملخی ناچیزتر است.علی را با نعمتهای فناپذیر و لذت های گذرا و ناپایدار چه کار! 21- الگوی زمامداری قال علی علیه السلام: الا و ان امامکم قد اکتفی من دنیاه بطمریه و من طعمه بقرصیه،...فو الله ما کنزت من دنیاکم تبرا و لا ادخرت من غنائمها و فرا،و لا اعددت لبالی ثوبی طمرا،و لا حزت من ارضها شبرا. نهج البلاغة،الکتب:45 حضرت علی علیه السلام فرمود: بدانید و آگاه باشید که پیشوای شما از دنیای خود به دو پاره تن پوش و از خوردنیهایش به دو قرص نان بسنده کرد...و خدای را سوگند که از دنیایتان نه زری اندوخته ام و نه از غنائمش ثروتی انباشته ام و حتی برای کهن جامه خود تن پوش دیگری و یا از سرزمین های شما یک وجب در اختیار نگرفته ام. 22- همدری با مردم و قال علیه السلام: ...هیهات ان یغلبنی هوای و یقودنی جشعی الی تخیر الاطعمة و لعل بالحجاز او الیمامة من لا طمع له فی القرص و لا عهد له بالشبع او ابیت مبطانا و حولی بطون غرثی و اکباد حری. نهج البلاغه،الکتب:45 حضرت علی علیه السلام فرمود: هیهات که هو و هوسم بر من چیره شود و شکمبارگی به گزینش طعام های لذیذ وادارم نماید،در حالی که چه بسا در یمامه و یا حجاز کسانی باشند که امید دستیابی به قرص نانی نداشته و خاطره ای از سیری ندارند و هرگز مباد که من با شکم پر بخوابم در حالی که شاید پیرامون من شکمهای به پشت چسبیده و جگرهای سوخته باشد. فصل چهارم: در صحنه زندگی 23- همسان با پیامبر سمعت ابا عبد الله علیه السلام یقول: کان امیر المؤمنین علیه السلام اشبه الناس طعمة برسول الله صلی الله علیه و آله کان یاکل الخبز و الخل و الزیت و یطعم الناس الخبز و اللحم. الکافی 6:328 حضرت صادق علیه السلام فرمود: حضرت امیر المؤمنین علیه السلام در نوع غذا شبیه ترین افراد به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بود.او خود نان و سرکه و روغن زیتون می خورد و به مردم-مهمانان خود-نان و گوشت می داد. 24- سفره سبز قال ابو عبدالله: یا حنان!اما علمت ان امیر المؤمنین علیه السلام لم یؤت بطبق الا و علیه بقل؟قلت:و لم جعلت فداک؟فقال:لان قلوب المؤمنین خضرة و هی تحن الی اشکالها. الکافی 6:362 حضرت صادق علیه السلام فرمود: ای حنان!آیا نشنیده ای که برای امیر المؤمنین علیه السلام سفره طعامی آورده نمی شد مگر اینکه سبزی بهمراه داشت؟ حنان می گوید: گفتم:چرا چنین بود فدایت شوم؟ فرمود:زیرا دل مومنان همواره سر سبز است و به همرنگ خود گرایش دارد. 25- کشاورزی قال الصادق علیه السلام: کان امیر المؤمنین صلوات الله علیه یضرب بالمر و یستخرج الارضین. الکافی 5:74 حضرت صادق علیه السلام فرمود: حضرت امیر المؤمنین علیه السلام بیل می زد و زمینهای بایر را آماده زراعت می نمود. 26- نخل امید قال ابو عبد الله علیه السلام: ان امیر المؤمنین علیه السلام کان یخرج و معه احمال النوی فیقال له:یا ابا الحسن ما هذا معک؟ فیقول:نخل ان شاء الله. فیغرسه فلم یغادر منه واحدة. الکافی 5:75 حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: گاهی امیر المؤمنین علیه السلام به سوی صحرا می رفت و همراه خود باری از هسته خرما می برد،به حضرتش گفته می شد:این چیست که بهمراه داری؟ می فرمود:هر دانه از اینها یک نخل است انشاء الله. آنگاه می رفت و همه آنها را می کاشت و دانه ای از آنها رد نمی خورد. 27- ساده زیستی قال علیه السلام: و الله لقد رقعت مدرعتی هذه حتی استحییت من راقعها،و لقد قال لی قائل:الا تنبذها عنک؟ فقلت اعزب عنی،فعند الصباح یحمد القوم السری. نهج البلاغه،الخطب:158 حضرت علی علیه السلام فرمود: به خدا سوگند تن پوش خود را چندان وصله کرده ام که از وصله کننده اش شرم دارم.روزی گوینده ای به من گفت:آیا زمان دور افکندن آن فرا نرسیده است؟و من گفتم:دور شو،که بامدادان فردا،شب روان را ستایش کنند. پیرهن از رخ وصال خجل کفن از گریه غسال خجل شب روان مست ولای تو علی جان عالم به فدای تو علی شهریار 28- پرهیز از تکلف قال الصادق علیه السلام: -کان علی علیه السلام-یمشی فی نعل واحدة و یصلح الاخری لا یری بذلک باسا. الکافی 6:468 حضرت صادق علیه السلام فرمود: امیر المؤمنین علیه السلام با یک لنگه نعلین راه می رفت و لنگه دیگر را تعمیر می کرد و مانعی در این کار نمی دید. 29- بیاد مرگ و عن علی علیه السلام:انه کان اذا مر بالقبور قال:السلام علیکم یا اهل الدار فانا بکم لا حقون. ثلاث مرات. دعائم الاسلام 1:239 هرگاه که حضرت علی علیه السلام بر گورستان گذر می کرد سه بار می گفت: درود بر شماهایی که در این خانه ساکنید.ما نیز بی گمان به شما خواهیم پیوست. فصل پنجم: آینه حق 30- فهرست فضائل قال رسول الله صلی الله علیه و آله. من اراد ان ینظر الی آدم فی علمه و الی نوح فی تقواه و الی ابراهیم فی حلمه و الی موسی فی هیبته و الی عیسی فی عبادته فلینظر الی علی بن ابی طالب علیهم السلام. ارشاد القلوب:217 پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هر که می خواهد به آدم و علم او و نوح و تقوای او و ابراهیم و دور اندیشی-بردباری-او و موسی و هیبت او و عیسی و عبادت او بنگرد،به علی بن ابی طالب بنگرد. 31- سیمای مردان و قیل:کان-علی علیه السلام-کانما کسر ثم جبر،لا یغیر شیبه،خفیف المشی،ضحوک السن. اسد الغابة 4:123 می گویند: علی علیه السلام همانند آن بود که گویی شکسته و مجددا ترمیم شده باشد-چهره ای درهم تکیده داشت و یادآور مشکلاتی بود که تحمل نموده و تجربه اندوخته بود-آن حضرت موی سپید خود را رنگ نمی زد،سبکبال و بی تکلف راه می رفت و همواره لبخند بر لب داشت. 32- پیمان با فرشتگان قال الصادق علیه السلام: ان علیا علیه السلام کان اذا اصبح یقول:مرحبا بکما من ملکین حفیظین املی علیکما ما تحبان ان شاء الله فلا یزال فی التسبیح و التهلیل حتی تطلع الشمس و کذلک بعد العصر حتی تغرب الشمس. بحار الانوار 84:267 ح 38 حضرت صادق علیه السلام فرمود: حضرت امیر المؤمنین علیه السلام هر بامداد-در خطاب به دو فرشته نویسنده اعمال-می فرمود:مرحبا بر شما دو فرشته بزرگوار و یاد داشت کننده اعمال-به خواست خدا امروز نیز-آنچه دوست دارید بر شما املا خواهم کرد،و به دنبال این تعهد به ذکر:«سبحان الله و لا اله الا الله »مشغول می شد تا خورشید طلوع می کرد.و هنگام عصر نیز تا غروب آفتاب،به همان ذکرها می پرداخت. 33- نماز،امانت الهی فی تفسیر القشیری: انه کان علیه السلام اذا حضره وقت الصلاة تلون و تزلزل فقیل له:مالک؟فیقول:جاء وقت امانة عرضها الله تعالی علی السماوات و الارض و الجبال فابین ان یحملنها و حملها الانسان.(5) المناقب 2:124 در تفسیر قشیری آمده است: هرگاه وقت ادای نماز می رسید،رنگ چهره امیر المؤمنین علیه السلام تغییر می یافت و بر خود می لرزید.وقتی به او می گفتند:این چه حالت است؟می فرمود:هنگام ادای امانتی رسیده است که بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه شد و آنها از حمل آن سرباز زدند و انسان این باز امانت را بر داشت. 34- اخلاص در عبادت قال الصادق علیه السلام: کان امیر المؤمنین علیه السلام اذا توضا لم یدع احدا یصب علیه الماء قال:لا احب ان اشرک فی صلاتی احدا. علل الشرایع 1:323 حضرت صادق علیه السلام فرمود: حضرت امیر المؤمنین علیه السلام:بهنگام وضو گرفتن اجازه نمی داد کسی برایش آب بریزد و می فرمود:دوست ندارم در نمازم به درگاه خدا کسی را شریک قرار دهم. 35- بهداشت فردی قال ابو عبد الله علیه السلام: کانت لامیر المؤمنین علیه السلام خرقة یمسح بها وجهه اذا توضا للصلاة ثم یعلقها علی و ید و لا یمسها غیره. المحاسن 2:207 ح 1618 حضرت صادق علیه السلام فرمود: حضرت امیر المؤمنین علیه السلام را پارچه ای-دستمالی-بود که بهنگام وضو صورت خود را با آن خشک می کرد و سپس آن را بر میخی می آویخت و جز خود حضرت کسی به آن دست نمی زد. 36- نماز خانه قال الصادق علیه السلام: کان علی علیه السلام قد جعل بیتا فی داره لیس بالصغیر و لا بالکبیر لصلاته و کان اذا کان اللیل ذهب معه بصبی لیبیت معه فیصلی فیه.المحاسن 2:452 ح 2557حضرت صادق علیه السلام فرمود: حضرت امیر المؤمنین علیه السلام در خانه خود اتاقی را که نه کوچک بود و نه بزرگ، اختصاص به نماز خود داده و هر شب کودکی را برای خوابیدن بهمراه خود می برد و در همانجا نمازهایش را می خواند. 37- نقش نگین قال عبد خیر: کان لعلی علیه السلام اربعة خواتیم یتختم بها:یاقوت لنبله،و فیروزج لنصرته،و الحدید الصینی لقوته،و عقیق لحرزه-و کان نقش الیاقوت:لا اله الا الله الملک الحق المبین،و نقش الفیروزج:الله الملک الحق،و نقش الحدید الصینی:العزة لله جمیعا،و نقش العقیق ثلاثة اسطر: ما شاء الله،لا قوة الا بالله،استغفر الله. الخصال:199 عبد خیر می گوید: علی علیه السلام چهار انگشتر داشتند که به دست می کردند:یاقوتی برای نجابت و بزرگی-فرزانگی-و فیروزه برای پیروزی و حدید چینی برای نیرومندی و عقیق را نیز برای محافظت.نقش نگین یاقوت:«لا اله الا الله الملک الحق المبین »و نقش فیروزه:«الله الملک الحق »و نقش حدید:«العزة لله جمیعا»و در نگین عقیق سه سطر نقش بسته بود:«ماشاء الله لا قوة الا بالله استغفر الله » 38- در پناه نماز قال ابو عبد الله علیه السلام: کان علی علیه السلام اذا هاله شیی ء فزع الی الصلاة.ثم تلا هذه الایة:و استعینوا بالصبر و الصلاة...(6) الکافی 3:480 حضرت صادق علیه السلام فرمود: هرگاه حضرت امیر از موضوعی نگران و هراسناک می شد به نماز پناه می برد.سپس حضرت صادق علیه السلام این آیه را خواند:«از شکیبایی و نماز یاری بجویید...». 39- هزار رکعت قال ابو عبد الله علیه السلام: ...ان علیا علیه السلام فی آخر عمره کان یصلی فی کل یوم و لیلة الف رکعة. الکافی 4:154 حضرت صادق علیه السلام فرمود: حضرت امیر المؤمنین علیه السلام در آخر عمر خود شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند. 40- جوینده رضای حق عن ابن عباس:کان علی علیه السلام یتبع فی جمیع امره مرضاة الله و لذلک سمی المرتضی. المناقب 3:110 ابن عباس می گوید: علی علیه السلام در تمامی کارهای خود همواره در پی رضایت الهی بود و به همین جهت «مرتضی »نامیده شد.

پی نوشتها: 1- الکافی،8:234،ح 312. 2- میزان الحکمه،ج 1 ص 78. 3- یکی از حمله های نبرد صفین که حدود 24 ساعت درگیری ادامه داشت،و شب آن واقعه، لیلة الهریر نام گرفته است. 4- القصص/83. 5- الاحزاب/72. 6- البقره/42. منبع پایگاه حوزه


ارسال شده در تاریخ : جمعه 28 تير 1392برچسب:, :: 13:18 :: توسط : خادم شما

چهل حدیث از امیرالمومنین حضرت امام علی (ع) : 1 ـ قالَ الاْمامُ علىّ بن أبی طالِب أمیرُ الْمُؤْمِنینَ (عَلَیْهِ السلام) : إغْتَنِمُوا الدُّعاءَ عِنْدَ خَمْسَهِ مَواطِنَ: عِنْدَ قِرائَهِ الْقُرْآنِ، وَ عِنْدَ الاْذانِ، وَ عِنْدَ نُزُولِ الْغَیْثِ، وَ عِنْدَ الْتِقاءِ الصَفَّیْنِ لِلشَّهادَهِ، وَ عِنْدَ دَعْوَهِ الْمَظْلُومِ، فَاِنَّهُ لَیْسَ لَها حِجابٌ دوُنَ الْعَرْشِ.([1]) حضرت امیر المومنین امام علی (علیه السلام) فرمود: پنج موقع را براى دعا و حاجت خواستن غنیمت شمارید: موقع تلاوت قرآن، موقع اذان، موقع بارش باران، موقع جنگ و جهاد ـ فى سبیل اللّه ـ موقع ناراحتى و آه كشیدن مظلوم. در چنین موقعیت ها مانعى براى استجابت دعا نیست. 2ـ قالَ(علیه السلام): اَلْعِلْمُ وِراثَهٌ كَریمَهٌ، وَ الاْدَبُ حُلَلٌ حِسانٌ، وَ الْفِكْرَهُ مِرآهٌ صافِیَهٌ، وَ الاْعْتِذارُ مُنْذِرٌ ناصِحٌ، وَ كَفى بِكَ أَدَباً تَرْكُكَ ما كَرِهْتَهُ مِنْ غَیْرِكَ.([2]) فرمود: علم; ارثیه اى با ارزش، و ادب; زیورى نیكو، و اندیشه; آئینه اى صاف، و پوزش خواستن; هشدار دهنده اى دلسوز خواهد بود. و براى با أدب بودنت همین بس كه آنچه براى خود دوست ندارى، در حقّ دیگران روا نداشته باشى. 3ـ قالَ(علیه السلام): اَلـْحَقُّ جَدیدٌ وَ إنْ طالَتِ الاْیّامُ، وَ الْباطِلُ مَخْذُولٌ وَ إنْ نَصَرَهُ أقْوامٌ.([3]) فرمود: حقّ و حقیقت در تمام حالات جدید و تازه است گر چه مدّتى بر آن گذشته باشد. و باطل همیشه پست و بى أساس است گر چه افراد بسیارى از آن حمایت كنند. 4ـ قالَ(علیه السلام): اَلدُّنْیا تُطْلَبُ لِثَلاثَهِ أشْیاء: اَلْغِنى، وَ الْعِزِّ، وَ الرّاحَهِ، فَمَنْ زَهِدَ فیها عَزَّ، وَ مَنْ قَنَعَ إسْتَغْنى، وَ مَنْ قَلَّ سَعْیُهُ إسْتَراحَ.([4]) فرمود: دنیا و اموال آن، براى سه هدف دنبال مى شود: بى نیازى، عزّت و شوكت، آسایش و آسوده بودن. هر كه زاهد باشد; عزیز و با شخصیّت است، هر كه قانع باشد; بى نیاز و غنى گردد، هر كه كمتر خود را در تلاش و زحمت قرار دهد; همیشه آسوده و در آسایش است. 5ـ قالَ(علیه السلام): لَوْ لاَ الدّینُ وَ التُّقى، لَكُنْتُ أدْهَى الْعَرَبِ.([5]) فرمود: چنانچه دین دارى و تقواى الهى نمى بود، هر آینه سیاستمدارترین افراد بودم ـ ولى دین و تقوا مانع سیاست بازى مى شود ـ . 6ـ قالَ(علیه السلام): اَلْمُلُوكُ حُكّامٌ عَلَى النّاسِ، وَ الْعِلْمُ حاكِمٌ عَلَیْهِمْ، وَ حَسْبُكَ مِنَ الْعِلْمِ أنْ تَخْشَى اللّهَ، وَ حَسْبُكَ مِنَ الْجَهْلِ أنْ تَعْجِبَ بِعِلْمِكَ.([6]) فرمود: ملوك بر مردم حاكم هستند و علم بر تمامى ایشان حاكم خواهد بود، تو را در علم كافى است كه از خداوند ترسناك باشى; و به دانش و علم خود بالیدن، بهترین نشانه نادانى است. 7ـ قالَ(علیه السلام): ما مِنْ یَوْم یَمُرُّ عَلَى ابْنِ آدَم إلاّ قالَ لَهُ ذلِكَ الْیَوْمُ: یَابْنَ آدَم أنَا یَوُمٌ جَدیدٌ وَ أناَ عَلَیْكَ شَهیدٌ. فَقُلْ فیَّ خَیْراً، وَ اعْمَلْ فیَّ خَیْرَاً، أشْهَدُ لَكَ بِهِ فِى الْقِیامَهِ، فَإنَّكَ لَنْ تَرانى بَعْدَهُ أبَداً.([7]) فرمود: هر روزى كه بر انسان وارد شود، گوید: من روز جدیدى هستم، من بر اعمال و گفتار تو شاهد مى باشم. سعى كن سخن خوب و مفید بگوئى، كار خوب و نیك انجام دهى. من در روز قیامت شاهد اعمال و گفتار تو خواهم بود. و بدان امروز كه پایان یابد دیگر مرا نخواهى دید و قابل جبران نیست. 8ـ قالَ(علیه السلام): فِى الْمَرَضِ یُصیبُ الصَبیَّ، كَفّارَهٌ لِوالِدَیْهِ.([8]) فرمود: مریضى كودك، كفّاره گناهان پدر و مادرش مى باشد. 9ـ قالَ(علیه السلام): الزَّبیبُ یَشُدُّ الْقَلْبِ، وَ یُذْهِبُ بِالْمَرَضِ، وَ یُطْفِىءُ الْحَرارَهَ، وَ یُطیِّبُ النَّفْسَ.([9]) فرمود: خوردن مویز ـ كشمش سیاه ـ قلب را تقویت، مرض ها را برطرف، و حرارت بدن را خاموش، و روان را پاك مى گرداند. 10ـ قالَ(علیه السلام): أطْعِمُوا صِبْیانَكُمُ الرُّمانَ، فَإنَّهُ اَسْرَعُ لاِلْسِنَتِهِمْ.([10]) فرمود: به كودكان خود أنار بخورانید تا زبانشان بهتر و زودتر باز شود. 11ـ قالَ(علیه السلام): أطْرِقُوا أهالیكُمْ فى كُلِّ لَیْلَهِ جُمْعَه بِشَیْء مِنَ الْفاكِهَهِ، كَیْ یَفْرَحُوا بِالْجُمْعَهِ.([11]) فرمود: در هر شب جمعه همراه با مقدارى میوه ـ یا شیرینى،... ـ بر اهل منزل و خانواده خود وارد شوید تا موجب شادمانى آن ها در جمعه گردد. 12ـ قالَ(علیه السلام): كُلُوا ما یَسْقُطُ مِنَ الْخوانِ فَإنَّهُ شِفاءٌ مِنْ كُلِّ داء بِإذْنِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، لِمَنْ اَرادَ أنْ یَسْتَشْفِیَ بِهِ.([12]) فرمود: آنچه اطراف ظرف غذا و سفره مى ریزد جمع كنید و بخورید، كه همانا هركس آن ها را به قصد شفا میل نماید، به اذن حق تعالى شفاى تمام دردهاى او خواهد شد. 13ـ قالَ(علیه السلام):لا ینبغى للعبد ان یثق بخصلتین: العافیه و الغنى، بَیْنا تَراهُ مُعافاً اِذْ سَقُمَ، وَ بَیْنا تَراهُ غنیّاً إذِ افْتَقَرَ.([13]) فرمود: سزاوار نیست كه بنده خدا، در دوران زندگى به دو خصوصیّت اعتماد كند و به آن دلبسته باشد: یكى عافیت و تندرستى و دیگرى ثروت و بى نیازى است. زیرا چه بسا در حال صحّت و سلامتى مى باشد ولى ناگهان انواع مریضى ها بر او عارض مى گردد و یا آن كه در موقعیّت و امكانات خوبى است، ناگهان فقیر و بیچاره مى شود، ـ پس بدانیم كه دنیا و تمام امكانات آن بى ارزش و بىوفا خواهد بود و تنها عمل صالح مفید و سودبخش مى باشد ـ . 14ـ قالَ(علیه السلام): لِلْمُرائى ثَلاثُ عَلامات: یَكْسِلُ إذا كانَ وَحْدَهُ، وَ یَنْشطُ إذاكانَ فِى النّاسِ، وَ یَزیدُ فِى الْعَمَلِ إذا أُثْنِىَ عَلَیْهِ، وَ یَنْقُصُ إذا ذُمَّ.([14]) فرمود: براى ریاكار سه نشانه است: در تنهائى كسل و بى حال، در بین مردم سرحال و بانشاط مى باشد. هنگامى كه او را تمجید و تعریف كنند خوب و زیاد كار مى كند و اگر انتقاد شود سُستى و كم كارى مى كند. 15ـ قالَ(علیه السلام): اَوْحَى اللّهُ تَبارَكَ وَ تَعالى إلى نَبیٍّ مِنَ الاْنْبیاءِ: قُلْ لِقَوْمِكَ لا یَلْبِسُوا لِباسَ أعْدائى، وَ لا یَطْعَمُوا مَطاعِمَ أعْدائى، وَ لا یَتَشَكَّلُوا بِمَشاكِلِ أعْدائى، فَیَكُونُوا أعْدائى.([15]) فرمود: خداوند تبارك و تعالى بر یكى از پیامبرانش وحى فرستاد : به امّت خود بگو: لباس دشمنان مرا نپوشند و غذاى دشمنان مرا میل نكنند و هم شكل دشمنان من نگردند، وگرنه ایشان هم دشمن من خواهند بود. 16ـ قالَ(علیه السلام): اَلْعُقُولُ أئِمَّهُ الأفْكارِ، وَ الاْفْكارُ أئِمَّهُ الْقُلُوبِ، وَ الْقُلُوبُ أئِمَّهُ الْحَواسِّ، وَ الْحَواسُّ أئِمَّهُ الاْعْضاءِ.([16]) فرمود: عقل هر انسانى پیشواى فكر و اندیشه اوست; و فكر پیشواى قلب و درون او خواهد بود; و قلب پیشواى حوّاس پنج گانه مى باشد، و حوّاس پیشواى تمامى اعضاء و جوارح است. 17ـ قالَ(علیه السلام): تَفَضَّلْ عَلى مَنْ شِئْتَ فَأنْتَ أمیرُهُ، وَ اسْتَغِْنِ عَمَّنْ شِئْتَ فَأنْتَ نَظیرُهُ، وَ افْتَقِرْ إلى مَنْ شِئْتَ فَأنْتَ أسیرُهُ.([17]) فرمود: بر هر كه خواهى نیكى و احسان نما، تا رئیس و سرور او گردى; و از هر كه خواهى بى نیازى جوى تا همانند او باشى. و خود را نیازمند هر كه خواهى بدان ـ و از او تقاضاى كمك نما ـ تا اسیر او گردى. 18ـ قالَ(علیه السلام): أعَزُّ الْعِزِّ الْعِلْمُ، لاِنَّ بِهِ مَعْرِفَهُ الْمَعادِ وَ الْمَعاشِ، وَ أذَلُّ الذُّلِّ الْجَهْلُ، لاِنَّ صاحِبَهُ أصَمُّ، أبْكَمٌ، أعْمى، حَیْرانٌ.([18]) فرمود: عزیزترین عزّت ها علم و كمال است، براى این كه شناخت معاد و تأمین معاشِ انسان، به وسیله آن انجام مى پذیرد. و پست ترین ذلّت ها جهل و نادانى است، زیرا كه صاحبش همیشه در كرى و لالى و كورى مى باشد و در تمام امور سرگردان خواهد بود. 19ـ قالَ(علیه السلام): جُلُوسُ ساعَه عِنْدَ الْعُلَماءِ أحَبُّ إلَى اللّهِ مِنْ عِبادَهِ ألْفِ سَنَه، وَ النَّظَرُ إلَى الْعالِمِ أحَبُّ إلَى اللّهِ مِنْ إعْتِكافِ سَنَه فى بَیْتِ اللّهِ، وَ زیارَهُ الْعُلَماءِ أحَبُّ إلَى اللّهِ تَعالى مِنْ سَبْعینَ طَوافاً حَوْلَ الْبَیْتِ، وَ أفْضَلُ مِنْ سَبْعینَ حَجَّه وَ عُمْرَه مَبْرُورَه مَقْبُولَه، وَ رَفَعَ اللّهُ تَعالى لَهُ سَبْعینَ دَرَجَهً، وَ أنْزَلَ اللّهُ عَلَیْهِ الرَّحْمَهَ، وَ شَهِدَتْ لَهُ الْمَلائِكَهُ: أنَّ الْجَنَّهَ وَ جَبَتْ لَهُ.([19]) فرمود: یك ساعت در محضر علماء نشستن ـ كه انسان را به مبدأ و معاد آشنا سازند ـ از هزار سال عبادت نزد خداوند محبوب تر خواهد بود. توجّه و نگاه به عالِم از إعتكاف و یك سال عبادت ـ مستحبّى ـ در خانه خدا بهتر است. زیارت و دیدار علماء، نزد خداوند از هفتاد مرتبه طواف اطراف كعبه محبوب تر خواهد بود، و نیز افضل از هفتاد حجّ و عمره قبول شده مى باشد. همچنین خداوند او را هفتاد مرحله ترفیعِ درجه مى دهد و رحمت و بركت خود را بر او نازل مى گرداند، و ملائكه شهادت مى دهند به این كه او اهل بهشت است. 20ـ قالَ(علیه السلام): یَا ابْنَ آدَم، لا تَحْمِلْ هَمَّ یَوْمِكَ الَّذى لَمْ یَأتِكَ عَلى یَوْمِكَ الَّذى أنْتَ فیهِ، فَإنْ یَكُنْ بَقِیَ مِنْ أجَلِكَ، فَإنَّ اللّهَ فیهِ یَرْزُقُكَ.([20]) فرمود: اى فرزند آدم، غُصّه رزق و آذوقه آن روزى كه در پیش دارى و هنوز نیامده است نخور، زیرا چنانچه زنده بمانى و عمرت باقى باشد خداوند متعال روزىِ آن روز را هم مى رساند. 21ـ قالَ(علیه السلام): قَدْرُ الرَّجُلِ عَلى قَدْرِ هِمَّتِهِ، وَ شُجاعَتُهُ عَلى قَدْرِ نَفَقَتِهِ، وَ صِداقَتُهُ عَلى قَدْرِ مُرُوَّتِهِ، وَ عِفَّتُهُ عَلى قَدْرِ غِیْرَتِهِ.([1]) فرمود: ارزش هر انسانى به قدر همّت اوست، و شجاعت و توان هر شخصى به مقدار گذشت و احسان اوست، و درستكارى و صداقت او به قدر جوانمردى اوست، و پاكدامنى و عفّت هر فرد به اندازه غیرت او خواهد بود. 22ـ قالَ(علیه السلام): مَنْ شَرِبَ مِنْ سُؤْرِ أخیهِ تَبَرُّكاً بِهِ، خَلَقَ اللّهُ بَیْنَهُما مَلِكاً یَسْتَغْفِرُ لَهُما حَتّى تَقُومَ السّاعَهُ.([2]) فرمود: كسى كه دهن خورده برادر مؤمنش را به عنوان تبرّك میل نماید، خداوند متعال ملكى را مأمور مى گرداند تا براى آن دو نفر تا روز قیامت طلب آمرزش و مغفرت نماید. 23ـ قالَ(علیه السلام): لا خَیْرَ فِى الدُّنْیا إلاّ لِرَجُلَیْنِ: رَجَلٌ یَزْدادُ فى كُلِّ یَوْم إحْساناً، وَ رَجُلٌ یَتَدارَكُ ذَنْبَهُ بِالتَّوْبَهِ، وَ أنّى لَهُ بِالتَّوْبَهِ، وَالله لَوْسَجَدَ حَتّى یَنْقَطِعَ عُنُقُهُ ما قَبِلَ اللهُ مِنْهُ إلاّ بِوِلایَتِنا أهْلِ الْبَیْتِ.([3]) فرمود: خیر و خوبى در دنیا وجود ندارد مگر براى دو دسته: دسته اوّل آنان كه سعى نمایند در هر روز، نسبت به گذشته كار بهترى انجام دهند. دسته دوّم آنان كه نسبت به خطاها و گناهان گذشته خود پشیمان و سرافكنده گردند و توبه نمایند، و توبه كسى پذیرفته نیست مگر آن كه با اعتقاد بر ولایت ما اهل بیت عصمت و طهارت باشد. 24ـ قالَ(علیه السلام): عَجِبْتُ لاِبْنِ آدَم، أوَّلُهُ نُطْفَهٌ، وَ آخِرُهُ جیفَهٌ، وَ هُوَ قائِمٌ بَیْنَهُما وِعاءٌ لِلْغائِطِ، ثُمَّ یَتَكَبَّرُ.([4]) فرمود: تعجبّ مى كنم از كسى كه اوّلش قطره اى آب ترش شده و عاقبتش لاشه اى متعفّن ـ بد بو ـ خواهد بود و خود را ظرف فضولات قرار داده است، با این حال تكبّر و بزرگ منشى هم مى نماید. 25ـ قالَ(علیه السلام): إیّاكُمْ وَ الدَّیْن، فَإنَّهُ هَمٌّ بِاللَّیْلِ وَ ذُلٌّ بِالنَّهارِ.([5]) فرمود: از گرفتن نسیه و قرض، خود را برهانید، چون كه سبب غم و اندوه شبانه و ذلّت و خوارى در روز خواهد گشت. 26ـ قالَ(علیه السلام): إنَّ الْعالِمَ الْكاتِمَ عِلْمَهُ یُبْعَثُ أنْتَنَ أهْلِ الْقِیامَهِ، تَلْعَنُهُ كُلُّ دابَّه مِنْ دَوابِّ الاْرْضِ الصِّغارِ.([6]) فرمود: آن عالم و دانشمندى كه علم خود را ـ در بیان حقایق ـ براى دیگران كتمان كند، روز قیامت با بدترین بوها محشور مى شود و مورد نفرت و نفرین تمام موجودات قرار مى گیرد. 27ـ قالَ(علیه السلام): یا كُمَیْلُ، قُلِ الْحَقَّ عَلى كُلِّ حال، وَوادِدِ الْمُتَّقینَ، وَاهْجُرِ الفاسِقینَ، وَجانِبِ المُنافِقینَ، وَلاتُصاحِبِ الخائِنینَ.([7]) فرمود: در هر حالتى حقّ را بگو و مدافع آن باش، دوستى و معاشرت با پرهیزگاران را ادامه ده، و از فاسقین و معصیت كاران كناره گیرى كن، و از منافقان دورى و فرار كن، و با خیانتكاران همراهى و هم نشینى منما. 28ـ قالَ(علیه السلام): فى وَصیَّتِهِ لِلْحَسَنِ (علیه السلام): سَلْ عَنِ الرَّفیقِ قَبْلَ الطَّریقِ، وَعَنِ الْجارِ قَبْلَ الدّارِ.([8]) ضمن سفارشى به فرزندش امام حسن (علیه السلام) فرمود: پیش از آن كه بخواهى مسافرت بروى، رفیق مناسب راه را جویا باش، و پیش از آن كه منزلى را تهیّه كنى همسایگان را بررسى كن كه چگونه هستند. 29ـ قالَ(علیه السلام): اِعْجابُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ دَلیلٌ عَلى ضَعْفِ عَقْلِهِ.([9]) فرمود: فخر كردن انسان به خودش، نشانه كم عقلى او مى باشد. 30ـ قالَ(علیه السلام): أیُّهَا النّاسُ، إِیّاكُمْ وُحُبَّ الدُّنْیا، فَإِنَّها رَأْسُ كُلِّ خَطیئَه، وَبابُ كُلِّ بَلیَّه، وَداعى كُلِّ رَزِیَّه.([10]) فرمود: اى گروه مردم، نسبت به محبّت و علاقه به دنیا مواظب باشید، چون كه علاقه و محبّت به دنیا اساس هر خطا و انحرافى است، و دروازه هر بلا و گرفتارى است، و نزدیك كننده هر فتنه و آشوب; و نیز آورنده هر مصیبت و مشكلى است. 31ـ قالَ(علیه السلام): السُّكْرُ أرْبَعُ السُّكْراتِ: سُكْرُ الشَّرابِ، وَسُكْرُ الْمالِ، وَسُكْرُ النَّوْمِ، وَسُكْرُ الْمُلْكِ.([11]) فرمود: مستى در چهار چیز است: مستى از شراب (و خمر)، مستى مال و ثروت، مستى خواب، مستى ریاست و مقام. 32ـ قالَ(علیه السلام): أللِّسانُ سَبُعٌ إِنْ خُلِّیَ عَنْهُ عَقَرَ.([12]) فرمود: زبان، همچون درّنده اى است كه اگر آزاد باشد زخم و جراحت (سختى به جسم و ایمان) خواهد زد. 33ـ قالَ(علیه السلام): یَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ یَوْمِ الظّالِمِ عَلَى الْمَظْلُومِ.([13]) فرمود: روز داد خواهى مظلوم بر علیه ظالم سخت تر است از روزى كه ظالم ستم بر مظلوم مى كند. 34ـ قالَ(علیه السلام): فِى الْقُرْآنِ نَبَأُ ما قَبْلَكُمْ، وَخَبَرُ ما بَعْدَكُمْ، وَحُكْمُ ما بَیْنِكُمْ.([14]) فرمود: قرآن احوال گذشتگان، و أخبار آینده را در بردارد، و شرح وظایف شما را بیان كرده است. 35ـ قالَ(علیه السلام): نَزَلَ الْقُرْآنُ أثْلاثاً، ثُلْثٌ فینا وَفى عَدُوِّنا، وَثُلْثٌ سُنَنٌ وَ أمْثالٌ، وَثُلْثٌ فَرائِض وَأحْكامٌ.([15]) فرمود: نزول قرآن بر سه قسمت است: یك قسمت آن درباره اهل بیت عصمت و طهارت : و دشمنان و مخالفان ایشان; و قسمت دیگر آن، اخلاقیّات و ضرب المثلها; و قسمت سوّم در بیان واجبات و احكام إلهى مى باشد. 36ـ قالَ(علیه السلام): ألْمُؤْمِنُ نَفْسُهُ مِنْهُ فى تَعَب، وَالنّاسُ مِنْهُ فى راحَه.([16]) فرمود: مؤمن آن كسى است كه خود را به جهت رفاه مردم در زحمت بیندازد و دیگران از او در أمنیّت و آسایش باشند. 37ـ قالَ(علیه السلام): كَتَبَ اللّهُ الْجِهادَ عَلَى الرِّجالِ وَالنِّساءِ، فَجِهادُ الرَّجُلِ بَذْلُ مالِهِ وَنَفْسِهِ حَتّى یُقْتَلَ فى سَبیلِ اللّه، وَجِهادُ الْمَرْئَهِ أنْ تَصْبِرَ عَلى ماتَرى مِنْ أذى زَوْجِها وَغِیْرَتِهِ.([17]) فرمود: خداوند جهاد را بر مردان و زنان لازم دانسته است. پس جهاد مرد، آن است كه از مال و جانش بگذرد تا جائى كه در راه خدا كشته و شهید شود. و جهاد زن آن است كه در مقابل زحمات و صدمات شوهر و بر غیرت و جوانمردى او صبر نماید. 38ـ قالَ(علیه السلام): فى تَقَلُّبِ الاْحْوالِ عُلِمَ جَواهِرُ الرِّجالِ.([18]) فرمود: در تغییر و دگرگونى حالات و حوادث، فطرت و حقیقت اشخاص شناخته مى شود. 39ـ قالَ(علیه السلام): إنّ الْیَوْمَ عَمَلٌ وَلا حِسابَ، وَغَداً حِسابٌ وَ لا عَمَل.([19]) فرمود: امروزه - در دنیا - زحمت و فعالیّت، بدون حساب است و فرداى قیامت، حساب و بررسى اعمال و دریافت پاداش است. 40ـ قالَ(علیه السلام): إتَّقُوا مَعَاصِیَ اللّهِ فِى الْخَلَواتِ فَإنَّ الشّاهِدَ هُوَ الْحاكِم.([20]) فرمود: دورى و اجتناب كنید از معصیت هاى إلهى، حتّى در پنهانى، پس به درستى كه خداوند شاهد اعمال و نیّات است; و نیز او حاكم و قاضى خواهد بود.

منابع حدیث و روایت : [1] ـ أمالى صدوق : ص 97، بحارالأنوار: ج 90، ص 343، ح 1. [2] ـ أمالى طوسى : ج 1، ص 114 ح 29، بحارالأنوار: ج 1، ص 169، ح 20. [3] ـ وسائل الشّیعه: ج 25، ص 434، ح 32292. [4] ـ وافى: ج 4، ص 402، س 3. [5] ـ أعیان الشّیعه: ج 1، ص 350، بحارالأنوار: ج 41، ص 150، ضمن ح 40. [6] ـ أمالى طوسى: ج 1، ص 55، بحارالأنوار: ج 2، ص 48، ح 7. [7] ـ أمالى صدوق: ص 95، بحارالأنوار: ج 68، ص 181، ح 35. [8] ـ بحار الأنوار: ج 5، ص 317، ح 16، به نقل از ثواب الأعمال. [9] ـ أمالى طوسى : ج 1، ص 372، بحارالأنوار: ج 63، ص 152، ح 5. [10] ـ أمالى طوسى: ج 1، ص 372، بحارالأنوار: ج 63، ص 155، ح 5. [11] ـ عدّه الدّاعى: ص 85، ص 1، بحارالأنوار: ج 101، ص 73، ح 24. [12] ـ مستدرك الوسائل : ج 16، ص 291، ح 19920. [13] ـ بحارالأنوار: ج 69، ص 68، س 2، ضمن ح 28. [14] ـ محبّه البیضاء: ج 5، ص 144، تنبیه الخواطر: ص 195، س 16. [15] ـ مستدرك الوسائل: ج 3، ص 210، ح 3386. [16] ـ بحارالأنوار: ج 1، ص 96، ح 40. [17] ـ بحارالأنوار: ج 70، ص 13. [18] ـ نزهه الناظر و تنبیه الخاطر حلوانى: ص 70، ح 65. [19] ـ عدّه الدّاعى: ص 75، س 8، بحارالأنوار: ج 1، ص 205، ح 33. [20] ـ نزهه الناظر و تنبیه الخاطر حلوانى: ص 52، ح 26.[1] ـ نزهه الناظر و تنبیه الخاطر حلوانى: ص 46، ح 12. [2] ـ اختصاص شیخ مفید: ص 189، س 5. [3] - وسائل الشیعه: ج 16 ص 76 ح 5. [4] ـ وسائل الشّیعه: ج 1، ص 334، ح 880. [5] ـ وسائل الشّیعه: ج 18، ص 316، ح 23750. [6] ـ وسائل الشّیعه: ج 16، ص 270، ح 21539. [7] ـ تحف العقول: ص 120، بحارالأنوار: ج 77، ص 271، ح 1. [8] ـ بحارالأنوار: ج 76، ص 155، ح 36، و ص 229، ح 10. [9] ـ اصول كافى: ج 1، ص 27، بحارالأنوار: ج 1، ص 161، ح 15. [10] ـ تحف العقول: ص 152، بحارالأنوار: ج 78، ص 54، ح 97. [11] ـ خصال : ج 2، ص 170، بحارالأنوار: ج 73، ص 142، ح 18. [12] ـ شرح نهج البلاغه ابن عبده: ج 3، ص 165. [13] ـ شرح نهج البلاغه فیض الاسلام: ص 1193. [14] ـ شرح نهج البلاغه فیض الاسلام: ص 1235. [15] ـ اصول كافى، ج 2، ص 627، ح 2. [16] ـ بحارالأنوار: ج 75، ص 53، ح 10. [17] ـ وسائل الشّیعه: ج 15، ص 23، ح 19934. [18] ـ شرح نهج البلاغه فیض الإسلام: ص 1183. [19] ـ شرح نهج البلاغه ابن عبده: ج 1، ك 41. [20] ـ شرح نهج البلاغه ابن عبده: ج 3، ص 324.


ارسال شده در تاریخ : جمعه 28 تير 1392برچسب:, :: 13:17 :: توسط : خادم شما

احادیث امام علی (ع) امام علی (ع) : هشت کس اگر اهانت دیدند دیگری را ملامت نکنند : آنکه بی دعوت بر سفره ای حاضر شود .آنکه بر صاحب خانه حکم کند یا دستور دهد.کسیکه از دشمنان خیر خواهد .کسیکه از لئیمان کرم طلبد.آنکه بدون اجازه وارد سخن محرمانه مردم شود. توهین کننده به پادشاهان . شرکت کننده در مجلسی که اهلش نیست . و آنکه برای کسی سخن گوید که گوش نمی کند . کتاب نصایح امام علی (ع) : روزی امیر المومنین (ع) خدمت حضرت محمد (ص) شرفیاب شد پیغمبر پرسید : در چه حالی هستی ابوالحسن ؟ عرض کرد : در حالیکه هشت طلبکار دارم : خدا واجبات طلب می کند . شما سنت از من می خواهید . نویسندگان عمل راستگوئی . فرشته مرگ از من روح می خواهد . خانواده از من غذا می خواهد . شیطان از من گناه می خواهد . نفس از من لذت می خواهد . و دنیا تمایل و رغبت . کتاب نصایح امام علی (ع) : به علی (ع) گفته شد که آیا شما عقیده دارید شراب خواری بدتر از زنا و دزدی است فرمود : بله سپس استدلال کرد که شارب الخمر وقتی شراب می خورد و مست می شود زنا می کند به سرقت دست می زند و آدم می کشد و فریضه نماز را ترک می کند. گفتار فلسفی جوان جلد 2صفحه 488 امام علی (ع):در نامه خود به برخی از استاندارانش می فرمود:قلمهای خود را نازک بتراشید و سطرها را به هم نزدیک کنید و زیادی کلمات را حذف کنید و در آوردن معانی صرفه جویی کنید و از زیاده روی بپرهیزید که اموال مسلمین تاب و تحمل زیاده روی را ندارد . الحیاة جلد 2 صفحه 197 امام علی (ع):همانا دین خدا به وسیله اشخاص و مردان سرشناس شناخته نمی شود بلکه به نشانه ها و آیات الهی شناخته می گردد بنابراین دستورات و نشانه های حق را بشناس تا در شناخت صاحبان حق گمراه نشوی. گفتار دلنشین صفحه 68 امام علی (ع):چه خوب است که تمام صحبتها و سخنان شما ذکر خدا و قرائت قرآن باشد که چون از پیامبر پرسیدند:در نزد خدا کدام عمل برتر است؟ فرمودند: قرائت قرآن و اینکه در حالی بمیری که زبانت به ذکر خدا مشغول باشد. الحیاه جلد 2 صفحه 113 امام علی (ع):عبور امام (ع)به مردی افتاد که سخنان بیهوده بسیار می گفت.امام (ع)در کنار مرد ایستاد و فرمود :ای مرد تو با این گفتار زیادت توسط فرشتگان محافظ اعمال نامه ای را برای پروردگار املاء می کنی پس سخنی بگو که سودت برساند نه که زیانت دهد. آثار الصادقین جلد 9 صفحه 25 امام علی (ع):سعی و کوشش نما که خداوند تو را در حال نافرمانی اش و ارتکاب گناه نبیند و بکوش که خداوند تو را در حال انجام طاعت خود مشاهده کند که اگر این گونه نباشی از زیانکاران خواهی بود. وسائل الشیعه جلد 15 صفحه 79 امام علی (ع) :همانا خدای تعالی خطاب به فرزند آدم می فرماید :ای پسر آدم هرگاه چشمان تو با تو در دیدن حرام منازعه کند برای رفع آن دو پلک قرار دادم که آنها را در هنگام مشاهده حرام در هم کنی و حرام را مشاهده نکنی و اگر زبانت با تو در مورد صحبت از محرمات منازعه کرد دو لب برایت قرار دادم آنها را روی هم ببند و سخن حرام مگو. وسائل الشیعه جلد 15صفحه 90 امام علی (ع):نتیجه دوستی با اشرار جذب بدی و شر است مانند باد که از گذر گاه متعفن می گذرد با خود بوی تعفن می آورد و نتیجه دوستی با نیکان جذب خیر و نیکی است همچون باد که از محل خوشبو و عطر داری که می گذرد با خود بوی خوش می آورد. مستدرک الوسائل جلد 2 صفحه 64 امام علی (ع):خدا را فرشته ای است که هر روز بانگ می زند بزایید برای مردن و فراهم آورید برای نابود شدن و بسازید برای ویران گشتن.نهج البلاغه حکمت 132 امام علی (ع):ای مردم در کسب اعمال نیکو و خیر بکوشید و از فرا رسیدن مرگ ناگهانی بترسید زیرا آنچه از مال و روزی که از دستتان رفته امید بازگشت آن وجود دارد اما عمر گذشته را نمی توان باز گرداند. نهج البلاغه خطبه 114 مولا علی (ع):هر چیزی که انسان را از یاد خدا غافل کند (در شهوات فرو برد)آن در حکم قمار است. وسائل الشیعه جلد 12 صفحه 235 امام علی (ع) :به فرزندش امام حسین (ع)فرمود : پسر جانم هرسختی و بد حالی که دنبالش بهشت باشد بدحالی نیست و هیچ خوشی و لذتی که پایانش جهنم باشد خوشی نیست بدان پسرم هر نعمتی و لذتی در دنیا در مقابل بهشت جهنم است و تمام بلاها و سختی های دنیا در مقابل جهنم عافیت است . تحف العقول صفحه 215 امام علی (ع) :خداوند چهار چیز را در چهار چیز مخفی نموده :1.رضای خود را در طاعت ها پس هیچ عبادتی را کم نشمارید شاید همان مورد رضای خدا باشد 2.غضبش را در گناهان پس هیچ گناهی را کوچک نشمارید شاید همان مورد غضب او باشد 3.استجابت خود را در دعاها پس هیچ دعایی را اندک مپندارید شاید همان مستجاب باشد 4.ولی و دوست خود را در میان بندگانش پس به هیچ بنده ای بی اعتنایی نکنید شاید هم او ولی خدا باشد و شما نشناسیدش . تحف العقول صفحه 182 امام علی (ع) :خداوند به حضرت موسی وحی فرمود :ای موسی سفارش مرا در مورد چهار چیز بخاطر بسپار :1.تانفهمیدی که گناهانت را آمرزیده ام به گناه دیگری مپرداز 2.تا ندانی گنج های خزائنم تمام شده غم روزی مخور 3.تانبینی ملک و پادشاهی من از دست رفته به دیگری امید مبند 4.تا مرده شیطان را نبینی از مکرش ایمن مباش. نصایح صفحه 183 امام علی (ع) :کسی که شش خصلت داشته باشد همه درهای بهشت بر رویش گشوده است و تمام درهای جهنم بر رویش بسته است :1.خدا را بشناسد و اطاعتش نماید 2.شیطان را بشناسد و مخالفتش کند . 3. راه حق و اهلش را بشناسد و دنبالش برود 4.باطل و اهل آن را بشناسد و ترکشان گوید .5.دنیای حرام را بشناسد و رهایش سازد 6.آخرت را بشناسد و طلبش کند . نصایح صفحه 248 امام علی (ع) :ریاکار چهار نشانه دارد 1-هنگامی که تنهاست در عبادت خدا و ذکرش خیر تنبل و کسل است 2-در میان مردم و جمع در عبادت خدا و اعمال خیر کوشاست 3-چون از او تعریف کنند بیشتر کار می کند 4-هرگاه از عمل او تمجید و تعریفی نکنند کار خیر را ترک کند. نصایح صفحه 187 امام علی (ع) :راستی اهل خیر و شر را نمیتوان تشخیص داد مگر به مردم اگر می خواهی اهل خیر را بشناسی کار خیری را شروع کن کسانی که آن کار را تایید می کنند و دنباله روی از آن میکنند اهل خیرند و اگر می خواهی شر و اهلش را بفهمی کار بدی را شروع کن همان کسانی که از آن پیروی می کنند اهل شرند . تحف العقول صفحه 215 امام علی (ع) :مردی به امام (ع) عرض کرد سفارشی به من نمایید فرمود : سفارش من به تو این است که کار خیر و نیک خود را هر قدر زیاد هم باشد هرگز بسیار مشمار و گناه خود را هر قدر هم کم باشد اندک مشمار . تحف العقول صفحه 202 امام علی (ع) :همه خوبی ها در سه عمل جمع شده 1-نگاه کردن 2-سکوت نمودن 3-صحبت کردن اما هر دیدنی که در آن عبرت و پند آموزی نباشد بیجا و مهمل است و هر سکوتی که در آن اندیشیدن نباشد بیهوده است و هر سخن گفتنی که در آن ذکر و یادی از خدا نباشد بیهوده است . تحف العقول صفحه 210 امام علی (ع) :در سفارش خود به فرزندش امام حسین (ع) فرمودند :پسر جانم عافیت ده جزء است نه جزء آن در خاموشی است جز به ذکر خدا و یکی هم در ترک هم نشینی نابخردان . تحف العقول صفحه 145 امام علی (ع) :از امیر المومنین (ع) سوال شد :دانشمند تر از همه مردم کیست :فرمود کسی که سخن خیر و حکمت را از هر شخصی که شنید قبول کند و آن را به معلومات و دانش خویش بیفزاید . خصال الصدوق صفحه 6 امام علی (ع) :هرکس که قرائت قرآن را وسیله اخاذی و گرفتن پول از مردم قرار دهد روز قیامت به محشر می آید در حالی که گوشت صورتش ریخته و تنها استخوانهایش باقی مانده و به این شکل آبرویش در نزد مردم می رود . آثار الصادقین جلد (17) صفحه 321 امام علی (ع) : تا وقتی که گرسنه نشدی اقدام به خوردن غذا مکن و وقتی به خوردن اقدام کردی قبل از آنکه کامل سیر شوی دست از غذا خوردن بردار.غذا را با آرامش و خوب بجو تا هضم آن آسان شود و پیش از خوابیدن و به رختخواب رفتن به توالت برو و خود را تخلیه کن چون این سفارشات را به کار بندی از از پزشک بی نیاز شوی. آثارالصادقین جلد 2 صفحه 387 امام علی (ع) :از پرخوری پرهیز کنید زیرا هرکه پرخوری کند دردهای درونی اش بسیار گردد و خواب های فاسد و پریشان بیند و نیز موجب سنگدلی شخص و سبب کسالت و تنبلی در خواندن نماز میشود . آثارالصادقین جلد 9 صفحه 970 امام علی (ع) :آن کس که با بدان و شروران رفاقت کند همچون مسافر دریاست که اگر از غرق شدن سالم بماند از ترس و بیم سالم نمی ماند. آثارالصادقین جلد 10 صفحه 366 امام علی (ع) :در میان گناهان چیزی سخت تر از پیروی شهوات نفسانی و لذت نامشروع جنسی نیست پس فرمان نفس را در این موارد نبرید تا شما را از یاد خدای تعالی باز ندارد . آثار الصادقین جلد 10 صفحه 114 امام علی (ع) : انسان عاقل بوسیله پندیات و اخلاقیات الهی اصلاح میشود و این حیوانات هستند که جز از راه کتک و ضرب و شتم مطیع و فرمانبر نمی شوند. اخلاق فلسفی جلد 1 صفحه 131 امام علی (ع) :چون دیدی که خداوند پیاپی بر تو بلا فرستاد سپاس و شکر او را به جای آور و چون ملاحظه کردی که خداوند در پی گناهانت پی در پی به تو نعمت داد از مکر او با خودت بترس . آثار الصادقین جلد 13 صفحه 210 امام علی (ع) :راستی بزرگترین افسوس در روز قیامت حسرت و افسوس مردی است که در نافرمانی خداوند مالی بدست آورد و آنرا برای وارثین خود قرار دهد و شخص وارث آن مال را در راه فرمان خدای سبحان انفاق کند و به بهشت رود و مرد نخستین که صاحب مال بود به سبب همان مال به دوزخ رود. آثارالصادقین جلد 2 صفحه 148 امام علی (ع) : هرکه دوست دارد بدون ثروت غنی شود و بر سلطه و قدرت عزت یابد و بدون فامیل و خویشاوند فزونی یابد باید از ذلت معصیت خدا به سوی عزت طاعت او خارج شود . که اگر این طور شد همه آن مطالب را خواهد یافت. آثارالصادقین جلد 13 صفحه 251 امام علی (ع) : آن کس که گفتار حکیمانه مومنان دانا را نشوند و از دانش علمای ربانی بهره نگیرد رفته رفته عقلش می میرد. گفتار فلسفی جلد 1 صفحه 187 امام علی (ع) : در خاتمه تورات پنج جمله است که دوست دارم هر روز بامداد آن را مطالعه کنم : 1. عالم بی عمل با شیطان برابر است 2. سلطان بی عدالت با فرعون برابر است 3. فقیر طمعکاری که در برابر توانگران خضوع کند با سگ همانند است 4.ثروتی که از آن در امور خیر سودی نبرند با سنگ و آجر یکسان است . 5 . زنی که بدون ضرورت و نیاز از خانه بیرون رود با کنیز برابر است . نصایح صفحه 223 امام علی (ع) : به کودکان خود نماز را بیاموزید و چون به هشت سال رسند آنها را مسئول آن بدانید و از آن باز خواستشان کنید . تحف العقول صفحه 110 امام علی (ع) :از جمله حقوق استاد بر شاگر این است که چون بر او وارد شدی و گروهی نزد او بودند به همه سلام کن و او را به تحیت مخصوص گردان 2. در محضرش صحبت مکن و با دست اشاره نکن و مگو فلانی و فلانی بر خلاف نظر او چنین گفته اند 3 . از طولانی شدن مجلسش دلتنگ مشو زیرا مثل عالم مثل درخت خرماست باید در انتظار آن باشی که چیزی از آن بر تو فرو ریزد . اصول کافی جلد 1 صفحه 46 امام علی (ع) : هر سخن و گفتاری که در آن ذکری از خدا نباشد لغو و باطل است و هرسکوتی که در آن فکر و اندیشه نباشد لهو و بیهوده است و هرنگاهی که در آن عبرت گیری و پند نباشد بازی و بیهوده است . آثار الصادقین جلد 6 صفحه 291 امام علی (ع) :خداوند شش طایفه را به خاطر شش صفت ناپسند عذاب سختی میکند : 1 . علماء را به خاطر حسادت 2. مالکان ثروت و سرمایه را به خاطر خودپسندی و تکبر 3. سلاطین و روسا را به خاطر ستم گری به مردم 4.اعراب را به خاطر تعصب و نژاد پرستی 5. کاسبان و تجار را به خاطر خیانت 6. وروستاییان را به خاطر نادانی و جهالت در یادگیری احکام و دستورات دین . تحف العقول صفحه 200 امام علی (ع) :آنچنان با مردم آمیزش و رفت و آمد کنید که اگر مردید برایتان بگریند و اگر ماندید شوق دیدار شما را داشته باشند . نهج البلاغه امام علی (ع) : هیچ روزی بر فرزند آدم نمی گذرد مگر اینکه به او میگوید من روز تازه ای هستم و درباره تو گواهی میدهم در من کار نیک کن و عمل خیر بجا آورد تا در روز قیامت به نفع ات گواهی دهم زیرا بعد از این هرگز مرا نخواهی دید. تفسیر نمونه جلد 22 صفحه 41 امام علی (ع) :هرکه زیاد به کاری دست بزند به آن معروف می شود کسی که شوخی اش زیاد گشت سبک میگردد و هرکه خنده اش فراوان شد هیبت و وقارش از بین میرود . روضه کافی جلد 1 صفحه 30 امام علی (ع) : در نامه خود به امام حسن (ع) فرمودند : بپرهیز از غیرت کردن بی مورد و سخت گیری بیش از حد در مورد زنان زیرا این کار زنان سالم را سوی گناه و خطا کاری سوق میدهد. نهج البلاغه نامه 34 امام علی (ع) :هر یک از شما وقتی وارد خانه ای شد به اهل آن سلام نماید و اگر کسی در خانه نبود باز هم سلام کند زیرا خداوند که حاضر است و سوره قل هوالله را بخواند که فقر را از خانه بیرون ببرد . تحف العقول صفحه 110 امام علی (ع) :خدا رحمت کند بنده ای را که به دنبال علوم و معارف الهی می رود و پندیات و مواعظ الهی را بشنود و حفظ نموده و عمل نماید و مراقب احکام دینی و وظایف شرعی خود باشد و چون به کار خیری دعوت شد اجابت نماید و چون به گناه و معصیت خدا رسید اجتناب نماید. طرائف الحکم جلد 1 صفحه 317 امام علی (ع) :از کسانی مباش که عیب ظاهری و واضح خود را نمی بیند ولی کوچکترین عیب دیگری برایش بزرگ است و نیز از کسانی مباش که گناه بسیار خویش را ناچیز می شمارد و اندک گناه دیگری در چشمان او بسیار است. طرائف الحکم جلد 1 صفحه 353 امام علی (ع) :هرکس نهال دوستی غذاهای گوناگون را در نفس اش بنشاند میوه آن بیماریهای گوناگون است که از آن درو کند. غررالحکم صفحه 794 امام علی (ع) :کسی که به واسطه پیروی کور کورانه از مردم و همرنگ شدن با جماعت امری را انجام دهد که نافرمانی و معصیت خداست اصلا دین ندارد و مشرک است. طرائف الحکم جلد 1 صفحه 353 امام علی (ع) :کسی که در انفاق نمودن و احسان به مردم یقین به جبران و عوض پروردگار دارد احساس و بخشش اش در راه خدا بیشتر خواهد شد چنانچه خدای متعال در سوره سباء آیه 38 فرمود : و خدا در وعده خود برای جبران احسان شما تخلف نمی ورزد. طرائف الحکم جلد1 صفحه 356 امام علی (ع) :خودخواهی و تکبر به هنگام ریاست و حکمرانی خواری و ذلت به هنگام بر کنار شدن از آن پست را در بر دارد. غررالحکم صفحه 64 امام علی (ع) : 1 .خودخواهی اساس نابودی است 2. فروتنی و تواضع نردبان بزرگواری است 3. نگاه بد دیده بان فتنه ها و سختی هاست 4. اسرافکاری هم نشین فقر است 5. وفاداری قلعه سروری میان مردم است و اطاعت از دستورات خدا سبب آبرومندی و عزت میان مردم است. غررالحکم صفحه 66 امام علی (ع) :ستایش بی اندازه از شخص تکبر را در او پدید می آورد و پستی را در شخص ستایش کننده به بار آورد و نکوهش بی اندازه درباره خطای شخص کینه و دشمنی را بین دو طرف بیشتر می کند. غررالحکم صفحه 83 امام علی (ع) :هرکس که رفیق اهل معرفت و برادر دینی خود را از دست دهد مانند این است که شریفترین اعضای بدنش را از دست داده است. غررالحکم صفحه 795 امام علی (ع) :کسی که گناه و امر قبیحی را که دیگری انجام داد نیکو شمارد مانند این است که آن کار زشت را انجام داده و در آن شرکت داشته است. طرائف الحکم جلد 1 صفحه 341 امام علی (ع) :به خدا سوگند اگر همانند شتران بچه مرده بنالید و همچون کبوتران جفت از دست داده بانگ بر آورید و همچون راهبان تارک دنیا زاری کنید و در راه خدا از اموال و فرزندان خویش ببرید تا گناهی که در نامه اعمالتان ثبت گشته و فرشتگان آن را ثبت نموده اند بخشوده شود در مقابل عذابی که بابت آن گناه بر شما از آن ترسناکم اندک و کم است. نهج البلاغه خطبه 52 امام علی (ع) :گناهکار خندانی که به گناه خود اعتراف دارد و شرمنده خداست از شخص عبادت کننده گریانی که به عمل خود بر پروردگار مغرور گشته بهتر است. طرائف الحکم جلد 1 صفحه 364 امام علی (ع) :تباهی و فساد اخلاق انسان به سبب هم نشینی با مردم گمراه و بی دین است و اصلاح اخلاق انسان در معاشرت و دوستی با نیکان و صالحان می باشد. طرائف الحکم جلد 1 صفحه 342 امام علی (ع) :روز بازپرسی و انتقامگیری شخص مظلوم از ظالم در محکمه عدل الهی بسیار سخت تر است از روز ستم شخص ظالم بر مظلوم. طرائف الحکم جلد 1 صفحه 341 امام علی (ع) :برترین پاسخ به ابله خاموشی و سکوت است و سخت ترین سرزنش و نکوهش خردمند و عاقل کنایه زدن به اوست. غررالحکم صفحه 71 امام علی (ع) :دورترین حالتی که بنده از خدا دارد این است که تمام همت و توجهش به پر کردن شکمش و استفاده از شهوت جنسی اش باشد. خصال الصدوق صفحه 10 امام علی (ع) :سرگرم شدن به چیزهای فانی و بیهوده که ارزش آخرتی ندارد عمر گرانبها را تباه می سازد و تفکر و اندیشه در غیر حکمت و پندیات الهی پیروی از هوی و هوس است. غررالحکم صفحه 77 امام علی (ع) :محبت و دوستی ما اهل بیت (ع) در سه جا برای شیعیانمان سودمند خواهد بود :1. هنگام نزول ملک الموت 2. هنگام وارد شدن دو ملک سوال و جواب نکیر و منکر در شب اول قبر 3. هنگام ایستادن در مقابل پروردگار برای حساب اعمال . بحارالانوار جلد 7 امام علی (ع) :دور اندیشی و تفکر در مورد جوانب کار قبل از انجام آن تو را از پشیمانی و ندامت پس از انجام کار ایمن می کند. 338 بحارالانوار جلد 71 صفحه امام علی (ع) :هرکه بدی را واگذارد درهای نیکی بر رویش باز می شود و هرکه شوخی اش زیاد گشت شخصیت و هیبت و وقارش نابود شود. غررالحکم صفحه 821 امام علی (ع) :صحبت کردن غیر ضروری با زنان نامحرم انسان سالم را گرفتار بلاها و مصیبت ها می سازد و قلب انسان را به انحراف و مریضی می کشاند.تفسیر نور الثقلین جلد 5 صفحه 532 امام علی (ع) :هرکس عاشق چیزی شود محبت آن چیز چشم و گوش او را از حقیقت کور و کر می سازد پس شخص عاشق نگاه میکند با چشمی که سالم نیست و گوش میکند با گوشی که شنوائی درستی ندارد و شهوات پرده عقل او را پاره کرده. نهج البلاغه خطبه 198 امام علی (ع) : همانا انسان تا وقتی که در نماز است جسم او و لباسش و فرش زیر پایش و در و دیوار اطرافش و هرچه در اطراف او می باشد تسبیح خدا میگوید پس چه زشت است که انسان در نماز متوجه خدای عزوجل نشود و از فرش زیر پایش پست تر گردد. میزان الحکمه جلد 5 صفحه 377 امام علی (ع) :هر دوستی که بنا و سبب آغازش غیر خدائی باشد ضلالت و گمراهی است و دوام آن محال و غیر ممکن است.میزان الحکمه جلد 1 صفحه 47 امام علی (ع) :از آقا امیرالمومنین (ع) سوال شد کدام دوست و هم نشین از همه بدتر است ؟ فرمود آنکس که نافرمانی خدا در نظرشما خوب و زیبا جلوه می دهد. بحارالانوار جلد 74 صفحه 190 امام علی (ع) :هرگاه خدای سبحان مصلحت بنده ای را بخواهد به او الهام میفرماید که کم صحبت کند و کم بخورد و کم بخوابد. مستدرک الوسائل جلد 3 صفحه 61 امام علی (ع) :شخض بخیل صندوق دار و خزانه دار ورثه خویش است. میزان الحکمه جلد 1 صفحه 375 امام علی (ع) :نگاه کردن به شخص بخیل و خسیس قلب را سخت و انسان را سنگدل میکند و خوردن غذای او انسان را مریض می سازد. بحارالانوار جلد 78 صفحه 53 امام علی (ع) :هرکس به شخص پاک و بیگناهی نسبت دروغ گناهی میدهد و به او تهمتی ناروا زند این کارش از آسمان ها و زمین سنگین تر است. بحارالانوار جلد 77 صفحه 31 امام علی (ع): بها و ارزش جان تو ای انسان بهشت است پس مراقب باش به واسطه اعمال و کردارت خودت را به چیزی جز بهشت نفروشی. بحارالانوار جلد 78 صفحه 73 امام علی (ع) :کمترین چیزی که بر انسان لازم است در مقابل خداوند بزرگ آن است که کمک نگیری و یاری نجویی از اعضای بدنت که نعمتهای الهی بر تو اند در راه گناه و ارتکاب معاصی و نافرمانی او.طرائف الحکم جلد 1 صفحه 215 امام علی (ع) :چهار چیز اگر به کسی داده شود خیر دنیا و آخرت به او عطا شده است 1. راستی در گفتار 2. اداء امانت 3. مواظبت در غذا خوردن که حرام و شبه ناک نخورد 4. اخلاق خوش میزان الحکم جلد 3 صفحه 206 امام علی (ع) : روز خود را به گفته های چنین و چنان و یا اینکه چها و چها کردیم به سر نبرید زیرا با شما نگهبانانی هستند که سخنانتان را می نویسند و خدای عزوجل را در هر مکانی یاد کنید و زیاد بر پیغمبر (ص) و آلش صلوات بفرستید که خدای متعال دعای شما را به واسطه درود بر محمد و آلش محمد (ص) می پذیرد. تحف العقول صفحه 97 امام علی (ع) : به سبب اعمال زشتی که انجام می دهید ما را از شفاعت خود در قیامت درمانده نکنید همانا چه زشت است که مومن به بهشت رود و پرده دریده و بی آبرو باشد. تحف العقول صفحه 98 امام علی (ع) : به کودکان خود نماز را بیاموزید و چون به هشت سال برسند آنها را مسئول آن بدانید. منبع : تحف العقول صفحه 110 امام علی (ع) : هرکه میخواهد بداند نزد خدا چه مقامی دارد پس بنگرد در نزد گناهان چگونه است . تحف العقول صفحه 108 امام علی (ع) : انواع بلا را با دعا برطرف کنید سوگند به آنکه دانه را شکافت و جاندار را جان داد بلاء شتابان تر است به مومن از سیلی که از سرازیری تپه پایین رود و در دعا هایتان عافیت از بلاء ها و سختی ها را بخوانید. تحف العقول صفحه 106 امام علی (ع) : هرکس بداند که کلام او جزء کردارش ثبت میشود کمتر سخن می گوید در آنچیزی که سودش دهد و هرکه زبانش را حفظ کند مردم ازاو آسوده خیالند و او به حاجتش برسد. تحف العقول صفحه 91 امام علی (ع) : هرکه چیزی را زیاد اظهار کند به آن معروف میشود و هرکه زیاد شوخی کند سبک گردد و هرکه زیاد بخنندد هیبت و وقارش از بین می رود. تحف العقول صفحه 91 امام علی (ع) : هرکه پرده آبروی دیگری را پاره کند عیوب خانه خود را پرده دریده . تحف العقول صفحه 89 امام علی (ع) : هرکس از خود بدگویی و انتقاد کند خودش را اصلاح کرده و هرکه خود ستایی کند و خودش را پاک شمرد خودش را نابود نموده است. غررالحکم صفحه 399 امام علی (ع) : هیچکس مزه ایمان را نمی چشد تا این که دروغ را ترک کند چه کوچک باشد چه بزرگ و چه شوخی باشد یا جدی . اصول کافی جلد 2 صفحه 34 امام علی (ع) : در ضمن وصایای خود به امام حسین (ع) فرموده باشند : خوشبخت و رستگار کسی است که علمش و عملش دوستی و دشمنی اش گرفتن و رها کردنش سخت گفتن و سکوتش رفتار و گفتارش تنها بر اساس رضای الهی استوار باشد و بر خلاف امر پروردگار قدمی بر ندارد. تحف العقول صفحه 91 امام علی (ع) : کاش میدانستم کسی که از علم الهی بی نصیب مانده چه چیز بدست آورده و آنکس که از علم الهی بهره مند شده چه چیزی به دست نیاورده است. الحدیث جلد2 صفحه 1 امام علی (ع) : علم و دانش بیش از مقداری است که قابل احاطه باشد و یک فرد نمی تواند بر همه آنها واقف گردد پس سعی کنید از هر علمی بهتر و شایسته اش را فرا گیرید. الحدیث جلد2صفحه 15 امام علی (ع) : مرد با ایمانی را مخاطب ساخت و فرمود علم و ادب الهی ارزش وجود تو است پس در یادگیری آن کوشش نما چه هر مقداری که دانش و علم دینی تو افزوده شود بها و ارزش تو افزایش می یابد. مشکوة الانوار صفحه 135 امام علی (ع) : هواهای نفسانی و شهوانی مانند دشمن ترین دشمنان توست که قصد دارد خون تو را بریزد پس سعی کن که بر آن غالب و پیروز گردی و گرنه هلاکت خواهد کرد. غررالحکم صفحه 797 امام علی (ع) : هزار دوست و هم نشین بسیار نیست ولی یک دشمن برای آدمی البته بسیار است. بحارالانوار جلد 14 صفحه 264 امام علی (ع) : دنیا برای تو دو روز است یک روز به نفع تو و طبق تمایلات توست و یک روز به ضرر تو و بر خلاف خواهشهای تو است روزی که به نفع تو است و نعم الهی را در اختیار داری تکبر و سرکشی نکن و روزی که به ضرر تو است و گرفتار ناملایماتی صابر و بردبار باش . نهج البلاغه حکمت 390 امام علی (ع) : کسی که در مقابل شیفتگان دنیا اظهار ذلت کند و برای دلباختگان مال و مقام تن به ذلت و خواری دهد با این عمل جامه تقوی و عزت را از خود در آورده است. الحدیث جلد 2 صفحه 36 امام علی (ع) : از رفاقت با کسانی که رفتارشان خطا و اعمالشان ناپسند است بر حذر باشید چه آنکه آدمی به رویه و روش رفیق اش خو می گیرد و به افکار و اعمال وی معتاد میشود. نهج البلاغه نامه 69 امام علی (ع) :کسی که روزی برای فضیلتی که در تو نیست به دروغ مدحت گوید یقین بدان روز دیگر برای صفت بدی که در تو نیست مذمتت میکند.مستدرک الوسائل جلد 2 صفحه 65 امام علی (ع) : به پیروان خود توصیه می فرمود : جان خود را با مطالب حکیمانه نو و دلنشین خرم و شاداب سازید چه آنکه روح نیز مانند بدن وامانده و خسته میشود و پندیات الهی نیرو و نشاطش میبخشد. اصول کافی جلد 1 صفحه 48 امام علی (ع) : آداب و رسوم زمان خود تان را با زور و فشار به فرزندان خویش تحمیل نکنید زیرا آنان برای زمانی غیر از زمان شما آفریده شده اند. الحدیث جلد 2 صفحه 107 امام علی (ع) : آدمی به گفتارش سنجیده میشود و به رفتارش ارزیابی می گردد چیزی بگو که کفه سخنت سنگین شود و کاری کن که قیمت رفتارت بالا رود. الحدیث جلد 2 صفحه 126 امام علی (ع): واعظ و سخنرانی که تو را به مطالب باطل سرگرم میکند و با سخنان هزل و بیهوده تو را گول بزند حقایق را از تو پنهان داشته و به تو خیانت نموده است. نهج البلاغه حکمت 275 امام علی (ع) : نصیحت گفتن به فردی در حضور مردم کوبیدن شخصیت آن فرد است. الحدیث جلد 2 صفحه 130 امام علی (ع) : سخنان علما و سخنرانان اگر درست و مطابق با واقعیت باشد داروی شفابخش است و اگر خطا و غیر واقعی باشد بیماری است. غررالحکم صفحه 58 امام علی (ع) : هیچ کس در ضمیر باطن خود رازی را پنهان نمیکند مگر آنکه از حرف های بیخودی او و رنگ چهره اش آن موضوع آشکار میشود. الحدیث جلد 7 صفحه233 امام علی (ع) : حقیقت سعادت عبارت از این است که عمل آدمی به سعادت ختم شود و عاقبت به خیر از دنیا رخت بندد و حقیقت شقاوت در این است که عمل آدمی به شقاوت خاتمه یابد . معانی الاخبار صفحه 345 امام علی (ع) :فرصت مانند ابر از افق زندگی میگذرد پس مواقعی که فرصتهای خیری برایتان پیش می آید غنیمت بشمارید و از آنها استفاده کنید غررالحکم صفحه 340 امام علی (ع) : به کمیل بن زیاد فرموده اند : ای کمیل هیچ حرکت و فعالیتی نیست مگر آنکه تو در انجام آن به علم و معرفت و فهم دینی نیاز داری پس در کسب علم الهی بکوش . تحف العقول صفحه 171 امام علی (ع) : هر خانه ای که در آن قرآن تلاوت شود و اهل آن خانه به ذکر و یاد خدای عزوجل مشغول باشند برکت و نعمت در آن خانه زیاد شود و ملائکه در آنجا حاضر شوند و شیاطین از آنجا دور شوند و چنین خانه ای برای اهل آسمان ها نور افشانی می کند همچنانکه ستارگان برای اهل زمین روشنایی و درخشش دارند ولی خانه ای که در آن تلاوت قران نشود و به یاد و ذکر خداوند عزوجل هم مشغول نباشد برکت آن خانه کم میشود و ملائکه از آنجا خارج می گردند و شیاطین در آن خانه حاضر میشوند. کافی جلد 4 صفحه 413 امام علی (ع) : پشت مرا دو مرد شکستند : 1.مرد عالم زبان باز 2.مرد جاهلی که میخواهد زاهد باشد . اولی با زبانش فسق خود را می پوشاند و دومی با زهد خود نادانی اش را . پس از عالم فاسق و مقدس جاهل هر دو پرهیز کنید که مایه فریب هر فریب خوارند. الحیاه جلد 2 صفحه 290 امام علی (ع) : اشکها خشک نمی شوند مگر بر اثر قساوت قلبها و قلب ها سخت و قسی نمی گردد مگر به سبب زیادی گناهان. تحف العقول صفحه 147 امام علی (ع) : اینکه انسان چیزی را که حاجت اوست از دست بدهد بهتر از آن است که آن را از شخصی نا اهل و نامرد طلب نماید. نهج البلاغه حکمت 66 امام علی (ع) : شما را به پنج چیز سفارش می کنم که اگر به خاطر آنها رنج سفر را تحمل کنید سزاوار است : 1. کسی از شما جز به پروردگارش امید وار نباشد 2. و جز از گناه خود نترسد 3. اگر از یکی سوال کردند و نمی داند شرم نکند و بگوید نمی دانم 4. و کسی در آموختن و یاد گرفتن مسئله ای که نمی داند خجالت نکشد.5.بر شما باد به صبر و شکیبایی در مقابل سختیها و مشکلات که مثل شکیبایی به ایمان چون سر است بر تن یعنی ایمان بدون صبر چون بدن بی سر ارزشی ندارد. نهج البلاغه حکمت 82 امام علی (ع) : حکمت را هر کجا که باشد فراگیر گاهی حکمت در سینه منافق است و بی تابی میکند تا بیرون آمده و در سینه مومن آرام گیرد و نیز فرمود حکمت گمشده مومن است آن را فرا گیرید هر چند از منافقان و گمراهان باشد. نهج البلاغه حکمت 79 و 80 امام علی (ع) : اگر دین خودت را تابع دنیایت کردی دین و دنیایت را تباه کردی و در آخرت از زیانکاران خواهی بود و اگر دنیای خود را تابع دین ات کردی هم دین و هم دنیا را به چنگ آورده ای و در روز قیامت از جمله رستگارانی. آثار الصادقین جلد 6 صفحه 226 امام علی (ع) : به مردی فرمود : اگر از آفریدگار خود فرمانبری نمی کنی و دستوراتش را انجام نمی دهی پس روزی او را مخور و اگر دوست دشمن او هستی از مملکت او بیرون رو و اگر به تقدیرهای او راضی نیستی پرودگاری جز او برای خودت طلب کن. آثار الصادقین جلد 6 امام علی (ع) : خدای سبحان روزی فقراء را در مالهای توانگران قرار داده پس فقیری گرسنه نمی ماند جز آنکه توانگری از حق او خود را به نوایی رسانده پس پروردگار متعال ثروتمندان را در آخرت برای این عمل باز خواست کند. نهج البلاغه صفحه 420 امام علی (ع) : آید زمانی که سه چیز در میان مردم گم و نابود میشود : 1.درهمی از مال حلال بدست نمی آید و حلال خوری از بین رود. 2. زبان راستگویی در میان مردم از بین رود و جزء دروغ نگویند.3.دوستی که بتوان به او اعتماد کرد و موجب آرامش و آسایش آدمی باشد یافت نشود. آثار الصادقین جلد 21 صفحه 344 امام علی (ع) : گوش خود را به شنیدن سخنان خوب عادت بده و به آن سخن گوش دار که در شایستگی و اصلاح نفس ات تو را کمک میکند و گوش خود را از شنیدن سخنان زشت و نادرست باز نگه دار که سخن نادرست آئینه دل را به زنگار گیرد. و سبب نکوهش گردد. آثار الصادقین جلد 15 صفحه 209 امام علی (ع) : شخص مسلمان هیچ هدیه ای را به برادر مسلمان خود تقدیم نکرده که از سخن حکیمانه ای که به هدایت او بیفزاید و یا او را از فلاکت و هلاکت باز دارد بهتر و با ارزش تر باشد. کلام نور جلد 3 صفحه 112 امام علی (ع) : خدای متعال چیزی را نیکو تر از سخن و گفتار و چیزی را زشت تر از آن نیافریده به وسیله سخن روها سفید گردد و به همان وسیله روها سیاه شود بدان که سخن دربند و اسارت توست تا وقتی که لب به آن نگشوده ای و چون لب به آن گشودی تو در بند و اسارت او قرار میگیری پس همان گونه که بر طلا و نقره ات مهر می زنی بر دهانت هم مهر بزن و جز نیکو با آن مگو به راستی که زبان چون سگ درنده ای است که اگر رهایش کنی تو را می درد. چهل حدیث رسولی جلد 1 صفحه 417 امام علی (ع) : ای کمیل هیچ حرکت و عملی در دنیا نیست جز آنکه تو درباره آن نیازمند به معرفت و شناختی از دین و احکام آن می باشی . کلام نور جلد 4 صفحه 160 امام علی (ع) : صبر بر دو قسم است یکی صبر در مصیبت و سختی های دنیا که نیکو و پسندیده است و از آن برتر صبر در مقابل گناه و معاصی پروردگار است یاد خدا نیز دو قسم است : یکی به یاد او بودن در هنگام عبادت و از آن برتر یاد خدا به هنگام گناه و معصیت که مانع از ارتکاب حرام میشود. اخلاق فلسفی جلد 2 صفحه 120 امام علی (ع) : موعد و زمان فرا رسیدن مرگ در انتظار و در کمین هر فردی است زیرا هیچ کس نیست جز اینکه به همراه او از طرف خداوند نگهبانهاییست که او را از اینکه در چاه بیفتد و یا دیوار بر سرش فرو ریزد و یا درنده ای به او آسیب رساند نگه میدارند و چون موعد مرگش فرا رسد او را در مقابل آن رهایش سازند. تحف العقول صفحه 226 امام علی (ع) : ای مردم بقا پس از مرگ است حق این است که ما وارث پیش از خودیم و وارثانی پس از خود داریم همانا ما شاخه های بنهایی هستیم که در گذشتند اصل که رفت فرع هم می رود ای مردم شما منزل آخرت خود را با بهره گرفتن از منزلی که از آن می کوچید یعنی دنیا اصلاح نمائید. تحف العقول صفحه 222 امام علی (ع) : در سفارشات خود به کمیل فرمودند : ای کمیل آرام باش و خود را میان مردم شهره مساز خود را پنهان دار تا یادت نکنند ای کمیل علم الهی را یاد گیر تا فهمیده باشی همانا بر تو هیچ باکی نیست وقتی خدا دینش را به تو فهمانید که نه مردم را بشناسی نه مردم تو را بشناسند. تحف العقول صفحه 219 امام علی (ع) : خوار و زبون شدن در طاعت و بندگی خدا بهتر است از عزت و ریاست در معصیت و نافرمانی خداوند. تحف العقول صفحه 218 امام علی (ع) : از حقیقت ایمان آنست که بنده خدا راستگوئی را شیوه خود سازد تا اینکه از دروغ در آنجا هم که سود فراوان برای او دارد نفرت کند. تحف العقول صفحه 218 امام علی (ع) : اصبغ بن نباته گوید امام (ع) می فرمود : من به شما حدیثی باز گویم که سزاوار است هر مسلمانی آن را حفظ کند سپس رو به ما کرد و فرمود : خداوند هیچ بنده مومنی را در این دنیا کیفر نکند جز آنکه برای او بهتر و آبرومند تر است از اینکه در قیامت به کیفر او باز گردد و آبرویش بریزد سپس فرمود : گاهی خدا بنده مومنی را بلا دهد در تنش یا مالش یا فرزندش و یا اهل اش و این آیه را خواند سوره شوری آیه 30 : هر مصیبتی که به شما رسد حاصل عمل خود شماست و خداوند از بسیاری از آن هم در می گذرد. و تا سه بار دستش را به هم چسبانید و میفرمود : از بسیاری هم می گذرد و عفو میکند. تحف العقول صفحه 213 امام علی (ع) : راستی مومن چون بنگرد عبرت گیرد و چون سکوت کند بیندیشد و چون سخن کند یاد خدا را زنده کند و چون توانمند شود شکر کند و چون در سختی افتد صبر نماید نیت خیر بسیار دارد و به برخی از اعمال خیر که از دستش رفته افسوس می خورد که چرا انجام نداده . تحف العقول صفحه 211 امام علی (ع) : منافق چون بنگرد سرگرم است و چون لب بندد در غفلت است و چون سخنی گوید هرزه در آید و چون توانگر گردد متکبر و سرکش شود و چون به سختی افتد بی تابی و زبونی کند زود خشم و دیر رضا است قصد شر فراوان دارد و اگر کار بدی را نتواند کند افسوس میخورد که چرا فلان کار بد را نکرده . تحف العقول صفحه 212 امام علی (ع) : برای دینداران نشانه هاییست که به آن شناخته می شوند : 1. راستگویی 2. امانت پردازی 3. وفا به عهد و رفت و آمد با نیکان 4. ترحم بر فقراء 5. کم در آمیختن با زنان 6. بذل احسان 7. خوشرفتاری 8. پیروی از دانش و علم سودمند و آنچه باعث نزدیک شدن به خداست خوشا به حال ایشان و سرانجام خوبشان. تحف العقول صفحه 211 امام علی (ع ) : زبان آدمی زاد همچون ترازوئی است که گفتار حکیمانه و الهی وزن آن را زیاد میکند و گفتار جاهلانه و بیهوده و زشتی را کم می کند. تحف العقول صفحه 206 امام علی (ع) : به آنچه درباره اش نا امیدی امیدوار تر باش از آنچه بدان امید داری زیرا موسی رفت تا آتش برای خاندانش برگیرد خدا با او سخن گفت و پیغمبر برگشت ملکه سباء رفت به جنگ با سلیمان مسلمان بازگشت ساحران و جادوگران فرعون رفتند تا بر موسی غلبه کنند مومن بر گشتند. تحف العقول صفحه 207 امام علی (ع) : ای مردم خردمند نیست کسی که دل گیر شود از گفتار ناحقی که مردم درباره او میزنند و فرزانه نیست کسی که ستایش نادان را بر خود بپسندد. تحف العقول صفحه 207 امام علی (ع) : با دشمن دوستت دوست مشو تا به دوستت دشمنی کرده باشی . تحف العقول صفحه 203 امام علی (ع) : ای مردم راستی خداوند را در هر نعمتی که داده حقی است هرکه آن را اداء کند افزونش سازد و هرکه در برابر نعمتی که خدا به او داده کوتاهی کند خود را در خطر نابودی نعمت انداخته و عقوبت این عمل را میبینی پس شما باید در هنگام بخشش نعمت از جانب خداوند هراسان باشید از ادای حق آن چنانچه درباره عقوبت گناهان خود هراسانید. تحف العقول صفحه 204 امام علی (ع) : آیا می خواهید فقیه کامل را به شما معرفی کنیم : 1. او کسی است که به مردم اجازه نافرمانی خدا را نمی دهد. 2. از رحمت خدا نا امید نمی کند کسی را 3. هیچ کس را از مکر خدا غافل نمی کند 4. جز به قرآن و سنت رسول خدا (ص) به چیزی حکم نمیکند. تحف العقول صفحه 201 امام علی (ع) : عبادت نمودن بدون فقاهت یادگیری مسائل و احکام شرعی خیر و سودی ندارد و قرآن خواندن بدون تدبر و درک و فهم معانی آن خیری ندارد. تحف العقول صفحه 201 امام علی (ع) : همانا فقر و بی چیز بلائی است و بدتر از آن بیماری تن است و بدتر از آن بیماری دل و روح است و همانا وسعت ثروت نعمتی است و برتر از آن تندرستی تن است و بهتر از آن تقوی دل و قلب است. تحف العقول صفحه 200 امام علی (ع) : ای مالک این سخن را از من حفظ کن و نگهدار ای مالک کاهش دارد مردانگی کسی که یقین او به آخرت سست است هرکه سختی حال خود را فاش کند به خواری و ذلت تن داده و خود را زبون ساخته هرکه راز خود را به دیگران گوید به هلاکت رسیده است هرکه به دو سو یعنی حق و باطل رو کند از هر دو بازماند. تحف العقول صفحه 199 امام علی (ع) : شما در دنیا اندر مهلتی هستید که دنبالش مرگ است ولی به همراه شما آرزوئی است که سنگ راه کار آخر تست پس این مهلت را غنیمت شمارید و به سوی مرگ بشتابید و آرزوهای طولانی را کنار گذارید و به اصلاح آخرتتان بپردازید آیا خلاصی از مرگ است؟ و پناهی از آن میتوان یافت? و راه فراری از آن هست؟ پس تا کی به غفلت و بی خبری از آن میپردازید؟؟؟؟ تحف العقول صفحه 199 امام علی (ع) : با دوستت آرام بیا و تمام اسرارت را به او مگو شاید روزی دشمن ات شود و با دشمن ات آرام بیا و از او بدگوئی مکن شاید روزی دوستت شود و تو شرمنده اش شوی. تحف العقول صفحه 198 امام علی (ع) : ای مردم بدانید بهترین شما و با ارزش ترین شما نزد خدا فرمانبرترین شما از دستورات اوست و کوشاترین شما به طاعت و بندگی خدا فرمانبرترین شان از سنت و روش رسول خدا (ص) است و نیز آنان هستند که قرآن خدا را زنده می سازند پس بدانید برای هیچکدام از خلق نزد ما برتری و فضیلتی نیست جز به بندگی خدا و پیروی از دستورات رسول خدا (ص) و پیروی از دستورات قرآن همانا این کتاب خداست در نزد ما همه و فرمان پیغمبر (ص) خدا و روش و سنت او در میان ما پس جز جاهل ونادان آن را نادیده نمیگیرد و تائید سخنانی را که گفتم در قرآن سوره حجرات آیه 14 می خوانید : (( همانا برترین شما در نزد خدا با تقوا ترین شماست )) و نیز در سوره آل عمران آیه 31 می فرماید : بگو ای پیغمبر (ص) شما ای مردم اگر دوستدار خدا هستید پس پیروی کنید از من که فرستاده اویم و نیز در آل عمران آیه 32 میفرماید (( اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول خدا را پس اگر رو گردانید به راستی که خدا کافران را دوست ندارد )) تحف العقول صفحه 179 و 180 امام علی (ع) : در نامه خود به محمد ابن ابی بکر فرمود : بدان ای محمد دنیا خانه بلاء و فناء است و آخرت خانه بقاء پس سزاوار است که بیارائی آنچه را باقی است به وسیله فانی اگر دو کار برایت پیش آمد یکی برای آخرت و دیگری برای دنیا تو کار آخرت را ترجیح بده. تحف العقول صفحه 175 امام علی (ع) : ای محمد بن ابی بکر: اگر توانایی آن را داری که کار خیر انجام دهی کوتاهی مکن و به هر کار خیری راغب باش و اگر نتوانی که کار خیری کنی و موقعیت آن نباشد نیت آن را داشته باش زیرا خداوند به هر بنده به مقدار نیتش پاداش می دهد پس هرگاه تو دوست دار خیر و خردمندان باشی اگر هم کار خیر نکنی انشاء الله چون کسی باشی که آن را انجام دهد . تحف العقول صفحه 175 امام علی (ع ): ای محمد بن ابی بکر : از خدا بترس و از مردم درباره عمل به احکام او بترس در یک موضوع دو حکم صادر مکن تا کارت پریشان گردد و از حق بلغزی برای مردم که بر آنها حکمفرمایی میکنی آنچه را بخواه که برای خانواده ات میخواهی و برای آنها ناپسند شمار آنچه را که برای خود و خانواده ات نمی پسندی درباره عمل به دستورات خدا و اجرای حدود الهی از سرزنش هیچ کس مترس و خود را استوار بدار مردم را امر به معروف و نهی از منکر کن و به آنچه از سختی ها به تو می رسد صبر کن که این امر نشانه اراده محکم و قوی برای دینداری است. تحف العقول صفحه 176 امام علی (ع) : ای محمد ابن ابی بکر: اگر برای یک ساعت از روز هم باشد که توانی پروردگارت را به خاطر رضایت یکی از خلقش از خود خشمناک نسازی همان کار را کن زیرا خدا مانند دیگران نیست و کسی و چیزی به جای او نتوانند بود . تحف العقول صفحه 174 امام علی (ع) : ای محمد ابن ابی بکر : در صحیح بودن نمازت بسیار دقت کن زیرا تو پیشنمازی و پیشنمازی نباشد که برای مردمی نماز بخواند و در نمازشان تقصیری باشد جز آنکه گناه همه ایشان بر او است و از ثواب آنها کم نشود. تحف العقول صفحه 174 امام علی (ع) : ای محمد ابن ابی بکر درباره وضویت متوجه باش که شاداب و صحیح باشد زیرا وضو تمامیت نماز است و نماز ندارد کسی که وضو ندارد بدانکه هر کارت به دنبال نماز هست و نمازت در گرو وضوی صحیح است. تحف العقول صفحه 174 امام علی (ع) :ای محمد ابن ابی بکر : بر تو باد به ملازمت تقوی و پرهیز کردن از معصیت خدا در ایستادن و نشستن و نهان و آشکارت و چون میان مردم قضاوت کنی فروتن باش و خوشرفتار و با چهره گشاده و همه را به یک چشم نگاه کن تا بزرگان و صاحبان ثروت طمع به طرفداری تو از خودشان نکنند و ناتوانان از عدالت تو نا امید گردند. تحف العقول صفحه 172 امام علی (ع) : بدانید ای بندگان خدا که پرهیزکاران که از معاصی و نافرمانی خدا پرهیز نمودند خیر دنیا و آخرت را بردند یعنی در دنیا در بهترین منازل زندگی کردند و از بهترین غذاها میل نمودند و در آخرت در بهترین قصور و منازل ساکن شوند ولی کسانی که نافرمانی خدا را کردند فقط از دنیا نصیبی دارند و از آخرت بهره ای ندارند. تحف العقول صفحه 173 امام علی (ع) : ای بندگان خدا اگر شما تقوا خدا پیشه کنید و حق پیغمبر (ص) خود را درباره خاندانش و اهل بیتش حفظ کنید خدا را به بهترین وجهی عبادت کردید و او را به وجه احسن یاد نموده اید و به بهترین وجه شکر کرده اید و اگرچه مخالفان شما نماز طولانی تری بخوانند و روزه بیشتری بگیرند و صدقه بیشتری بدهند زیرا شما به خدا و دین حق او یعنی ولایت آل محمد (ص) وفادار ترید و برای امام و ولی امر از خاندان رسول خدا (ص) خیر خواه ترید. تحف العقول صفحه 173 امام علی (ع) : ای کمیل بفهم و بدان که رخصتی در نپرداختن امانت هیچ کس نیست هرکه از ما اجازه ای در این باره روایت کند بیهوده گفته و گناه کرده و سزایش دوزخ است به خدا سوگند رسول خدا (ص) ساعتی پیش از مرگش سه مرتبه به من فرمود : ای ابا لحسن امانت را به نیکو کار و تبه کار برگردان بیش باشد یا کم حتی اگر یک نخ یا سوزن باشد . تحف العقول صفحه 169 امام علی (ع) : ای کمیل مقام و شان به این نیست که نماز بخوانی و روزه بگیری و صدقه دهی بلکه مقام این است که نماز را با دلی پاک و عملی خداپسند و با فهم و معرفت بخوانی و بنگر که در کجا نماز می خوانی و بر روی چه می خوانی اگر از راه حلال نباشد نمازت مقبول نیست. تحف العقول صفحه 169 امام علی (ع) : ای کمیل از آنها مباش که خدای متعال سوره حشر آیه 19 فرموده : یاد خدا را در کارهایشان فراموش کردند و خدا هم آنها را به خودشان واگذاشت و فراموششان کرد و آنان در فسق و گناه فرو شده و فاسق گشتند. تحف العقول صفحه 169 امام علی (ع) : ای کمیل اگر سختی و فشار بر تو روی آورد زیاد بگو (( لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم )) تا بر طرف گردد و اگر نعمتی از جانب خدا به تو رسید زیاد بگو (( الحمدولله )) تا افزون گردد و چون روزیت دیر رسید زیاد بگو (( استغفرالله ربی و اتوب الیه )) تا وسعت یابی . تحف العقول صفحه 168 امام علی (ع) : ای کمیل در امری که خدا واجب نموده اجازه ترک و رخصت نیست و در امر نافله و مستحب سختگیری نیست. تحف العقول صفحه 168 امام علی (ع) : ای کمیل به وسیله ولایت ما خود را نجات بخش از اینکه شیطان در مال و فرزندت شریک شود. تحف العقول صفحه 168 امام علی (ع) : ای کمیل بد نیست که مشکل خود را به برادرت بگویی اما برادرت کیست ؟ آنکه در سختی تو را وا نگذارد و در مجرمی از تو کناره نگیرد و قبل از آنکه بگویی نیازت را بر طرف کند و تو را در کارت تنها رها نکند. تحف العقول صفحه 167 امام علی (ع) : ای کمیل بی نوایی و تنگدستی خو را به مردم نشان مده و برای رضای خدا با عزت نفس و پرده پوشی به آن صبر کن تا خدا فرجی حاصل کند. تحف العقول صفحه 167 امام علی (ع) : ای کمیل درب خانه ستمکاران را مکوب تا با آنها در آمیزی و همکار شوی مبادا آنها را احترام کنی و در مجالس آنها شهادتی بدهی که خدا را برتو خشمگین نماید پس اگر ناچاری در مجلس آنان حاضر شوی پیوسته در ذکر خدا باش و به او توکل کن و از شرشان پناه بر خدا بر و سر بزیر باش و از دل کردارشان را بد شما


ارسال شده در تاریخ : جمعه 28 تير 1392برچسب:, :: 13:12 :: توسط : خادم شما

تقارن وقایعی با روز غدیر در آنروز از ایام سال که مقارن با روز غدیر بوده است وقایع بسیار مهمی در عالم خلقت و در تکوین جهان رخ داده ، همانطور که انبیا نیز برنامه های مهم خود را در این روز انجام داده اند. واین به خاطر ارزشی است که صاحب این روز مهم خود امیرالمومنین علیه السلام به آن داده است و حاکی از آن است که واقعه ای مهم تر از آن در تاریخ علم نبوده است که سعی شده سایر وقایع با آن مقارن گردد و از مبارکی این روز طلب برکت و یمن شود. روزهای حساس از تاریخ انبیاء علیهم السلام روز قبولی توبه حضرت آدم علیه السلام روز حضرت شیث ، فرزند و وصی حضرت آدم علیهما السلام روز نجات حضرت ابراهیم علیه السلام از آتش روز نصب حضرت موسی علیه السلام حضرت هارون علیه السلام را روز حضرت ادریس علیه السلام روز حضرت یوشع بن نون وصی حضرت موسی علیهما السلام روز نصب حضرت عیسی علیه السلام وصی خود شمعون را متذکر می شود که بعضی از موارد فوق که بصورت مبهم آمده است و واقعه آن روز ذکر نشده به پیروی از متن حدیث است و احتمالا مربوط به روز مبعوث شدن ایشان به نبوت یا منصوب شدنشان به وصایت باشد.


ارسال شده در تاریخ : جمعه 28 تير 1392برچسب:, :: 12:27 :: توسط : خادم شما

متن فارسي خطبه غدير [1] ستایش خدای را سزاست که در یگانه گی اش بلند مرتبه و در تنهای اش به آفریدگان نزدیک است. سلطنتش پر جلال و در ارکان آفرینش اش بزرگ است، بر همه چیز احاطه دارد بی آنکه مکان گیرد و جابه جا شود و بر تمامی آفریدگان به قدرت و برهان خود چیره است.همواره ستوده بوده وخواهد بود ، مجد و بزرگی او را پایانی نیست آغاز و انجام از او و برگشت تمامی امور به سوی اوست . [2] اوست آفریننده ی آسمان ها و گستراننده ی زمین ها و حکمران آنها . دور و منزه از خصایص آفریده هاست و در منزه بودن خود نیز از تقدیس همگان برتر. هموست پروردگار فرشتگان و روح ، افزونی بخش بر آفریدگان ، و بخشنده ی بر همه موجودات است ، به نیم نگاهی دیده ها را ببیند و دیده ها هرگز او را نبینند .کریم و بردبار و شکیباست.رحمتش جهان شمول و عطایش منت گزار در انتقام و کیفر سزاواران عذاب بی شتاب است . [3] بر نهان ها آگاه و بر درون ها دانا ، پوشیده ها بر او آشکار و پنهان ها بر او روشن است .بر هر هستی فراگیر و چیره . نیروی آفریدگان از او و توانایی بر هر پدیده ویژه ی اوست ، او را همانندی نیست .در تاریکستان لاشیء او هستی بخش هر هستی است جاودانه و زنده و عدل گستر ، خداوندی جز او نباشد و اوست ارجمند و حکیم . [4] دیده ها رابر او راهی نیست و اوست که دیده ها را دریابد و اوست بر پنهانی ها آگاه و بر کارها دانا ، از دیدن ، کسی وصفش را نیابد و بر چگونگی او از نهان و آشکار دست نیازد مگر او-عز وجل –راه نماید و خود را بشناساند. [5] گواهی می دهم که او « الله » است همو که تنزهش سراسر روزگاران را فرا گرفته و پرتوش ابدیت را شامل است . فرمانش را بی مشاور اجراکند و تقدیرش را بی شریک امضاء وهستی را بی یاور سامان دهد ، [6] صورت آفرینش اورا الگویی نبوده ، آفریدگان را بدون یاور و سختی و حیله ، هستی بخشیده است جهان با ایجاد او موجود و با آفرینش او پدیدار شده است. پس اوست « الله » و معبودی جز او نیست هم او که صنعش استوار و ساختمان آفرینش اش زیباست . دادگری که ستم روا نمی دارد و بخشنده ترین که کارها به او باز می گردد. [7] و گواهی می دهم که او الله است که هر هستی در برابر بزرگی اش فروتن و در مقابل ارجمندی اش رام و به توانایش تسلیم و به هیبت اش خاضع است . [8] پادشاه هستی ها و چرخاننده ی سپهرها و رام کننده ی آفتاب و ماه که هریک تا اجل معین جریان یابند .او پرده ی شب را به روز و پرده ی روز را به شب –که شتابان در پی شب است -(اعراف/54) به پیچد هم او شکننده ی هر ستمگر باطل گرا و نابود کننده ی هر شیطان سرکش است ، [9] نه او را ناسازی باشد و نه برایش مانند و انبازی، یکتا وبی نیاز ، نه زاده و نه زائیده شده و او را همتایی نبوده (سوره اخلاص)، خداوند یگانه و پروردگار بزرگوار است . بخواهد به انجام رساند ، اراده کند و حکم نماید ، بداند و بشمارد ، بمیراند و زنده کند ، نیازمند و بی نیاز فرماید ، بخنداند و بگریاند نزدیک آورد و دور برد ،باز دارد و عطا کند اوراست پادشاهی و ستایش ، به دست توانای اوست تمام نیکی و هم اوست بر همه چیز توانا. [10] شب را در روز و روز را در شب فرو برد ،جز او خداوندی نباشد گرانقدر و آمرزنده ،پذیرنده ی دعا و افزاینده ی عطا، برشمارنده نفس ها و پروردگار پری و انسان ، چیزی بر او مشکل ننماید. فریاد فریاد کنندگان ، او را آزرده نکند و اصرارِ اصرار کنندگان او را به ستوه نیاورد .نیکوکاران را نگاهدار و رستگاران را یار ، مومنان را صاحب اختیار و جهانیان را پروردگار است ،هم او که در همه ی احوال سزاوار سپاس و ستایش آفریدگان است. [11] او را ستایش فراوان و سپاس جاودانه می گویم در شادی ورنج و آسایش و سختی و به او و فرشتگان و نبشته ها و فرستاده هایش ایمان داشته فرمان او را گردن می گذارم و اطاعت می کنم وبه سوی هرآنچه مایه ی خوشنودی اوست ، می شتابم و به حکم و فرمان او تسلیم ،چرا که به فرمان بری او شایق واز کیفر او ترسانم زیرا او خدایی است که کسی از مکرش در امان نبوده و از ستم اش ترسان نباشد (زیرا او را ستمی نیست). { 2 } [12] و اکنون به بندگی خویش و پروردگاری او گواهی میدهم ، و وظیفه ی خود را در آنچه وحی شده انجام میدهم مباد از سوی او عذابی فرود آید که کسی را یارای دور ساختن آن از من نباشد هرچند توانش بسیار ، دوستی اش - با من - خالص باشد. خداوندی جز او نیست. چرا که به من هشدار داده که اگر آنچه در حق علی نازل کرده ،به مردم ابلاغ نکنم ، وظیفه ی رسالتش را انجام نداده ام و خود او –تبارک وتعالی– امنیت از آزار مردم را برایم تضمین کرده و البته که او بسنده و بخشنده است . پس آنگاه خداوند چنین وحی ام فرمود: «به نام خداوند همه مهر مهرورز ای فرستاده ی ما آنچه از سوی پروردگارت درباره علی و جانشینی او بر تو فرو فرستادیم به مردم برسان وگرنه رسالت خداوندی را به انجام نرسانده ای و او تو را از آسیب مردمان نگاه میدارد ..»(مائده/67). [13] هان مردمان ! در تبلیغ آنچه خداوند بر من نازل فرموده کوتاهی نکرده ام و اکنون سبب نزول آیه را بیان می کنم : همانا جبرئیل از سوی سلام پروردگارم –که تنها او سلام است - سه مرتبه بر من فرود آمد و فرمانی آورد که در این مکان به پا خیزم و به هر سفید و سیاهی اعلام کنم که علی بن ابیطالب برادر وصی و جانشین من در میان امت و امام پس از من است هم او که جایگاه اش نسبت به من به سان هارون نسبت به موسی است مگر این که پیامبری پس از من نخواهد بود و او پس از خدا و رسول او صاحب اختیار شماست و خداوند تبارک و تعالی آیه ای بر من نازل فرموده که « همانا تنها ولی و سرپرست و صاحب اختیار شما خداوند و پیامبرش و موءمنانی اند که نماز به پا می دارند و در رکوع زکات می پردازند ...» (مائده/55) و قطعاً علی بن ابیطالب نماز بر پا داشته و در رکوع زکات پرداخته و پیوسته خداخواه است . [14] و من از جبرئیل در خواستم که از خداوند سلام اجازه کند و مرا از ماموریت تبلیغ به شما معاف دارد زیرا کمی پرهیزگاران و فزونی منافقان و دسیسه ملامت گران و مکر مسخره کنندگان اسلام را میدانم همانان که خداوند در وصفشان در کتاب خود فرموده : «...به زبان می گویند آن را که در دلهایشان نیست و آن را اندک و آسان می شمارند حال آنکه نزد خداوند بس بزرگ است...»(نور/15) [15] و نیز از آن روی که منافقان بارها مرا آزار رسانیده اند تا بدان جاکه مرا اذن (سخن شنو و زود باور ) نامیده اند به خاطر همراهی افزون و تمایل و پذیرش علی از من و توجه ویژه ی من به او ،تا بدان جا که خداوند آیه ای فرو فرستاد (توبه/61) « و از آنان اند کسانی که پیامبر خدا را آزرده ، گویند او سخن شنو و زود باور است بگو آری او سخن شنو ست بر علیه آنان که گمان می کنند او تنها سخن می شنو د –لیکن به خیر شماست او(پیامبر) به خدا ایمان دارد و اهل ایمان را تصدیق کرده راستگو می انگارد و همو رحمت است برای ایمانیان شما و البته برای آنان که او را ازار دهند عذابی دردناک خواهد بود...» و اگر می خواستم نام گویندگان چنین سخن را بر زبان آورم و به آنان اشارت کنم و مردمان را به سویشان هدایت کنم ( که آنان را شناسایی کنند ) میتوانستم.لیکن به خدا سوگند در کارشان کرامت نموده لب فرو بستم . [16] با این حال خداوند از من خشنود نخواهد شد مگر فرمان او را در حق علی به شما ابلاغ کنم . آنگاه پیامبر (صلی الله علیه و آله) چنین خواند : «...ای پیامبر ! آنچه –در حق علی - از سوی پروردگارت بر تو فرود آمده ابلاغ کن و گرنه رسالت او را انجام نداده ای و البته خداوند تو را از آسیب مردمان نگاه می دارد ...»(مائده/67) { 3 } [17] هان مردمان ! بدانید این آیه درباره اوست ژرفای آن را بفهمید و بدانید که خداوند او را سرپرست و امام شما قرار داده و پیرویش را بر مهاجران و انصار واجب کرده و بر پیروان آنان در نیکی ، و بر صحرانشینان و شهروندان ،و بر عجم و عرب و آزاد و برده و کوچک و بزرگ و سفید و سیاه و هر یکتا پرست. (هشدار) اجرای فرمانش لازم ، امرش نافذ ، ناسازگارش رانده ، پیرو و باور کننده اش در مهر است البته که خداوند او و شنوایان سخن اش و پیروان راهش را آمرزیده است . [18] هان مردمان ! برای آخرین بار در این اجتماع به پا ایستاده (با شما سخن می گویم) سخنم را شنیده پیروی کنید و فرمان پروردگارتان را گردن گذارید که خداوند عزّوجلّ صاحب اختیار و سرپرست و معبود شماست و سپس سرپرست شما ، فرستاده و پیامبر اوست که اکنون با شما سخن می گوید و پس از من به فرمان او ، علی ولی و امام شماست و سپس امامت ، در فرزندان من از نسل علی خواهد بود تا برپایی رستاخیز که خدا و رسول او را دیدار کنید . [19] روا نیست مگر آنچه خدا و رسول و امامان روا دانند و ناروا نباشد مگر آنچه آنان ناروا دانند ، و خداوند عز و جل هم روا و هم ناروا را بمن شناسانده و من آموخته هایم را از کتاب خدا و حلال وحرام او را در اختیار علی گذاشته ام. [20] هان مردمان !او را برتر دانید ، هیچ دانشی نیست مگر اینکه خداوند در جان من نبشته و من تمامی آن را در جان علی امام پرهیزگاران ضبط کرده ام ،و دانشی نبوده مگر اینکه آن را به علی آموخته ام او پیشوای روشنگر است که خداوند در سوره یاسین از او گفتگو کرده :« و علم هر چیز را در امام مبین برشمرده ایم...»( یس / 12) [21] هان مردمان ! او را فراموش نکنید و از امامتش رو برنتابید و از سرپرستیش نگریزید چرا که شما را به درستی و راستی خوانده و خود نیز بدان عمل می کند ، او باطل را نابود و شما را از آن باز دارد و هرگز نکوهش نکوهش گران او را از کار باز ندارد . [22] او نخستین مومن به خدا و رسول اوست و کسی در ایمان به من از او سبقت نجسته و همو جان خود را فدای رسول خدا کرده با او همراه بو ده است تنها او همراه رسول خدا عبادت می کرد و جز او از مردان کسی چنین نبو د . علی اولین نماز گزار و پرستش کننده ی همراه من است از جانب خدا وند به او دستور دادم تا (در شب هجرت )در بستر من بیارامد و او نیز فرمان برده پذیرفت که جان خود را فدای من کند . [24] هان مردمان ! او را برتر بدانید که خداوند او را برتری داده و پیشوایی او را پذیرا با شید که خداوند او را (به امامت )نصب کرده است . [25] هان مردمان ! او امام از جانب خداست و خداوند هرگز توبه ی منکر اورا نپذیرد و چنین کسی را نیامرزد این است روش قطعی خداوند درباره ناسازگار با امامت علی ،و حتماً او را به عذاب دردناک جاودانه کیفر خواهد کرد . پس ، از مخالفت او بهراسید وگرنه در آتشی در خواهید شد که آتش گیره ی آن مردمانند و سنگ که برای حق ستیزان آماده شده است . [26] هان مردمان! به خدا که پیامبران پیشین به ظهورم بشارت داده اند و همانا من فرجام آنان و برهان بر آفریدگان آسمانیان و زمینیانم ، آن کسی که راستی و درستی مرا باور نکند به کفر جاهلی گذشته در آمده و تردید در سخنان امروزم همسنگ تردید در تمامی محتوای رسالت من است و ناباوری در امامت یکی از امامان به سان ناباوری در تمامی آنان است و جایگاه ناباوران امامت ما آتش دوزخ خواهد بود . [27] هان مردمان خداوند عز و جل از روی منت و احسان خویش این برتری را به من پیش کش کرده و خدایی جز او نیست . هشدار که تمامی ستایش های من در تمامی روزگاران و هر حال و مقام ، ویژه ی اوست . [28] هان مردمان ! علی را برتر دانید که او برترین از مردان و زنان ، پس از من است تا آن هنگام که آفرینش برپاست و روزیشان فرود آید دور دور باد از مهر خداوند و خشم خشم باد بر آن که این گفته ام را نپذیرد و بامن سازگار نباشد .هان! آگاه باشید جبرئیل سه بار از سوی خداوند خبرم داد هرکه با علی ستیزد و بر ولایت او گردن نگذارد نفرین و خشم من بر او باد ، البته بایست هرکس بنگرد که برای فردای خویش چه پیش فرستاده پس تقوا پیشه کنید و از ناسازی با علی بپرهیزید ، مباد گامهایتان پس از استواری در لغزد و همانا خداوند بر کردارتان آگاه است . [29] هان مردمان! او هم جوار و هم سایه ی خداست که در کتاب گرانقدر خود ( قرآن ) او را یاد کرده و درباره ستیزندگان با او فرموده : « ... مباد کسی در روز رستاخیز بگوید افسوس که درباره ی هم جوار و همسایه ی خداوند کوتاهی کرده ام » [30] هان مردمان! در قرآن اندیشه کنید و ژرفای آیات آن را دریابید و بر محکماتش نظر کنید و از متشابهات آن پیروی ننمایید. به خداوند سوگند که باطن ها و تفسیر آن را روشن نمی کند مگر همین که دست و بازوی او را گرفته و بالا آورده ام و اعلام می دارم که هر آن کس که من سرپرست اویم این علی سرپرست اوست و او علی ، فرزند ابی طالب، برادر و وصّی من است. ولایت و سرپرستی او حکمی از سوی خداست که بر من فرو فرستاده است. [31] هان مردمان! همانا علی و پاکانِ از فرزندانم از نسل او یادگار گران سنگ کوچک ترند و قرآن یادگار ارزشمند بزرگتر. هر یک از این دو از دیگر همراه خود حکایت می کند و با آن سازگار است. آن دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند.هان! آنان امانت داران خدا در میان آفریدگان و حاکمان او در زمین اند. هشدار که من وظیفه ی خود را ادا کردم. [32] هان! من وظیفه ام را ابلاغ کردم و به گوش شما رساندم. هشدار که روشن نمودم. بدانید که این سخن خدا بود و من از سوی او سخن گفتم. [33] هان بدانید! هرگز به جز این برادرم کسی نباید امیرالمومنین خوانده شود. هشدار که پس از من امارت مومنان بر کسی جز او روا نباشد. {4} [34] سپس فرمود : مردمان ! کیست سزاوارتر از شمایان به شما ؟ گفتند : خداوند و رسول او . آنگاه فرمود : آن که من سرپرست اویم پس این علی ولی و سرپرست اوست . خداوندا پذیرای ولایت او را دوست بدار و دشمن او را دشمن دار و یار او را یاری کن و رهاکننده ی او را تنها گذار . [35] هان مردمان ! این علی است برادر و وصی و نگاهبان دانش من و جای نشین من در میان امت وایمان آورندگان به من و بر تفسیر کتاب خدا ، او مردمان را به سوی خدا بخواند و به آنچه موجب خشنودی اوست عمل کند و با دشمنان او ستیز نماید. او سرپرست فرمانبرداری خدا باشد و بازدارنده از نافرمانی او . [36] همانا اوست جانشین رسول الله و فرمانروای ایمانیان ، و از سوی خدا پیشوای هدایتگر .اوست پیکار کننده ی با پیمان شکنان ، رویگردانان از راستی و درستی و بدر رفته گان از دین. [37] خداوند فرماید: « فرمان من دگرگونی نمی پذیرد. » پروردگارا، اکنون به فرمان تو می گویم : خداوندا دوست داران او را دوست دار و دشمنانش را دشمن. پشتیبانان او را پشتیبانی، یارانش را یاری کن و خودداری کنندگان از یاری اش را رها کن. ناباورانش را از مهرت بران و خشم خود را بر آنان فرود آور. [38] معبودا ! تو خود در هنگام بیان ولایت علی و برپایی او فرمودی : « امروز آیین شما را به کمال و نعمتم رابرای شما تمام نمودم و با خشنودی اسلام را دین شما قرار دادم.( مائده/ 5) » و نیز گفتی: « همانا دین در نزد خدا تنها اسلام است.(آل عمران/19) » و فرمودی:« و آنکه به جز اسلام دینی بجوید از او پذیرفته نبوده درجهان دیگر در شمار زیانکاران خواهد بود.(آل عمران/85)» [39] خداوندا تو را گواه می گیرم که پیام تو را به مردمان رساندم. {5} [40] هان مردمان! خداوند عزوجل دین را با امامت علی تکمیل نمود. اینک آنان که از او و جانشینانش از فرزندان من و از نسل او - تا برپایی رستاخیز و عرضه بر خدا - پیروی نکنند کرده هایشان در دو جهان بیهوده بوده در آتش دوزخ جاودانه خواهند بود. « به گونه ای که نه از عذابشان کاسته و نه بر ایشان فرصتی برای نجات خواهد بود. (بقره/161)» [41] هان مردمان! این علی است یاورترین، سزاوارترین، نزدیک ترین و گرانقدرترین شما نزد من و خداوند عزوجل و من از او خشنودیم. آیه ی رضایتی در قرآن نیست مگر درباره او و هرگاه خداوند ایمانیان را خطابی نموده به او آغاز کرده . و آیه ی ستایشی نازل نگشته مگر درباره ی او و در سوره ی « هل اتی علی الانسان » گواهی بر بهشت نداده مگر برای او و آن را در حق غیر او فرود نیاورده و به وسیله آن آیه جز او را نستوده است. [42] هان مردمان! علی یاور دین خدا، دفاع کننده از رسول اوست و هم او پرهیزکار پاکیزه و رهنمای ارشاد شده« به دست خود خدا است. » پیامبرتان برترین پیامبران، جانشین اش برترین جانشینان و فرزندانش بهترین اوصیایند.هان مردمان! فرزندان پیامبران از نسل آنانند و فرزندان من از نسل امیرالمومنین علی است. [43] هان مردمان! به راستی که شیطان اغواگر آدم را با رشک از بهشت رانده. مباد شما به علی رشک ورزید که آنگاه کرده هایتان نابود و گام هایتان لرزان خواهد شد. آدم به خاطر یک اشتباه به زمین هبوط کرد حال آنکه برگزیده خداوند عزوجل بود. پس چگونه خواهید بود که شما شمایید و دشمنان خدا نیز از میان شمایند. [44] هشدار که با علی نمی ستیزد مگر شقی و سرپرستی اش را نمی پذیرد مگر رستگار پرهیزکار و به او نمی گرود مگر ایمان دار بی آلایش و به خدا سوگند سوره ی « والعصر » درباره او نازل شده است : « به نام خداوند همه مهر مهرورز . به زمان سوگند که انسان در زیان است. » (والعصر/1-2) مگر علی که ایمان آورده و به درستی و شکیبایی آراسته است. [45] هان مردمان! خدا را گواه می گیرم که پیام او را به شما رساندم و « بر فرستاده وظیفه ای جز بیان روشن نیست ». (عنکبوت 18 - نور 54) [46] هان مردمان! « تقوا پیشه کنید همانگونه که بایسته است و نمیرید جز با شرف اسلام ». (آل عمران/102) {6} [47] هان مردمان! « به خدا و رسول او و نور همراهش ایمان آورید (تغابن/8)».« پیش از آنکه چهره ها را تباه و باژگونه کنیم، یا چونان اصحاب روز شنبه ( یهودیانی که بر خدا نیرنگ آوردند ) رانده شوید.» (نساء/47) به خدا سوگند که مقصود خدا از این آیه گروهی از صحابه اند که آنان را با نام و نَسَب می شناسم لیکن به پرده پوشی کارشان مأمورم. آنک هر کس پایه کار خویش را مهر و یا خشم علی در دل قرار دهد (و بداند که ارزش عمل او وابسته به آن است). [48] هان مردمان! نور از سوی خداوند در جان من، سپس در جان علی ابن ابیطالب آنگاه در نسل او تا قائم مهدی - که حق خدا و ما را می ستاند – جای گرفته، چرا که خداوند عزوجل ما را دلیل و حجت قرار داده بر کوتاهی کنندگان به عمد، ستیزه گران، ناسازگاران، خائنان و گنهکاران و ستمکاران و غاصبان از تمامی جهانیان. [49] « هان مردمان! هشدارتان می دهم همانا من رسول خدایم. پیش از من نیز رسولانی آمده و سپری شده اند. پس آیا اگر بمیرم یا کشته شوم به جاهلیت برمی گردید ؟ و آن که به قهقرا برگردد خدا را زیان نخواهد رسانید و او سپاس گزاران شکیبا گر را پاداش خواهد داد.(آل عمران/144)» [50] هان! علی و فرزندان من از نسل او دارای کمال شکیبایی و سپاس گزاری اند. [51] هان مردمان! «..اسلامتان را بر من منت مگذارید(حجرات/17) » و بر خدا نیز، که اعمالتان را بیهوده و تباه خواهد کرد و او بر شما خشم خواهد گرفت و شما را به« شعله ای از آتش و مس گداخته(الرحمن/35)» گرفتار خواهد کرد.«.. به یقین پروردگار شما در کمین گاه است..(فجر /14)». [52] هان مردمان! به زودی پس از من«.. امامانی خواهند آمد و شما را به آتش خواهند خواند. آنان در روز رستاخیز تنها و بی یاور خواهند بود(قصص /41)». [53] آگاه باشید که خداوند و من از آنان بیزاریم. [54] هان مردمان! حتما آنان و یاوران و پیروان و تابعانشان در پست ترین جایگاه آتش خواهند بود، چه جایگاه بدی است منزل متکبران. (نحل/29) [55] هان! «که آنان اصحاب صحیفه اند». اکنون هر که در صحیفه خود نظر کند. [56] هان مردمان! اینک جانشینی خود را به عنوان امامت و وراثت به امانت به جای می گذارم در نسل خود تا برپایی روز رستاخیز و اکنون مأموریت خود را انجام می دهم تا برهان بر هر شاهد و غایب باشد و نیز برهمه ی آنان که زاده شده یا نشده اند.پس بایسته است این سخن را حاضران به غایبان و فرزندداران به فرزندان تا برپایی رستاخیز ابلاغ کنند. [57] و به زودی گروهی پس از من! امامت را چپاول کرده به پادشاهی جابجا می کنند. هان! خشم خدا بر غاصبان و چپاولگران. و« البته به زودی به کار شما جن وانش خواهد پرداخت ..» (الرحمن/31) آن که می پردازد – عذاب خواهد نمود- «.. و شعله های آتش و مس گداخته بر سر شما ریخته خواهد شد و در آن هنگام هرگز یاری نمی شوید ..» (الرحمن/35) [58] هان مردمان!«...همانا خداوند عزوجل شما را به خود رها نخواهد کردتا ناپاک را از پاک جدا کند و هر آینه خداوند شما را بر غیب آگاه نمی گرداند.» (آل عمران/179) [59] هان مردمان! هیچ سرزمینی نیست مگر این که خداوند به خاطر تکذیب اهل آن – حق را – آن را پیش از برپایی رستاخیز نابود خواهد کرد و آن را به« امام مهدی »خواهد سپرد و حتما خداوند وعده ی خود را انجام خواهد داد. [60] هان مردمان! شمار فزونی از گذشتگان شما گمراه شدند و خداوند نابودشان کرد و همو نابود کننده ی آیندگان است. خداوند تعالی فرموده : «... آیا پیشینیان را تباه نکردیم ؟ و در پس آنان آیندگان را نابود نساختیم ؟ آری با مجرمان این چنین کنیم. وای بر ناباوران در روز رستاخیز ! ...» (مرسلات/19) [61] هان مردمان! همانا خداوند مرا فرمان داده و بازداشته و من نیز به دستور او به علی امر و نهی کرده ام، پس دانش امر و نهی در نزد علی است. فرمان او را بشنوید تا سلامت مانید و اطاعتش کنید تا هدایت شوید و از آن چه باز می دارد خودداری کنید تا راه یابید و به سوی مقصد او حرکت کنید و هرگز راه های پراکنده شما را از راه او باز ندارد. (انعام/153) {7} [62] هان مردمان! خداوند را صراط مستقیم منم که فرمان به پیروی آن داده و سپس علی است و آنگاه فرزندانم از نسل او ، پیشوایان هدایت اند که به راستی و درستی راه می برند و با حق دادگری کنند. سپس چنین خواند : « به نام خداوند همه مهرِ مهر ورز . تمامی ستایش ها ویژه ی پروردگار جهانیان است. هم او که به همه آفرینش مهر می ورزد و به ویژگان ، مهرِ ویژه دارد. فرمان روای روز جزا است. خداوندا !تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم ، ما را به صراط مستقیم رهنمایی کن . راه آنان که منت نهاده نعمتشان بخشیدی ، نه راه خشم شدگان و نه راه گمراهان ! ... (حمد/1-7) و آنگاه ادامه داد : این سوره درباره ی من نزول یافته و شامل امامان است و به آنان اختصاص یافته . آنان اند «.. اولیای خدا که ترس و اندوهی برایشان نباشد ». (یونس/62) هان ! « همانا حزب الهی چیره خواهد بود ... » (مائده/56) [63] هان ! «...ستیزندگان آنان گمراه و نابخردو همکاران شیاطین اند که برای گمراهی مردمان ، سخنان بی هوده را به یکدیگر می رسانند...» (انعام/112) [64] هشدار : خداوند در کتاب خود از دوستان امامان چنین یاد کرده : « ... (ای پیامبر ما) نمی یابی ایمان آوردگانِ به خدا و روز بازپسین را که ستیزه گران خدا و رسول او را دوست بدارند، گرچه پدران ، فرزندان ، برادران و خویشانشان باشند. خداوند ایمان را در دل هایشان تثبیت فرموده و با روحی از سوی خود، ایشان را تایید نموده، آنان را جاودانه در بهشت هایی در خواهد آورد که از زیر درختان آن ها نهرها جاری است ، خداوند از آنان خشنود است و آنان از خداوند، همانان اند حزب خدا. هشدار که حزب الهی رستگارانند.» (مجادله/22) [65] هان! دوست داران امامان ، مومنانی هستند که خداوند عزوجل چنین توصیف فرموده است: «... آنان ایمان آورده باور خود را به شرک نیالوده اند، پس ایشان در امان اند و راه یافتگان ...». (انعام/82) [66] هشدار! یاران پیشوایان به باور رسیده گان اند و دور از تردید و انکار ! (حجرات/15) [67] هشدار ! ایشان با آرامش و سلام به بهشت در خواهند شد و فرشتگان با رفاه و تسلیم آنان را پذیرفته می گویند : درود بر شمایان، اکنون پاکیزه شده اید ! « ...در بهشت جاودانه در آیید...». (حجر/46) [68] هان ! بهشت پاداش دوستان امامان است که در آن بی حساب روزی داده خواهند شد .... (غافر/40) . [69] هشدار ! دشمنان امامان ، در آتش درآیند .. (نساء/10) . [70] هشدار ! که ناله ی افروزش جهنم را در حالی که شعله های آن زبانه می کشد ، می شنوند و زفیر (صدای بازدم ) آن را درمی یابند .... (ملک/7) . [71] و خداوند در وصفشان فرماید : « هرگاه امتی در جهنم درآید همتای خود را نفرین کند تا آن که تمامی آنان به یکدیگر بپیوندند ، پسینیان به پیشینیان گویند پروردگارا ! اینان ما را گمراه کردند پس بر آنان کیفر دوچندان از آتش فرود آور ، خداوند فرماید برای هر دو گروه کیفر دوچندان خواهد بود و لیکن شما نمی دانید.» (اعراف/38) [72] هشدار ! که خداوند درباره ی دشمنان امامان فرماید : «...هر گروه از آنان که در جهنم انداخته شوند، نگاهبانان آن می پرسند مگر بر شما ترساننده ای نیامد ؟ پاسخ دهند چرا ! لیکن تکذیب کرده گفتیم خداوند خبری نداده و شمایان نیستید مگر در گمراهی بزرگ...» و نیز گفتند : «...اگر سخن خدا را می شنیدیم یا اندیشه می کردیم اکنون در میان اهل آتش نبودیم...». پس اینان به گناه خود اعتراف نمودند، پس دور باد دوزخیان از رحمت خداوند. (ملک/8-11) [73] هان! یاران امامان در نهان، از پروردگار خویش ترسانند. آمرزش و پاداش بزرگ بر ایشان خواهد بود. (ملک/12) [74] هان مردمان! چه بسیار راه است میان شعله های آتش و پاداش بزرگ ! [75] هان مردمان! ستیزه جوی ما کسی است که خداوند او را ناستوده و نفرین فرموده و یاران و دوستان ما آنان اند که خداوند ایشان را ستوده و دوست می دارد. [76] هان مردمان! همانا من انذارگرم و علی بشارت دهنده ! [77] هان که من بیم دهنده ام و علی رهنماست. [78] هان که من پیامبرم و علی وصی من است. [79] هان مردمان! من رسول ام و علی امام و وصی پس از من است و پس از او امامان، فرزندان اویند. آگاه باشید من والد آنان و ایشان از صلب اویند. {8} [80] آگاه باشید همانا آخرین امام، قائم مهدی از ماست. هان ! او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود. هشدار ! اوست انتقام گیرنده ی از ستمکاران. هشدار ! اوست فتح کننده ی دژها و منهدم کننده ی آن ها ! هشدار ! اوست چیره بر تمامی قبایل مشرکان و رهنمای آنان. [81] هشدار ! اوست خون خواه تمامی اولیای خدا. هان ! همانا او یاور دین خداست. [82] هان ! او از دریایی ژرف پیمانه هایی افزون گیرد. هشدار ! او به هر ارزشمندی به اندازه ی ارزش او و به هر نادان و بی ارزشی به اندازه ی نادانی اش نیکی کند. هان ! او نیکو و برگزیده ی خداست. هشدار ! اوست میراث دار دانش ها و احاطه دار بر ادراک ها. [83] هان ! او از پروردگارش خبر دهد و نشانه های او را برپا کند و استحکام بخشد . هشدار ! اوست بالیده و استوار. آگاه باشید ! هم اوست که اختیار امور جهانیان به او سپرده شده است. [84] هان ! پیشینیان از قرن ها ظهور او را پیشگویی کرده اند. [85] هشدار ! اوست حجت پایدار و پس از او حجتی نخواهد بود. (این تعبیر به عنوان حجت، امامت و مسئولیت است و نظری به رجعت دیگر امامان ندارد. زیرا آنان حجت های پیشین اند که دوباره رجعت خواهند کرد.) راستی و درستی و روشنایی جز با او نیست. [86] هان ! کسی بر او پیروز نخواهد شد و ستیزنده او یاری نخواهد گشت. هشدار ! او ولی خدا در زمین، داور او در میان مردم و امانت دار امور آشکار و نهان است. {9} [87] هان مردمان ! من پیام خدا را برایتان آشکار کرده، تفهیم نموده ام و این علی است که پس از من شما را آگاه می کند. [88] اینک شما را می خوانم که پس از پایان خطبه برای انجام بیعت با او و اقرار به امامتش، با من و سپس با او دست دهید. [89] هشدار ! من با خداوند بیعت کرده ام و علی با من پیمان بسته است و اکنون از سوی خدای عزوجل بر امامت او از شمایان پیمان می گیرم. ( ای پیامبر ! ) آنان که با تو بیعت کنند، هر آینه با خدا بیعت کرده اند. دست خدا بر فراز دستان آنان است و آن کس که بیعت شکندبه زیان خود شکسته و خداوند آن را که بر پیمان الهی وفادار باشد پاداش بزرگی خواهد داد. {10} [90] هان مردمان ! همانا حج و عمره از شعائر و آداب خدایی است. پس زائران خانه خدا و عمره کنندگان بر صفا و مروه بسیار طواف کنند و آن کس که در انجام کار خیر فرمان برداری کند، پس حتما خداوند سپاس گزارِ داناست.(بقره/158) [91] هان مردمان ! در خانه ی خدا حج به جای آورید، هیچ خاندانی داخل آن نشد مگر بی نیاز شد و مژده گرفت و آنکه روی از آن برتافت بی بهره و نیازمند گشت. [92] هان مردمان ! مومنی در موقف ( عرفات، مشعر، منا ) نماند مگر اینکه خداوند گناهان گذشته ی او را آمرزید. پس بایسته است که پس از پایان اعمال حج ( با پاکی ) کار خود را از سر گیرد. [93] هان مردمان ! حاجیان، از سوی خداوند کمک شده و هزینه های سفرشان جایگزین خواهد شد و البته خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نخواهد فرمود. هان مردمان ! خانه ی خدا را با دین کامل و ژرفایی دانش دیدار کنید و از زیارت گاه ها جز با توبه و بازایستادن ( از گناهان ) بر نگردید. [94] هان مردمان ! نماز را به پا دارید و زکات پردازید همان سان که خداوند عزّوجلّ امر فرموده است. پس اگر زمان بر شما دراز شد و کوتاهی کردید و یا از یاد بردید علی صاحب اختیار و تبیین کننده ی بر شماست. همو که خداوند عزّوجلّ پس از من او را امانت دار خویش در میان آفریدگان نهاده است. او از من و من از اویم. همانا او و جانشینانش از فرزندان من به پرسش هایتان پاسخ داده ، آنچه را نمی دانید به شما می آموزند. [95] هان ! روا و ناروا بیش از آن است که آن ها را شمارش کرده یکباره به روا فرمان دهم و از ناروا بازدارم. از این روی مامورم که از شما پیمان بگیرم که دست در دست من نهید در پذیرش آن چه از سوی خداوند درباره «علی امیرمومنان» آورده ام و درباره اوصیای پس از او که از من و اویند. این امامت در میان آنان پایدار است و فرجام آنان « مهدی » است و استواری پیشوایی تا روزی است که او با خداوند قدر و قضا دیدار کند (قیامت) . [96]هان مردمان ! شمایان را به هر روا و ناروا ( حلال و حرام ) رهنمایی کردم و از آن بر نمی گردم. هان ! آنها را یاد آورید و نگه داریدو یکدیگر را به آن توصیه کنید و احکام خدا را دگرگون نسازید. هشدار ! دوباره یاد می آورم: هان ! نماز به پا دارید و زکات بپردازید و به معروف فرمان دهید و از منکر باز دارید. [97] هشدار ! برترین بخش امر به معروف این است که به گفته ی من – درباره امامت و ولایت علی و فرزندان او – برسید و سخنم را به دیگران برسانید و غایبان را به پذیرش فرمان من توصیه کنید و آنان را از ناسازگاری با من باز دارید که این سخنان ، فرمان خدا و من است. هان ! هیچ امر به معروف و نهی از منکری جز با امام معصوم تحقق و کمال نمی یابد. [98] هان مردمان! قرآن بر شما روشن می کند که امامان پس از علی فرزندان اویند و من به شما معرفی کردم که آنان از او و از من اند چرا که خداوند در کتاب خود می گوید : « امامت را فرمانی پایدار در نسل او قرارداد...» (زخرف/28) و من نیز گفته ام مادام که به آن دو – قرآن و امامان – تمسک کنید گمراه نخواهید شد. [99] هان مردمان! پرهیزکاری! پرهیزکاری! از سختی رستخیز به پرهیزید آن سان که خداوند عزوجل فرموده : « البته زمین لرزه ی رستاخیز حادثه ای بزرگ است ...» (حج/1) [100] یاد آورید مرگ و قیامت را ، حساب و ترازوهای ( اعمال) را ، محاسبه ی در برابر پروردگار جهانیان و پاداش و کیفر را . پس آن که نیکی کرد پاداش گیرد و آن که بدی کرد بهره ای از بهشت نخواهد برد. {11} [101] هان مردمان ! شمار شما بیش از آن است که در یک زمان با یک دست با من بیعت کنید . از این روی خدای عزّوجلّ دستور فرموده که از شما اقرار زبانی گیرم و پیمان سرپرستی علی« امیر المؤمنین » را محکم کنم و نیز بر امامان پس از او که از نسل من و اویند چرا که گفتم که فرزندانم از نسل اویند. [102] پس همگان بگویید :« البته که سخنان تو را شنیده پیروی می کنیم و از آن خوشنود و بر آن گردن گذار ، و بر آن چه از سوی پروردگارمان و پروردگار تو در امامت اماممان علی« امیر المؤمنین » و دیگر امامان – ازصلب او – به ما ابلاغ کردی ، با تو پیمان می بندیم ، پیمانی با دل ، با جان با زبان و با دستانمان ، با این پیمان زنده ایم و با آن خواهیم مرد و با این اعتقاد برانگیخته می شویم و هرگز آن را دگرگون نکرده شک و انکار نخواهیم داشت و هرگز از عهد خود برنگشته پیمان نشکنیم. (ای رسول خدا) ما را به فرمان خدا پند دادی ، درباره علی امیر مومنان و امامان پس از او ، فرزندانت از نسل او ، حسن و حسین و پیشوایان بعد از آن دو ، که خداوند بر پایشان کرده . اینک برای آنان عهد و پیمان از ما گرفته شد از دل ها ، جان ها، زبان ها و درون ها و از دستانمان ، هرکس توانست با دست و گرنه با زبان بیعت نمود دیگر پیمان نخواهیم شکست و خداوند دگرگونی از ما نبیند و از این پس فرمان تو را به نزدیک و دور از فرزندان و خویشان خواهیم رساند و خداوند را بر آن گواه گرفته او بر گواهی کافی است و تو نیز بر ما گواه باش . [103] هان ! مردمان ! اکنون چه می گویید ؟ البته خداوند هر صدایی را می شنود و بر اسرار دلها آگاه است (هرآن کس که هدایت پذیرد به خیر خویش پذیرفته و آن که گمراه شد به زیان خود رفته..) (زمر/41). و آن کس که بیعت کند حتماً با خداوند پیمان بسته « دست خدا بالای دستان آن هاست ...» (فتح/10) [104] هان مردمان آنک با خداوند بیعت کنید و با من پیمان ببندید و با علی امیر مؤمنان و حسن و حسین و با امامان از نسل آنان که پس از آنان خواهند بود امامانی که فرمانی پایدار در دنیا و آخرت اند. خداوند مکّاران را تباه می کند و به باوفایان مهر می ورزد « هرکس پیمان شکند البته به زیان خود گام نهاده و آن که بر عهدش پا برجا ماند بزودی خدا او را پاداش بزرگی خواهد داد...» (فتح/10). [105] هان مردمان ! بگویید هر آن چه به شما گفتم ! و به علی با لقب« امیر المؤمنین » سلام کنید و اکنون بگویید :« شنیدیم و فرمان می بریم پروردگارا ، آمرزشت خواهیم و به سوی توست بازگشت » (بخشی از آیه 285 بقره) و بگویید : « تمام ستایش و سپاس خدایی راست که ما را به این را هدایت فرمود و گرنه راه نمی یافتیم و البته فرستادگان پروردگارمان به درستی آمده اند...» ( اعراف/43 ) [106] هان مردمان ، برتری های علی بن ابیطالب نزد خداوند عزّوجلّ – که در قرآن نازل فرموده – بیش از آن است که من یکباره برشمارم ، پس هرکس از مقامات او خبر داد و آن ها را شناخت ، او را باور کنید. [107] هان مردمان ! (احزاب/71) فرمان بردار از خدا و فرستاده ی او و از علی و امامان که نام بردم به رستگاری بزرگ دست یافته است . [108] هان مردمان ، سبقت جویان به بیعت و پیمان و سرپرستی او و سلام کنندگان بر او با لقب« امیر المؤمنین » رستگارانند و در بهشت های پر بهره خواهند بود . [109] هان مردمان ! آنچه خدا را خوشنود می کند بگویید ، و اگر شما و تمامی زمینیان کفران ورزند خدا را زیانی نخواهد رسید. [110] خداوندا بیامرز ایمان آورندگان به آن چه ادا کرده و فرمان دادم ، و بر انکارکنند گان کافر خشم گیر و الحمدلله رب العالمین


ارسال شده در تاریخ : جمعه 28 تير 1392برچسب:, :: 12:26 :: توسط : خادم شما

نام هاي روز غدير با حديث افضل الاعياد قال رسول الله ـ صلي الله عليه و آله ـ : • يَومَ غَديرِ خُم اَفضَلَ اَعيادِ اُمَّتي وَ هُوَ اليَوم اَمَرَني اللهُ تَعالي ذِکرَهُ بِنَصب اَخي عَلي بن اَبي طالب ـ عليه السلام ـ عَلَماً لِاُمَّتي يَهتَدونَ بِه مِن بَعدي وَ هُوَ اليَوم اَلَّذي اَکمَلَ اللهُ فيهِ الدّين وَ اَتَمَّ عَلي اُمَّتي فيهِ النِّعمَه وَ رَضِيَ لَهُمُ الاِسلامَ ديناً رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمودند: • روز غدير خم با فضيلت ترين عيدهاي امت من است. آن روزي است که خداوند متعال امر فرمود برادرم علي بن ابي طالب ـ عليه السلام ـ را نشانه (حق) براي اين امت قرار دهم تا بعد از من توسط او هدايت شوند و آن روزي است که خداوند در آن دين را تکميل و نعمت را بر امت من تمام کرد و دين اسلام را براي آنان پسنديد. عيد الله الاکبر عن الصادق ـ عليه السلام ـ : • هُو عِيدُ اللهِ الاَکبَر وَ ما بَعَثَ اللهُ نَبيّاً اِلّا وَ تَعَيَّدَ فِي هذَا اليَوم وَ عَرَفَ حُرمَتَهُ وَ اِسمُهُ فِي السَّماءِ يَومَ العَهدِ المَعهُود وَ فِي الاَرضِ يَومَ الميثاقِ المَاخوذ وَ الجَمعِ المَشهُود. امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند: • روز غدير خم عيد بزرگ خداست. خداوند پيامبري مبعوث نکرده مگر اينکه اين روز را عيد گرفته و عظمت آن را شناخته و نام اين روز در آسمان روز عهد و پيمان و در زمين روز پيمان محکم و حضور همگاني است. يوم عباده عن الصادق ـ عليه السلام ـ : • ... هُوَ يَوم عِبادَه وَ صَلوه وَ شُکر لِلّه وَ حَمدٍ لَهُ وَ سُرورٍ لِما مَنَّ اللهُ بِهِ عَلَيکُم مِن وِلايَتِنا وَاِنّي اَحَبُّ لَکُم اَن تَصومُوه. امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند: • ... عيد غدير روز عبادت و نماز و سپاس و ستايش خداست و روز سرور و شادي است به خاطر ولايت ما خاندان که خدا بر شما منت گذارد و من دوست دارم که شما آن را روزه بگيريد. يوم الصيام عن الصادق ـ عليه السلام ـ : • انه يوم عيد و فرح و سرور و يوم صوم شکرا لله تعالي. امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند: • عيد غدير روز عيد و خوشي و شادي است و روز روزه داري به عنوان سپاس نعمت الهي است. يوم التبسم قال الرضا ـ عليه السلام ـ : • فَمَن تَبَسَّمَ في وَجهِ اَخيه يَومَ الغَدير نَظَرَ اللهُ اِلَيه يَومَ القيامَهِ بِالرَّحمَه وَ قَضي لَهُ اَلفَ حاجَه وَ بَني لَهُ قَصراً في الجَنَّه مِن دُرَّه بَيضاءٍ وَ نَظَّرَ وجهَه. امام رضا ـ عليه السلام ـ فرمودند: • هر کس در روز غدير به روي برادر خود تبسم کند، خداوند روز قيامت به او با نظر رحمت مي نگرد و برايش قصري از در سفيد در بهشت بنا مي کند و چهره اش را نوراني مي کند. يوم الزينه عن الرضا ـ عليه السلام ـ : • مَن تَزَيَّنَ لِيَوم الغَدير غَفَرَ اللهُ لَهُ کُلَّ خَطيئهٍ عَمَلَها صَغيره اَو کَبيره وَ بَعَثَ اللهُ اِليهِ مَلائِکَه يَکتَبون لَهُ الحَسَنات وَ يَرفَعون لَهُ الدَّرَجات اِلي قابل مثل ذلک اليوم، فَاِن ماتَ ماتَ شَهيداً وَ اِن عاشَ عاشَ سعيداً. امام رضا ـ عليه السلام ـ فرمودند: • هر کس براي روز غدير زينت بخشد، خداوند هر اشتباهي را که مرتکب شده باشد، کوچک يا بزرگ، مي بخشد و به سوي او ملائکه اي را گسيل مي دارد که براي او حسنه (کار نيک) مي نويسند، و درجاتش را بالا مي برند، .... پس اگر بميرد، شهيد مرده است و اگر زنده ماند، خوشبخت زندگي مي نمايد. يوم التهنئه عن الرضا ـ عليه السلام ـ : • ... وَ هُوَ يَومُ التَّهنِئَهِ يُهَنِّيُ بَعضُکُم بَعضاً فَاِذا لَقِيَ المُومنُ اَخاهُ يَقُول "الحمدلله الذي جعلنا من المتمسکين بولايه اميرالمومنين و الائمه ـ عليهم السلام ـ " وَ هُوَ يَومُ التَّبَسُم في وُجُوهِ النّاس مِن اَهلِ الايمان... . امام رضا ـ عليه السلام ـ فرمودند: • عيد غدير روز تبريک و تهنيت است، هر يک به ديگري تبريک بگويد، هر وقت مومني برادرش را ملاقات کرد، چنين بگويد: "حمد و ستايش خدايي را که ما را از چنگ زنندگان به ولايت اميرالمومنين و ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ قرار داد." و آن روز لبخند زدن به چهره مردم با ايمان است. يوم صله الاخوان قال الرضا ـ عليه السلام ـ : • مَن زارَ فيهِ مُومِناً اَدخَل اللهُ قَبرَهُ سَبعينَ نوراً وَ وَسِعَ في قَبرِهِ کُلَّ يَومٍ سَبعوُنَ اَلفَ مَلک وَ يُبَشِّرونَه بِالجَنَّه. امام رضا ـ عليه السلام ـ فرمودند: • هر کس مومني را در اين روز زيارت کند، خداوند بر قبر او هفتاد نور وارد مي کند و قبر او را وسيع مي نمايد، و هر روز در قبرش هفتاد هزار ملک او را زيارت مي کنند و او را به بهشت بشارت مي دهند. يوم اطعام الطعام قال الرضا ـ عليه السلام ـ : • مَن اَطعَمَ مُومِناً کان کَمَن اَطعَمَ جَميع الاَنبياءِ وَ الصِّديقين. امام رضا ـ عليه السلام ـ فرمودند: • هر کس در آن روز (روز غدير) مومني را اطعام کند، مانند کسي است که همه انبياء و صديقين را اطعام کرده باشد. يوم اکثار صلوه علي محمد و آل محمد امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند: • سزاوار است که در آن روز بسيار ذکر خدا بگويي و بر محمد و آل محمد بسيار صلوات بفرستي... . • در اين روز روزه بگير و زياد صلوات بر محمد و آل محمد بفرست و نزد خداوند متعال بيزاري بجوي از کساني که ظلم به آن بزرگواران کردند. بسيار بگوييد: اللّهُمَّ العَنِ الجاهِدينَ وَ النّاکِثين وَ المُغَيِّرين وَ المُبَدِّلين وَ المُکَذِّبين (الَّذينَ يُکَذِّبونَ) بِيَومِ الدّين مِنَ الاَوَّلين وَ الاخِرين


ارسال شده در تاریخ : جمعه 28 تير 1392برچسب:, :: 12:25 :: توسط : خادم شما

فرهنگ نامهاى غدیر نامها به سهولت در ذهنها جاى مى‏گیرند و به راحتى معانى بلند را منتقل مى‏کنند بهمین دلیل و دلایل دیگر، نامگذارى روزها و یا هفته‏ها یکى از شیوه‏هاى تبلیغاتى مثبت و منفى شده است و مطرح شدن و رواج پیدا کردن ارزشها یا ضد ارزشها را در پى دارد. روز مادر، روز کارگر، روز پاسدار، روز جانباز و روز بهره‏ورى و هفته دولت و ... نمونه‏هاى شایسته‏اى از نامگذارى روزها و هفته‏ها در جامعه ما هستند. روز جهانى مستضعفین، روز جهانى قدس، روز آب، روز غذا و ... هم روزهایى است که در سطح جهانى مطرح هستند و برخى از آنها به برکت انقلاب اسلامى مطرح شده‏اند اسلام هزار و چهارصد سال پیش، از این شیوه براى القاى اندیشه‏هاى نورانى خود و تثبیت آرمانهاى مقدس الهى، بهره گرفته است. اسلام علاوه بر اینکه براى برخى از روزها اسمهاى خاصى مانند عید قربان، عید فطر، روز عرفه و ... برگزیده بر همه این روزها نام ایام الله نهاده است تا عظمت و قداست این روزها هر چه بیشتر در ذهن و دل مؤمنان، نقش بسته و موجب تذکر و تنبه آنان گردد. یکى از روزهایى که در اسلام براى تعظیم آن، از شیوه نامگذارى بهره گرفته شده غدیر است ویژگى غدیر این است که نامهاى گوناگونى براى آن قرار داده شده و این خود عظمت این روز را نسبت به روزهاى دیگر نشان مى‏دهد نامهاى روز غدیر، از اسرار و ابعاد این روز پرده برمى‏دارند هر نامى از این نامها درى تازه از قلعه بلند غدیر بر ما مى‏گشاید چه آنکه اسلام بر برگزیدن نامى براى زمان یا مکان و یا هر چیز دیگر، خصوصیات مسمى را در نظر داشته و به جنبه‏ها و زوایاى آن توجه کرده است. از این روى شناختن و شناساندن نامهاى روز غدیر یک ضرورت است. با این کار تصویرى روشن از این روز در ذهن و دل نقش بسته و بیش از پیش این روز بزرگ را مى‏شناساند. شایسته است نامهاى غدیر را با بهترین شکل و زیباترین خط بنویسیم و محافل جشن و سرور عید غدیر را با آن، معنى و روحى تازه ببخشیم. آنچه در زیر مي ‏آید پنجاه نام و یا صفت براى روز غدیر است که از روایات برگرفته‏ایم : 1 ـ بزرگترین عید خدا؛ (عیدالله الاکبر) (1) 2 ـ روز گشایش؛ (یوم وقوع الفرج) (2) 3 ـ روز خشنودى پروردگار؛ (یوم مرضاة الرحمن) (3) 4 ـ روز زبونى شیطان؛ (یوم مرغمة الشیطان) (4) 5 ـ روز مشعل فروزان دین؛ (یوم منار الدین) (5) 6 ـ روز بپا خاستن؛ (یوم القیام) (6) 7 ـ روز شادمانى؛ (یوم السرور) (7) 8 ـ روز لبخند؛ (یوم التبسم) (8) 9 ـ روز راهنمایى؛ (یوم الارشاد) (9) 10 ـ روز بلندى گرفتن منزلت شایستگان؛ (یوم رفع الدرج) (10) 11 ـ روز روشن شدن دلایل خدا؛ (یوم وضوح الحجج) (11) 12 ـ روز آزمایش بندگان؛ (یوم محنة العباد) (12) 13 ـ روز راندن شیطان؛ (یوم دحر الشیطان) (13) 14 ـ روز آشکار کردن حقیقت؛ (یوم الایضاح) (14) 15 ـ روز بیان کردن حقایق ایمان؛ (یوم البیان عن حقایق الایمان) (15) 16 ـ روز ولایت؛ (یوم الولایة) (16) 17 ـ روز کرامت؛ (یوم الکرامة) (17) 18 ـ روز کمال دین؛ (یوم کمال الدین) (18) 19 ـ روز جداسازى حق از باطل؛ (یوم الفصل) (19) 20 ـ روز برهان؛ (یوم البرهان) (20) 21 ـ روز منصوب شدن امیر مؤمنان؛ (یوم نصب امیرالمؤمنین(ع) (21) 22 ـ روز گواهى و گواهان؛ (یوم الشاهد و المشهود) (22) 23 ـ روز پیمان؛ (یوم العهد المعهود) (23) 24 ـ روز میثاق؛ (یوم المیثاق المأخوذ) (24) 25 ـ روز آراستن؛ (یوم الزینة) (25) 26 ـ روز قبولى اعمال شیعیان؛ (یوم قبول اعمال الشیعة) (26) 27 ـ روز رهنمونى به رهنمایان؛ (یوم الدلیل على الرواد) (27) 28 ـ روز امن و امان؛ (یوم الامن المأمون) (28) 29 ـ روز آشکار کردن امور پنهان؛ (یوم ابلاء السرائر) (29) 30 ـ عید اهل بیت(ع)؛ (عید اهل البیت(ع) (30) 31 ـ عید شیعیان؛ (عید الشیعة) (31) 32 ـ روز عبادت؛ (یوم العبادة) (32) 33 ـ روز اتمام نعمت؛ (یوم تمام النعمة) (33) 34 ـ روز اظهار گوهر مصون؛ (یوم اظهار المصون من المکنون) (34) 35 ـ روز بر ملا کردن مقاصد پوشیده؛ (یوم ابلاء خفایا الصدور) (35) 36 ـ روز تصریح به برگزیدگان؛ (یوم النصوص على اهل الخصوص) (36) 37 ـ روز محمد(ص) و آل محمد(ص)؛ (یوم محمد(ص) وآل محمد(ص)) (37) 38 ـ روز نماز؛ (یوم الصلاة) (38) 39 ـ روز شکرگذارى؛ (یوم الشکر) (39) 40 ـ روز دوح (درختان پر شاخ و برگ)؛ (یوم الدوح) (40) 41 ـ روز غدیر؛ (یوم الغدیر) (41) 42 ـ روز روزه‏دارى؛ (یوم الصیام) (42) 43 ـ روز اطعام؛ (یوم اطعام الطعام) (43) 44 ـ روز جشن؛ (یوم العید) (44) 45 ـ روز عالم بالا؛ (یوم الملأ الاعلى) (45) 46 ـ روز کامل کردن دین؛ (یوم اکمال الدین) (46) 47 ـ روز شادابى؛ (یوم الفرح) (47) 48 ـ روز به صراحت سخن گشودن از مقام ناب؛ (یوم الافصاح عن المقام الصراح) (48) 49 ـ یوم تبیان العقود عن النفاق و الجحود روز افشاى پیوند میان کفر و نفاق. (49) 50 ـ روز گردهمایى و تعهد حاضران؛ (یوم الجمع المسؤول) (50) __________________________________________________________________ پي ‏نوشتها: 1ـ امام رضا(ع) مى‏فرماید: و هو عید الله الاکبر (عید غدیر، برترین عید خداوند است)، الغدیر، ج 1، ص .286 2ـ امام على (ع): هذا یوم فیه وقع الفرج (این، روزى است که گشایش در آن مى‏رسد)، مصباح المتهجد، ص‏ .700 3ـ امام صادق(ع): و فیه مرضاة الرحمن (در این روز، رضایت خداوند نهفته است)، بحارالانوار، ج 98، ص .323 4ـ امام رضا(ع): انه یوم مرغمة الشیطان (روز غدیر، روز اندوه شیطان است) بحارالانوار، ج 98، ص .323 5ـ امام صادق(ع): یوم منار الدین أشرف منهما (روز مشعل فروزان دین، از دو عید فطر و قربان گرامى‏تر است. 6ـ امام صادق(ع): ذلک یوم القیام (روز غدیر، روز بپاخاستن است) بحارالانوار، ج 98، ص .323 7ـ امام صادق(ع): انه یوم السرور (روز غدیر، روز شادمانى است) الغدیر، ج 1، ص .286 8ـ امام رضا(ع): و هو یوم التبسم (روز غدیر، روز لبخند است) المراقبات، .257 9ـ امام على(ع): هذا یوم الارشاد (این، روز راهنمایى کردن است) مصباح المتهجد، ص .700 10ـ امام على(ع): هذا یوم فیه ... رفعت الدرج (این روزى است که منزلت شایستگان در آن، بلندى گرفت) مصباح المتهجد، ص .700 11ـ امام على(ع): هذا یوم ... فیه ... وضحت الحجج (این روزى است که دلایل خداوند در آن، روشن گشت. 12ـ امام على(ع): هذا یوم محنة العباد (این روز آزمایش بندگان است) مصباح المتهجد، ص .700 13ـ امام على(ع): و هو ... یوم دحر الشیطان (روز غدیر روز راندن شیطان است) مصباح المتهجد، ص .700 14ـ امام على(ع): و هو یوم الایضاح (روز غدیر، روز آشکار کردن حقیقت است) #مصباح المتهجد، ص .700 15ـ امام على(ع): و هو ... یوم البیان عن حقایق الایمان (روز غدیر روز بیان کردن حقایق ایمان است) مصباح المتهجد، ص .700 16ـ امام رضا(ع) در حدیثى مفصل، روز غدیر را روز عرضه ولایت به انسانها و مخلوقات معرفى مى‏کند، المراقبات، ص .257 17ـ امام صادق(ع): در هنگام ملاقات با برادر ایمانى خود بگو: الحمدالله الذى اکرمنا بهذا الیوم (حمد خداوند را که ما را در این روز کرامت داد) المرقبات، ص .257 18ـ امام على(ع) و هو ... یوم کمال الدین (غدیر، روز کمال دین است) مصباح المتهجد، ص .700 19ـ امام على(ع): هذا یوم الفصل الذى کنتم توعدون (این روز جداسازى است که به آن وعده داده شده‏اید) مصباح المتهجد، ص .700 20ـ امام على(ع): و هو ... یوم البرهان (روز غدیر، روز برهان است) مصباح المتهجد، ص .700 21ـ امام صادق(ع): الیوم الذى نصب منه رسول الله امیرالمؤمنین(ع)... (روزى که پیامبر (ص) در آن امیر مؤمنان را منصوب کرد) الغدیر، ج 1، ص .285 22ـ امام على(ع): و هو ... یوم الشاهد و المشهود (غدیر، روز گواهى و گواهان است) مصباح المتهجد، ص .700 امام صادق(ع): نام غدیر در زمین روز به گواهى گرفته شدگان (جمع مشهود) است. بحاالانوار، ج 98، ص .231 23ـ امام على(ع): و هو ... یوم العهد المعهود (غدیر، روز وعده و پیمان است) مصباح المتهجد، ص .700 امام صادق(ع): نام غدیر در آسمانها روز پیمان بستن است) بحارالانوار، ج 98، ص .321 24ـ امام صادق(ع): نام غدیر در زمین، روز میثاق گرفته شده است، بحارالانوار، ج 98، ص .321 25ـ امام رضا(ع): روز غدیر، روز زینت است. المراقبات، ص .257 26ـ امام رضا(ع): یوم تقبل اعمال الشیعة (غدیر روزى است که اعمال شیعه در آن قبول مى‏شود) المراقبات، ص .257 27ـ امام على(ع): هذا ... یوم الدلیل على الرواد (این، روز رهنمونى به رهنمایان است) مصباح المتهجد، ص .700 28ـ امام على(ع): هذا یوم الامن المأمون (این، روز امن و امان است) مصباح‏المتهجد، ص .700 29ـ امام على(ع): هذا یوم ابلاء السرائر (این، روز آشکار کردن امور پنهان است) مصباح المتهجد، ص .700 30ـ امام صادق(ع): جعله عیدا لنا (خداوند این روز رابراى ما اهل بیت(ع) عید قرار داد) بحارالانوار، ج 98، ص .300 31ـ امام صادق(ع): جعله عیدا ... لموالینا و شیعتنا (خداوند این روز را براى دوست داران و شیعیان، عید قرار داد) بحارالانوار، ج 98، ص .300 32ـ امام صادق(ع): روز غدیر، روز عبادت است. الغدیر، ج 1 ، ص .285 33ـ امام صادق(ع): انه الیوم الذى... تمت فیه النعمة (روز غدیر، نعمت در آن، تمام شد) الغدیر، ج 1، ص .285 34ـ امام على(ع): هذا یوم اظهار المصون من المکنون (این، روز اظهار گوهر مصون از راز پنهان داشته است)، مصباح المجتهد، ص .700 35ـ امام على(ع): هذا یوم ابدى خفایا الصدور و مضمرات الامور (این، روزى است که مقاصد و نیت‏هاى نهان را برملا کرد) مصباح المتهجد، ص 36700ـ امام على(ع): هذا یوم النصوص على اهل الخصوص (این، روز تصریح برگزیدگان است). همان. 37ـ امام صادق(ع):هو الیوم الذى جعله لمحمد(ص) و آله(ع) (روز غدیر، روزى است که خداوند آن را براى محمد و آل او قرار داد) المراقبات، ص .257 38ـ امام صادق(ع): روز غدیر، روز نماز است. الغدیر، ج 1 ص .285 39ـ امام صادق(ع): روز غدیر، روز شکرگزاراى است. الغدیر، ج 1، ص .285 40ـ امام على(ع): و انزل على نبیه فى یوم الدرج ما بین له عن ارادته فى خلصائه (و خداوند در روز دوم، اراده خویش را در حق بندگان خاص و گزیدگان خود اظهار داشت) مصباح المتهجد، ص .700 مقصود ازدرج ، درختان پر شاخ و برگى است که در سرزمین غدیر وجود داشت و حضرت در سایه آنها قرار گرفت و ولایت امیرمؤمنان(ع) را ابلاغ فرمود. 41ـ این نام، معروفترین نام غدیر است که از مکان واقعه گرفته شده است. 42ـ امام صادق(ع): ذلک یوم صیام (روز غدیر، روز روزه‏دارى است) بحارالانوار، ج 98، ص .323 43ـ امام صادق(ع): روز غدیر، روز اطعام است. بحارالانوار، ج 98، ص .323 44ـ امام صادق(ع): انه یوم عید (روز غدیر، روز عید و جشن است) بحارالانوار، ج 98، ص .298 45ـ امام على(ع): هذا یوم الملأ الاعلى ... (این روز عالم بالا است...) مصباح المتهجد، ص .700 46ـ امام رضا(ع): هو الیوم الذى اکمل الله فیه الدین...(این، روزى است که خداوند دین را در آن، کامل کرد...) المراقبات، ص .257 47ـ امام صادق(ع): انه یوم فرح (غدیر، روز شادابى است) الغدیر، ج 1، ص .286 48ـ امام على(ع): و هو ... یوم الایضاح عن المقام الصراح (روز غدیر، روز به صراحت سخن گفتن از مقام ناب است) مصباح المتهجد، ص .700 49ـ امام على(ع): و هو یوم تبیان العقود عن النفاق و الجحود (غدیر، روز باز کردن گره پیوند میان کفر و نفاق است) مصباح المتهجد، ص .700 50ـ امام صادق(ع): نام غدیر در زمین، روز بازخواست شدگان است. بحار الانوار، ج 98، ص .320


ارسال شده در تاریخ : جمعه 28 تير 1392برچسب:, :: 12:24 :: توسط : خادم شما

مراسم بعد از خطبه بیعت مردان (1) پس از پایان خطبه ، مردم به سوی پیامبر و امیرالمومنین صلوات الله علیهما و آلهما هجوم آوردند، و با ایشان به عنوان بیعت دست می دادند، و هم به پیامبر و هم به امیرالمومنین علیهماالسلام تبریک و تهنیت می گفتند، و پیامبر صلی الله علیه و آله هم می فرمود: «الحمدلله الذی فضلنا علی جمیع العالمین». عبارت تاریخ چنین است: پس از اتمام خطبه، صدای مردم بلند شد که: «آری شنیدیم و طبق فرمان خدا و رسول با قلب و جان و زبان و دستمان اطاعت می کنیم.» بعد به سوی پیامبر و امیرالمومنین صلوات الله علیهما و آلهما ازدحام کردند و برای بیعت سبقت می گرفتند و با ایشان دست بیعت می دادند. برای آنکه رسمیت مسئله محکم تر شود، و آن جمعیت انبوه بتوانند مراسم بیعت را بطور منظم و برنامه ریزی شده ای انجام دهند، پیامبر صلی الله علیه و آله دستور دادند تا دو خیمه برپا شود. یکی را مخصوص خود قرار دادند و در آن جلوس فرمودند، و به امیرالمومنین علیه السلام دستور دادند تا در خیمه دیگر جلوس نماید، و امر کردند تا مردم جمع شوند. پس از آن مردم دسته دسته در خیمه پیامبر صلی الله علیه و آله حضور می یافتند و با آن حضرت بیعت نموده و به او تبریک و تهنیت می گفتند . سپس در خیمه مخصوص امیرالمومنین علیه السلام حاضر می شدند و بعنوان امام و خلیفه بعد از پیامبرشان با او بیعت می کردند و بعنوان «امیرالمومنین» بر او سلام می کردند، و این مقام والا را به آن حضرت تبریک و تهنیت می گفتند. نکته قابل توجهی که در هیچیک از پیروزی های پیامبر صلی الله علیه و آله چه در جنگها و چه سایر مناسبتها و حتی فتح مکه سراغ نداریم، این است که حضرت در روز غدیر مکرر می فرمود: «بمن تبریک بگوئید، بمن تهنیت بگوئید، زیرا خداوند مرا به نبوت و اهل بیتم را به امامت اختصاص داده است». و این نشانه فتح بزرگ و در هم شکستن کامل سنگرهای کفر و نفاق است. برنامه بیعت و تهنیت تا سه روز ادامه داشت، و این مدت را حضرت در غدیر اقامت داشتند. بسیار بجاست که در این مقطع به قطعه جالبی از تاریخ این بیعت اشاره کنیم: اولین کسانی که در غدیر با امیرالمومنین علیه السلام بیعت نمودند و خود را از دیگران جلو انداختند همانهایی بودند که زودتر از همه آنرا شکستند و پیش از همه پیمان خود را زیر پا گذاشتند . آنان عبارت بودند از: ابوبکر، عمر، عثمان، طلحه و زبیر، که بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله یکی پس از دیگری رو در روی امیرالمومنین علیه السلام ایستادند. جالبتر اینکه عمر بعد از بیعت این کلمات را بر زبان می راند: «افتخار برایت باد، گوارایت باد ای پسر ابی طالب، خوشا به حالت ای اباالحسن، اکنون مولای من و مولای هر مرد و زن مومنی شده ای»! نکته دیگری که باردیگر چهره دو رویان را روشن ساخت این بود که پس از امر پیامبر صلی الله علیه و آله همه مردم بدون چون و چرا با امیرالمومنین علیه السلام بیعت می کردند، ولی ابوبکر و عمر با آنکه پیش از همه خود را برای بیعت به میان انداخته بودند قبل از بیعت بصورت اعتراض گفتند: آیا این امر از طرف خداوند است یا از طرف رسولش؟ حضرت فرمود: «از طرف خدا و رسولش است» ، و نیز فرمود:«آری حق است از طرف خدا و رسولش که امیرالمومنین است.» بیعت زنان پیامبر صلی الله علیه و آله دستور دادند تا ظرف آبی آوردند، و پرده ای زدند که نیمی از ظرف آب در یک سوی پرده و نیم دیگر آن در سوی دیگر قرار بگیرد، تا زنان با قرار دادن دست خود در یک سوی آب ، و قرار دادن امیرالمومنین علیه السلام دست خود را در سوی دیگر با حضرت بیعت کنند ؛ و به این صورت بیعت زنان هم انجام گرفت. همچنین دستور دادند تا زنان هم به حضرتش تبریک و تهنیت بگویند، و این دستور را درباره همسران خویش موکد داشتند. یادآور می شود که بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از حاضرین در غدیر بودند. همچنین کلیه همسران پیامبر صلی الله علیه و آله در آن مراسم حضور داشتند. عمامه «سحاب» (2) پیامبر صلی الله علیه و آله در این مراسم عمامه خود را که «سحاب» نام داشت، بعنوان تاج افتخار بر سر امیرالمومنین علیه السلام قرار دادند و انتهای عمامه را بردوش آنحضرت آویزان نمودند و فرمودند: «عمامه تاج عرب است.» خود امیرالمومنین علیه السلام در این باره چنین فرموده اند: « پیامبر در روز غدیر خم عمامه ای بر سرم بستند و یک طرفش را بردوشم آویختند و فرمودند: «خداوند در روز بدر و حنین، مرا بوسیله ملائکه ای که چنین عمامه ای به سر داشتند یاری نمود.» پایان مراسم غدیر(3) بدین ترتیب پس از سه روز ، مراسم پایان پذیرفت و آن روزها بعنوان «ایام الولایه» در ذهنها نقش بست .(4) گروهها و قبایل عرب، هریک با دنیایی از معارف اسلام، پس از وداع با پیامبرشان و معرفت کامل به جانشین او راهی شهر و دیار خود شدند، و پیامبر صلی الله علیه و آله عازم مدینه گردید. خبر واقعه «غدیر» در شهرها منتشر شد و بسرعت شایع گردید و بگوش همگان رسید، و بدینگونه خداوند حجتش را بر مردم تمام کرد.

پی‌نوشت: 1. (بحارالانوار ج 37 ص 166و127، الغدیر: ج 1ص 58 و 271 و 274، عوالم: ج 15/3 ص 42،60،65،134،136، 194، 195،203،205) 2. (الغدیر: ج 1 ص 291 ، عوالم: ج 15/3 ص 199) 3. (بحارالانوار : ج 37 ص 136، عوالم: ج 15/3 ص 68، کشف المهم: ص 109) 4. (بحارالانوار: ج 41 ص 228)


ارسال شده در تاریخ : جمعه 28 تير 1392برچسب:, :: 12:23 :: توسط : خادم شما

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

درباره وبلاگ
به وبلاگ خود خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان امام علی(ع) و آدرس moolaali.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 243
بازدید کل : 39947
تعداد مطالب : 36
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

دریافت کد بارش برف